پنجاهونهمین شمارهٔ داستان همشهری با 32 صفحه اضافه در 294 صفحه با آثاری از کامبیز درمبخش - سعید صادقی - روبرت صافاریان - منیژه لشگری - لیلا نصیریها - گلستان جعفریان - حبیبه جعفریان - حمیدرضا آتشبرآب - محمد طلوعی - آیت حسینی - سینا دادخواه - فسیوالود گارشین - ارما بومبک - اومبرتو اکو - لیزا اسکاتولین - استفن کوسیستو - جس والتر - زینب صلبی - سیلون تسون - یان پارکر …منتشر شد.
ویژهنامهٔ پاییزی داستان همشهری به همراه لوح فشرده «داستان همراه 5» منتشر شده است. این لوح فشرده حاوی سیزده داستان ترجمه که پیش از این در مجله منتشر شدهاند و این بار آنها را با صدای گویندگان و سینماگران و هنرمندان محبوب کشورمان میشنوید. هدیهای که بناست در سفرهای شهری مهرماه، وقتی زیر باران پاییزی عازم دانشگاه و مدرسه و محل کار هستید، همراهتان باشد تا بیداستان نمانید.
بخش «درباره زندگی» این شماره شش روایت دارد. در روایت اول با عنوان «توی سر، نه موی سر» روبرت صافاریان از مواجههٔ او و همکلاسیهایش با اجبار کوتاه کردن مو برای مهرماه و مدرسه مینویسد. در روایت دوم با عنوان «من هیچ کسم تو کی هستی» حبیبه جعفریان از تنهایی و روبرویی با آن میگوید. در روایت سوم با عنوان «من کنار همسرم هست» منیژه لشگری همسر شهید حسین لشگری از انتظار هجدهساله برای دیدار همسرش میگوید. این روایت را گلستان جعفریان تنظیم کرده است. در روایت بعدی با عنوان «عموصدام» زینب صلبی با نگاهی متفاوت، سالهای اول جنگ ایران و عراق را روایت میکند. در روایت پنجم با عنوان «کلاس ادبیات انگلیسی با آقای راث» لیزا اسکاتولین از تجربهٔ حضور در کلاسهای فیلیپ راث که یکی از بزرگترین نویسندههای زمانهاش بوده میگوید و در روایت آخر با عنوان «استراق سمع» استفن کوسیستو شاعر نابینای آمریکایی، از کودکیاش در جهانی از آواها و موسیقی مینویسد. این متن به مناسبت روز جهانی عصای سفید انتخاب و چاپ شدهاست.
بخش داستان این شماره شش داستان دارد. سه داستان ایرانی «امانت داری خاندان آباشیدزه» نوشتهٔ محمدطلوعی، «دنیای آرام این چند نفر» نوشتهٔ سینا دادخواه و «حوض پنجم» نوشتهٔ آیدین ابراهیمپور ضیایی و سه داستان خارجی «نقاشها» نوشتهٔ فسیوالود گارشین با ترجمهٔ حمیدرضا آتشبرآب و «متولد برج سنبله» نوشتهٔ جس والتر با ترجمهٔ نسیم توکلی و «نامه» نوشتهٔ سیلون تسون با ترجمهٔ نفیسه موسوی.
پروندهٔ بخش روایتهای داستانی این شماره دو مطلب دارد. روایت اول «مالیخولیا پرزور است و دلم مایل به تحصیل» برشهایی از سفرنامهٔ تحصیلی میزراصالح شیرازی به انگلستان است و روایت دوم با عنوان «شاتوبریان بود، تماشایی کردم» روزنوشتههای لقمانالممالک در ایام تحصیل طب در فرانسه را میخوانیم.
بخش روایتهای مستند این شماره سه مطلب دارد. در روایت اول با عنوان «کجنوشتی مادر» خاطرات شهناز الوندی، آموزشیار نهضت سوادآموزی را میخوانیم. روایت دوم «35 سال بعد» مجموعهعکسهای سعید صادقی (در جستوجوی چهرههای دوران جنگه) است و در روایت آخر با عنوان «من برندونلی بودم» روایت یان پارکر را میخوانیم.
پایان خوش این شماره داستان دنبالهدار «سالاد فصل» نوشتهٔ آرش صادقبیگی، «بنفشچرکتاب» که ادامهٔ نوشتههای نویسندهٔ پرمخاطب این صفحات، ارما بومبک است و صفحهٔ «پایان باز» که برای اولین بار به تکنوشتههای طنز از نویسندگان مختلف خارجی اختصاص یافته است. «داستانهای دیدنی» کامبیز درمبخش و مسابقهٔ داستان یکخطی به روال همیشه صفحات ثابت این بخش هستند.
در این شماره به رسم شمارهٔ عید 94، هجده هایکوی پاییزی از شاعران ایران و دیگر کشورهای دور و نزدیک داریم. این هایکوها را سراسر مجله، مابین مطالب دیگر میخوانید.
پنجاهونهمین شمارهٔ ماهنامه داستان همشهری با 32 صفحه اضافه در 294 صفحه به همراه لوح فشرده «داستان همراه 5» با قیمت 7000 تومان، یکم مهر 94 منتشر و در دکههای روزنامه فروشی و کتاب فروشیهای معتبر سراسر کشور توزیع شده است.