عصر ایران - 18 جولای 2012، انفجار در ساختمان شورای امنیت ملی سوریه ، تنها واژه ای که می تواند حال و هوای شامگاه بیت الشعب دمشق تا ضاحیه جنوبی و پاستور تا کرملین را توصیف کند فقط شوک است، شوک!
با ورود گروه های مسلح از جنوب دمشق اوضاع وخیم تر می شود. از آنکارا تا دوحه و از ریاض تا واشنگتن، شمارش معکوس برای سقوط بشار اسد آغاز شده است. لاوروف وزیر امور خارجه روسیه در حاشیه کنفرانس مشترک خبری پوتین و اردوغان پرچم سفید را بالا می برد؛ در حال حاضر نبرد سرنوشت سازی در دمشق جریان دارد. نبردی که آینده سوریه را رقم خواهد زد!
برای آنهایی که می خواهند بدانند در آن روزها در زینبیه شام چه خبر بود، همین کافی است که شعار نوشته شده بر دیوار حرم حضرت زینب(س) برای آنها به فارسی ترجمه شود؛ پس از بشار، نوبت توست!
با ورود واحدهای حزب الله لبنان به جنوب دمشق، پیشروی مسلحین متوقف می شود و با پاتک تیپ چهارم به مناطق جنوبی دمشق، هجوم به پایتخت موقتا ناکام می ماند. اما مسلحین همچنان کنترل بسیاری از مناطق جنوبی را در اختیار دارند.
سه سال بعد!
با بمباران شهر الرقه ،پایتخت داعش، ارتش روسیه رسما وارد
معادلات نظامی بحران سوریه می شود. پوتین اعلام می کند که مراکز مسلحین با هماهنگی
کامل با نظام سوریه، هدف قرار می گیرند. "گردباد سوخو" شروع به وزیدن می کند.
تردیدی نیست که حمایت های سیاسی روس ها در این سه سال در عرصه بین المللی مانند شورای امنیت از نظام سوریه، یکی از عوامل ماندگاری آن است اما واقعیت این است که آنچه آینده سوریه را رقم می زند، نتایج میدانی و جغرافیای درگیری میان نظام و گروه های مسلح است.
روس ها دیر آمدند این در حالی بود که امریکایی ها از همان روزهای اول بحران، حمایت های لجستیکی و اطلاعاتی گسترده ای در طول جبهه های شمالی و جنوبی از مسلحین می کردند. بسیاری از طرح های عملیاتی و حتی تاکتیکی هجوم به حلب، درعا و دمشق با اشراف کامل افسران وزارت دفاع امریکا تهیه و به اجرا رسید. پنتاگون در آموزش مسلحین در اردن و ترکیه نقش اساسی ایفا کرد. جنگنده های امریکایی با عنوان ائتلاف مبارزه با داعش، یکی از عوامل اصلی پیشروی "جیش الفتح" در استان ادلب بودند.
بین تکان های پرچم سفید لاوروف تا گردباد ویرانگر سوخو، چگونه می توان گسترش چتر حمایتی مسکو بر آسمان دمشق را توصیف کرد؟ چه دلایلی باعث شده است که خرس روسی از خواب بیدار شود و پنچه های خویش را تکان دهد؟
تردیدی نیست که روس ها منافع استراتژیکی در سوریه دارند. ساحل سوریه یک دروازه مهم ورود مسکو به آب های آزاد است. دمشق، آخرین پایتخت عربی است که حرف روس ها در آنجا شنیده می شود. بدون وجود نظام کنونی حاکم بر سوریه، جایی برای کرملین در معادله عربی – اسراییلی وجود ندارد.
با سقوط دمشق، در دراز مدت، گاز روس ها در اروپا خریداری نخواهد داشت چرا که گاز اسراییل از مسیر سوریه وارد شبکه ترکیه و بازارهای اروپایی می شود. این یعنی، تنها اهرم فشار استراتژیک روس ها بر اروپا از آنها گرفته می شود.
روس ها به خوبی می دانند که اگر نظام کنونی سوریه سقوط کند، نظام جایگزین آن، صادرات تروریست به مرزهای جنوبی روسیه در آسیای مرکزی و قفقاز را آغاز خواهد کرد. این یعنی، تکرار دوباره کابوس چچن و تهدید تمامیت ارضی و امنیت ملی روس ها!
همه این عوامل کافی است که پوتین را قانع شود که روس ها نمی توانند در گوشه استادیوم بنشینند و ایران را تشویق کنند: حضور ما در سوریه گریز ناپذیر است چرا که همه هستند جز ما!
البته روس ها زمانی تصمیم به دخالت نظامی در سوریه گرفتند
که مطمئن شدند راه حل نظامی برای سقوط بشار اسد با بن بست مواجه شد و او
ماندنی است. مطمئن باشید اگر ارزیابی های آنها نشان می داد که دمشق توسط مخالفین
سقوط خواهد کرد، هیچگاه به چنین اقدامی مبادرت نمی ورزیدند.
روس ها در عین حال برای احیای شأن ابرقدرتی خود، به ویژه بعد از ماجرای کریمه که تحت تحریم های غرب قرار گرفتند، باید کاری می کردند. حضور مؤثر در سوریه ، آن هم بعد از حضور غیر مؤثر ائتلاف بین المللی ضد داعش به رهبری آمریکا ، می تواند جایگاه روسیه در افکار عمومی جهان را ارتقا دهد و ثابت کند که روس ها، همچنان یک قدرت اثرگذار در معادلات بین المللی هستند و نمی توان آنها را نادیده گرفت و جهان جدید را شکل داد.
دیر یا زود، روس ها بالاخره آمدند و بی تردید ورود آنها،
تاثیرات جدی در معادلات نظامی بحران سوریه خواهد داشت. استان ادلب، اولویت اول روس
هاست جایی که به زودی، تاثیرات این دخالت خود را نشان خواهد داد. البته هجوم
گسترده جنگنده های روسیه به مراکز جیش الفتح مورد حمایت ترکیه، باعث متوقف شدن خزش
مسلحین در جنوب ادلب و شمال لاذقیه شده است.
گزارش ها حاکی از آغاز انتقال گسترده
ذخایر و نفرات از سوی مسلحین به مناطق مرزی ترکیه و سوریه است. بسیار بعید است که
اردوغان بخواهد دست به واکنش نظامی علیه جنگنده های روسی بزند چرا که می داند ناتو
حاضر نیست وارد رویارویی مستقیم با روس ها شود و در صورت چنین ریسکی، تنها خواهد
ماند.
ترکیه بزرگترین بازنده دخالت روس ها در سوریه است. طرح ترکیه ای منطقه پرواز ممنوع در شمال سوریه و منطقه خود مختار از عفرین تا جرابلس به تاریخ پیوسته است. کردهای سوریه نزدیک به پ.ک.ک نیز اکنون می توانند نفس راحتی بکشند چرا که ورود جنگنده های روسیه به آسمان سوریه، مناطق مرزی را برای آنها امن تر خواهد کرد و به این ترتیب انتظار می رود تاثیرات این دخالت در اقصی نقاط شمالی نیز احساس شود.
از کارشون استقبال میکنیم نه خودشون
اگر کمی در اینترنت جستجو کنی یا صحبتهای کارشناسان غربی و صاحب نظران غیر داخلی رو بشنوی و بخونی، اتفاقا نقاط مشترک بسیاری بمانند این مقاله میتونی پیدا کنید.
اتفاقا اینبار روسها، خیلی حساب شده وارد معادله قدرت در سوریه شده اند.
ایران سالها است که مدام اعلام می کند مخالف حضور و دخالت خارجی ها در سوریه است ولی الان از دخالت نظامی روسیه حمایت می کند!! داستان یک بام و دو هوا فقط مربوط به آمریکا نیست!!
مقاله جالبي مي شه
آفرین
؟؟!! يعني چي اون وقت؟
روسیه با ادعای مبارزه با "داعش" داره "سایر گروه های میانه رو تر مخالف بشار" رو مورد هدف قرار میده.
این اقدام پوتین نه در راستای مبارزه با تروریسم داعش (که خیلی روش مانور داده میشه) بلکه برای کمک به بشار برای بقا می باشد.
دوستان عزیز لطفا دقت کنند و همه گروه های مخالف بشار رو با یک چوب نرانند.
فالله خیر الحالکمین