۱۵ آبان ۱۴۰۳
به روز شده در: ۱۵ آبان ۱۴۰۳ - ۲۰:۰۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۴۱۵۱۲۶
تاریخ انتشار: ۱۱:۲۷ - ۱۱-۰۶-۱۳۹۴
کد ۴۱۵۱۲۶
انتشار: ۱۱:۲۷ - ۱۱-۰۶-۱۳۹۴

تولید گاز در ایران و قطر با کم‌ترین قیمت

اهمیت گاز به عنوان پاک‌ترین سوخت فسیلی روز به روز در دنیا در حال افزایش است و در شرایطی که گفته می‌شود گاز سوخت هزاره سوم است و تقاضای جهانی انر‍ژی در حال گذر از نفت است، رقابت بین دارندگان این منبع انرژی تقویت شده و دیپلماسی گازی در دنیا روبه افزایش است.

به گزارش ایسنا، شاید همین موضوع بود که در ابتدای قرن بیست و یکم کشورهای دارنده گاز را گرد هم جمع کرد تا مجمع کشورهای صادرکننده گاز (GECF) را تشکیل دهند، در آن زمان ایران به عنوان اولین دارنده ذخایر گازی جهان از پیشنهاد دهندگان اصلی تشکیل این مجمع بود و با رایزنی با روسیه و قطر توانست نقش مهمی را در تشکیل این مجمع ایفا کند؛ این سازمان که امروز حدود 15 سال از مطرح شدن ایده شکل‌گیری آن می‌گذرد در سال‌های اولیه به صورت غیر رسمی فعالیت می‌کرد و نخستین اجلاس کارشناسان عالی‌رتبه کشورهای صادر کننده گاز اسفندماه 1379 و اولین اجلاس وزیران این مجمع در اردیبهشت ماه 1380 برگزار شد.

اما به تدریج فعالیت این سازمان افزایش یافت و با امضای اساسنامه آن در دی‌ماه 1387 در مسکو، این سازمان به طور رسمی "مجمع کشورهای صادرکننده گاز" نام‌گذاری و مسیر فعالیت‌های آینده آن روشن و هموار‌تر شد و دبیرخانه آن نیز در دوحه قطر ایجاد شد.

در آبان ماه سال 1392، در آستانه برگزاری پانزدهمین نشست وزارتی مجمع کشورهای صادر کننده گاز سید محمدحسین عادلی از سوی وزیر نفت به عنوان نامزد ایران برای دبیرکلی مجمع کشورهای صادرکننده گاز معرفی شد و توانست با اکثریت آرا دبیرکل این مجمع شود. عادلی اوایل دهه 80 میلادی سفیر ایران در توکیو بود،پس آن درسال‌های 1368 تا 1373 رییس‌کل بانکمرکزیشد و نقش زیادی در اصلاحات اقتصادی پس از جنگ داشت. وی همچنین مسوولیت‌هایی مانند معاون اقتصادی وزارت امور خارجه، سفیر ایران در کانادا و انگلستان را به عهده داشته است و در زمان انتخاب اعضای کابینه دولت تدبیر و امید، به عنوان گزینه احتمالی ریاست بانک مرکزی مطرح شد.

عادلی همچنین سال گذشته نشان خورشید تابان، ستاره زرین و سیمین امپراتور ژاپن را از نخست وزیر این کشور دریافت کرد.

خبرگزاری ایسنا هم‌زمان با نشست کارشناسان کشورهای‌ عضو مجمع کشورهای صادرکننده گاز به منظور برگزاری اجلاس سران کشورهای عضو، گفت و گویی را با دبیرکل مجمع کشورهای صادرکننده گاز انجام داده است.

دبیر کل مجمع کشورهای صادرکننده گاز با اعلام اینکه این مجمع طی دو سال گذشته به مرحله جدیدی از فعالیت‌هایش قدم گذاشته،‌ از ایجاد یک تیم رصد بازار در این مجمع خبر داد که به صورت ماهانه و روزانه اطلاعات و تحولات خاص بازار را که در سیاستگذاری اعضا تاثیرگذار است به اطلاع وزرا و یا نمایندگان آنها می‌رساند.

وی همچنین با بیان اینکه مقایسه این سازمان با اوپک درست نیست، به تفاوت جی‌ای‌سی‌اف و اوپک اشاره و خاطرنشان کرد:‌ ما در جی‌ای‌سی‌اف به دنبال تعیین قیمت نیستیم و اگرچه هدف این سازمان تامین منافع عالی کشورهاست اما این کار را از طریق تبادل اطلاعات و تجربیات انجام می‌دهد و با کنترل تولید، کاهش صادرات و ابزارهای مستقیم عمل نمی کند.

عادلی همچنین در واکنش به برخی اظهار نظرها مبنی بر اینکه صادرات گاز به اروپا با خط لوله اقتصادی نیست، گفت: معتقد نیستم که صادرات گاز ایران به اروپا با خط لوله اقتصادی نیست؛ از نظر من صادرات گاز به اروپا باید هم از طریق خط لوله و هم از طریق ال.ان.جی صورت بگیرد و با هر دو روش اقتصادی است.

مشروح این گفت و گو در ادامه می‌آید:

حدود دوسال از ورود شما به مجمع کشورهای صادر کننده گاز می‌گذرد،‌ چقدر توانستید به اهداف و برنامه‌هایی که از سوی وزرای کشورهای عضو مجمع کشورهای صادر کننده تعیین شده دست پیدا کنید؟

مجمع صادرکنندگان گاز، طی دوسال اخیر به مرحله جدیدی از فعالیت‌هایش قدم گذاشته و اکنون بسیار پویا و فعال است و در واقع توانسته چهره جدیدی را در صحنه بین‌المللی نشان دهد که این شرایط نتیجه تعدادی از فعالیت‌های جدیدی است که با ابتکارات جدید توانستیم معرفی کنیم.

می توان گفت اولین برنامه‌ای که از سال 2014 آغاز شد و توانست بعد بین‌المللی و جهانی به مجمع بدهد برنامه ای با عنوان JODI-GAS است که در واقع یک مکانیزم تبادل اطلاعات با کلیه کشورهای جهان است. در راستای اجرای این برنامه، مجمع همراه با تعدادی دیگر از سازمان‌های انر‍ژی جهانی مکانیزم تبادل اطلاعات را بنا نهاد که در ماه می سال 2014 میلادی در کنفرانسی در مسکو به بهره‌برداری رسید و از آن پس بخش اعظمی از این کار که شامل دریافت و کنترل کیفیت اطلاعات است در مجمع کشورهای صادر کننده گاز انجام می شود.

از آن پس هم مجمع کشورهای صادر کننده گاز برای کشورهای آفریقایی و آسیایی هر کدام در یک نوبت کارگاه ویژه تبادل اطلاعات برگزار کرده و در ماه اکتبر سال جاری میلادی نیز برای کشورهای آمریکای لاتین کارگاه تبادل اطلاعات برگزار می کند، البته این مکانیزم تبادل اطلاعات فقط مختص کشورهای عضو مجمع نیست و کلیه کشورهای تولید کننده گاز جهان را در بر می‌گیرد و مجمع به وسیله این مکانیزم توانسته با کلیه کشورهای جهان ارتباط داشته باشد.

برای ایجاد این مکانیزم با کدام سازمان‌ها همکاری صورت گرفته است؟

مجمع بین‌المللی انرژی(IEF)، آژانس بین المللی انرژی(IEA)، اتحادیه اروپا(EU)، سازمان کشورهای صادرکننده نفت(OPEC)، اتحادیه اقتصادی آسیا پاسیفیک (APEC)، سازمان انر‍ژی کشورهای آمریکای لاتین(OLADE)، سازمان آماری سازمان ملل متحد(UNSD)و مجمع کشورهای صادر کننده گاز( GECF) هشت سازمانی هستند که در ایجاد این مکانیز تبادل اطلاعات مشارکت کردند.

چه تعداد از کشورها با استفاده از این مکانیزم اقدام به تبادل اطلاعات با مجمع کشورهای صادر کننده گاز کرده اند؟

طی یک سال گذشته 47 کشور به عضویت این مکانیزم درآمدند که نشان از آن دارد که این مجمع فراتر از اعضای خودش توانسته ارتباط گازی جهانی ایجاد کند که البته در حال پیشرفت است و پیش‌بینی می کنیم که تا پایان سال جاری میلادی کشورهای عضو این مکانیزم به 67 برسد.

یکی از اقداماتی که بنا بود مجمع کشورهای صادر کننده گاز انجام دهد، رصد بازار بود، ‌این برنامه اکنون در چه مرحله‌ای است؟

یک تیم رصد بازار ایجاد کردیم که به صورت ماهانه و روزانه اطلاعات و تحولات خاص بازار را که در سیاستگذاری اعضا تاثیرگذار است به اطلاع وزرا و یا نمایندگان آنها می‌رساند، در واقع تحولات مربوط به اقتصاد جهانی، تقاضای جهانی گاز و میزان تولید و عرضه آن هر روز ساعت 10 به وقت قطر در اختیار اعضا قرار می‌گیرد،‌ علاوه بر این، کار دیگری به منظور تهیه مدل گازی جهانی انجام شده که امیدواریم پس از اجلاس آینده سران کشورهای عضو GECF ارائه شود. در واقع این مدل گازی جهانی می‌تواند بازار گاز را در میان مدت و بلند مدت پیش‌بینی کند و ابزار مهمی است که دید لازم را برای برنامه‌ریزی در زمینه مخازن و ذخایر گازی به سیاستگذاران می‌دهد.

همچنین ساختار مجمع مورد بازنگری قرار گرفته تا با مقتضیات روز بازار گاز همخوانی بیشتری داشته باشد، در این راستا شورای جدیدی باعنوان شورای فنی و اقتصادی ایجاد شده که زمینه مشارکت همه کشورهای عضو را در ارزیابی مسائل بازار گاز فراهم می‌کند. این شورا اولین جلسه خود را حدود یک ماه پیش با حضور نمایندگان ملی کشورها تشکیل داد و به بررسی تحولات کوتاه‌مدت، میان مدت و بلند مدت بازار گاز پرداخت. بنابراین باید گفت مجمع کشورهای صادر کننده گاز طی یک سال و چند ماه گذشته وارد مرحله‌ای جدید شده و توانسته چهره جدیدی را در دنیا ارائه دهد و به همین دلیل هم بود که توانستیم یک عضو جدید به این مجمع اضافه کنیم و دعوت ما از کشور پرو برای عضویت در مجمع اجابت شد، به علاوه با چند کشور دیگر نیز در حال مذاکره هستیم و احتمال بسیار وجود دارد که بتوانیم این کشورها را به عضویت مجمع در بیاوریم. بنابراین می‌توان گفت پس از سال‌ها که کشورها تمایلی به عضویت در مجمع نداشته و یا از مجمع خارج می‌شدند تعدادی از کشورها در حال پیوستن به مجع هستند که نشان از بروز تحول چهره بین‌المللی مجمع دارد.

با توجه به مسائلی که اشاره کردید می توان گفت اکنون دوران اوج و شکوفایی مجمع است که از سال 2001 پایه‌گذاری شده است؟

نمی خواهم بگویم که اکنون دوره اوج است؛ اما می‌توان گفت که جی ای سی اف از پویایی خاصی برخوردار شده که توانسته در عرصه بین‌المللی به عنوان یک سازمان بین‌المللی انر‍ژی مورد پذیرش قرار بگیرد که این امر هم نتیجه ابتکاراتی است که درسازمان اجرا می‌شود و هم نتیجه تحولات بازار جهانی گاز است که باعث شده گاز به عنوان یک منبع سوخت امیدوار کننده و پاک مطرح باشد.

آیا همانند آنچه در گذشته از سوی اوپک شاهد بودیم اقداماتی که توسط جی ای سی اف صورت گرفته در راستای تبدیل شدن آن به سازمانی تاثیر گذار بر قیمت جهانی گاز است و اساسا چه تضمینی برای اعضای این سازمان وجود دارد که این سازمان مانند اوپک کارایی خود را از دست ندهد و همانطور که در عمل دست و پای برخی کشورها از جمله ایران را بسته جی ای سی اف این کار را در آینده نکند؟

نکته اول تفاوت بین جی ای سی اف و اوپک است،‌ ما در جی ای سی اف به دنبال تعیین قیمت نیستیم و اگرچه هدف این سازمان تامین منافع عالی کشورها است اما این کار را از طریق تبادل اطلاعات و تجربیات انجام می دهد و با کنترل تولید، کاهش صادرات و ابزارهای مستقیم عمل نمی کند.

آیا نمی توان گفت که این سازمان در نهایت چنین کارکردی پیدا می‌کند با توجه به اینکه به دنبال تامین منافع اعضا است؟

تامین منافع یعنی اینکه اعضا بتوانند محصولشان که همان گاز است را در بازارهای جهانی به خوبی به فروش برسانند و منافع خوبی داشته باشند، به عبارت دیگر جی ای سی اف دنبال یک بخش خاص نیست و منافع کشور از طریق برجسته تر شدن نقش گاز در جهان و افزایش سهم آن در سبد انر‍ژی تامین می‌شود بنابراین اگر گاز به عنوان یک سوخت پاک در دنیا مطرح شود و مصرف آن نسبت به سایر حامل‌های انرژی بیشتر شود منافع کشورها تامین می‌شود.

خب با توجه به اینکه گفته می شود سوخت هزاره سوم گاز طبیعی است و با در نظر گرفتن اینکه گاز در بین سوخت‌های فسیلی سوخت پاک به حساب می آید بنابراین خود به خود شرایط به سمتی پیش می‌رود که مصرف گاز طبیعی روز به روز بیشتر می‌شود و به تدریج جای نفت را می گیرد.

مطالعاتی انجام شده که بر اساس آن نفت و سایر سوخت‌های فسیلی حداقل طی 80 سال آینده به عنوان سوخت مسلط در جهان باقی خواهند ماند، البته ترکیب سوخت‌ها تغییر خواهد کرد و بر خلاف گذشته که سهم زغال سنگ و نفت بیشتر از گاز بوده سهم گاز افزایش خواهد یافت.

اما در مورد نقش این سازمان با توجه به اینکه ما به دنبال حالت کارتلی نیستیم مقایسه این سازمان با اوپک درست نیست البته این به معنای آن نیست که کشورهای عضو این سازمان علاقمند نباشند که به تدریج بنابر شرایط بازار در مورد سیاست‌های گازی به هماهنگی برسند، فعلا شورای جدیدی که با عنوان شورای فنی و اقتصادی جی ای سی اف ایجاد شده و با حضور نمایندگان ملی کشورها برگزار می شود بحث‌های بسیار جدی مربوط به بازار گاز را با هم مطرح می کنند و ممکن است در آینده به این نتیجه برسند که برای روبه رو شدن با چالش‌های بازار گاز با هم هماهنگ شوند زیرا چالش‌های بازار گاز مشترک است و ممکن است باعث شود که با سیاست‌های مشترک و احیانا دسته جمعی با آن مقابله کنند بنابراین به نظر می‌رسد که جی ای سی اف با یک مکانیزم و ساز و کار هوشمندانه تر با مسائل بازار گاز برخورد می‌کند نسبت به اینکه فقط به دنبال سهمیه بندی تولید باشد.

آیا با توجه به تفاوتی که بین عملکرد اوپک و جی ای سی اف وجود دارد، می‌توان تضمین داد که جی ای سی اف به سرنوشت اوپک دچار نخواهد شد؟

ببینید به هیچ وجه نمی شود تضمین داد چرا که همه کشورهایی که عضو یک سازمان انرژی مانند جی ای سی اف و یا اوپک هستند، همه دارای منافع وچالش‌های مشترک هستند اما نباید فراموش کرد که این کشورها با یکدیگر رقیب هستند؛ بنابراین این امر به تصمیم دسته جمعی کشورها بستگی دارد که تا چه حدودی برداشتشان از هماهنگی و کار جمعی بتواند منافعشان را تامین کند به عبارت دیگر اگر اعضا به این نتیجه برسند که تصمیم دسته جمعی به نفعشان است حتما این کار را می کنند، اما در صورتی که به نتیجه عکس برسند امکان دارد که با هم رقابت کنند، بنابراین نمی توان از حالا پیش بینی کرد که در آینده چه اتفاقی می افتد اما اگر طی سال های آتی همکاری های بیشتر را ملاک کار قرار دهیم می‌توانیم منافع همه کشورها را تامین کنیم و در نتیجه این کشورها بیشتر از آنچه که از چنین سازمان هایی انتظار می روند با هم همکاری کنند.

اساسا هدف ایران از ارایه پیشنهاد برای ایجاد این مجمع چه بوده آیا می توان گفت این مجمع ایجاد شد تا از بروز ناهماهنگی در بازار جهانی گاز جلوگیری کند؟

فکر می کنم که بنیانگذاران این سازمان که ایران از مهم ترین آنها بوده، در آن زمان با یک دید هوشمندانه نگاه کردند و در واقع به مسائلی مانند اینکه بازار انرژی طی 30 الی 40 سال آتی بازار گاز خواهد بود، هیچ سازمان بین دولتی و بین المللی در مورد گاز وجود نداشته و اگر کشورهای گازی دور هم جمع شده و بتوانند به تبادل نظر بپردازند این امر بخشی از منافع کشورها را تامین می کند توجه کردند لذا اکنون نه تنها آن دلایل زمان تاسیس همچنان وجود دارد بلکه تقویت نیز شده و ثابت شده که گاز اهمیت بسیاری دارد و به تدریج جای نفت را در مسائل مربوط به دیپلماسی انرژی می گیرد و به ابزاری برای همکاری یا تقابل سیاسی تبدیل شده و ژئوپلیتیک گاز در آمریکا و اروپا در حال گسترش است و می توان گفت همه دلایلی که در زمان تاسیس این مجمع وجود داشت اکنون تقویت شده و هیچ دلیلی وجود ندارد که کشورها نسبت به عضویت در این باشگاه گازی علاقمند نباشند و می توان گفت استراتژی این مجمع این است که حداقل بخشی از منافع اعضایش را تامین می‌کند.

آیا می توان گفت که کدام کشورها از عضویت در این مجمع نفع بیشتری می‌برند یا منافع اعضا به یک میزان تامین می‌شود؟

هیچ‌ وقت در پهنه دنیا چیزی با عنوان تقسیم مساوی منافع نداریم و همه کشورها بنا به سهمی که در بازار دارند از بازار منتفع و یا متضرر می‌شوند به عبارت دیگر سهم هر کشور در تولید و یا بازار صادراتی تعیین کننده وزن آن کشور است و به طور طبیعی برخی از کشورها دارای سهم بیشتر بوده و برخی سهم کمتری دارند؛ اما مسلم این است که وقتی یک کالا در بازار جهانی رشد پیدا می‌کند حتما همه کسانی که صادر کننده آن کالا هستند منتفع خواهند شد.

با توجه به اتفاقاتی که طی بیش از یک سال گذشته در بازار جهانی نفت رخ داده بازار گاز نیز تحت تاثیر قرار گرفته، پیش‌بینی شما چیست آیا این روند همچنان ادامه خواهد داشت و یا با توجه به اینکه اهمیت گاز روز به روز بیشتر می‌شود این وابستگی قطع خواهد شد؟

گاز قیمت مستقل ندارد اما تاثیری که از قیمت نفت می گیرد فاصله دو تا شش ماهه دارد به عنوان مثال کاهش قیمت نفت طی حدود یک ماه گذشته تاثیری بر قیمت گاز نداشت و در برخی از جاها متوسط قیمت تک محموله گاز نیز افزایش پیدا کرد.

متوسط قیمت گاز اکنون چقدر است؟

گاز قیمت جهانی ندارد و قیمت آن در مناطق مختلف متفاوت است، اکنون قیمت در آسیای خاور دور برای هر میلیون بی تی یو به صورت تک محموله بین 7.5 تا 9 دلار، در اروپا حدود 7 دلار و در آمریکا کمی پایین تر از سه دلار است.

قیمت تمام شده تولید چقدر است؟

قیمت‌ها در مناطق مختلف متفاوت است؛ مثلا در آمریکا مخازن و میادینی وجود دارد که قیمت تمام شده تولید در آنها بسیار بالا است (منابع غیر متعارف) اما در حدی است که با قیمت زیر سه دلار برای هر میلیون بی تی یو قابل معامله است، اما تولید گاز در منطقه خلیج فارس به ویژه ایران و قطر از پایین ترین قیمت در جهان برخوردار است.

به شیل گازها اشاره کردید این منابع چه تاثیری در آینده بازار گاز خواهند داشت، با توجه به اینکه برخی کارشناسان بخشی از کاهش قیمت نفت را به این منابع و تلاش برای خروج آنها از بازار ربط می‌دهند.

منابع غیر متعارف گاز و نفت تاثیر بسیار زیادی را در دنیا داشته‌اند به گونه ای که کشوری بزرگ مانند آمریکا را که وابسته به واردات انرژی بوده را در حال تبدیل کردن به کشور صادر کننده گاز است و پیش‌بینی شده که آمریکا از سال 2016 و 2017 به صادر کننده خالص گاز تبدیل خواهد شد که این امر تحولی بزرگ در حوزه انرژی و سیاست است که اثر خود را به جای خواهد گذاشت. اما این امر یک اثر مثبت دارد و یک اثر چالشی.

اثر مثبت این است که باعث می‌شود سهم گاز در سبد انرژی جهانی افزایش یابد و در نتیجه مصرف گاز افزایش یابد و چون گاز پاک‌ترین انرژی فسیلی است میزان انتشار گازهای گلخانه‌ای کاهش می‌یابد و وضعیت محیط زیست جهانی تا حدودی بهبود می‌یابد و شاید علت اصلی اینکه آمریکا به عنوان بزرگترین کشورآلوده کننده جهان و مخالف پروتکل کیو تو اخیرا با این پروتکل موافقت کرده و به سردمدار مبارزه با آلودگی محیط زیست جهانی تبدیل شده و رییس جمهور این کشور اخیرا تعهداتی را در این زمینه اعلام کرده، به دلیل تولید نفت و گاز شیل در آمریکا باشد.

اثر چالشی که ارتباط چندانی با شیل‌ها ندارد این است که وقتی کشور جدیدی وارد عرصه تولید و صادرات می شود صادرکنندگان سنتی با رقیب جدیدی روبه‌رو می‌شوند و در نتیجه باید خودشان را با شرایط جدید تطبیق بدهند.

آیا روبه رو شدن با این چالش و آماده شدن برای شرایط جدید نیازمند مجهز شدن به روش‌های جدید برای صادرات است؟

صادرات در بازار جهانی گاز در گذشته فقط با خط لوله انجام می‌شد اما با کشف میدان گازی پارس جنوبی که بین ایران و قطر مشترک است ال ان جی در دنیارواج بیشتری پیدا کرد، البته سابقه ال ان جی به 1960 در الجزایر بر می‌گردد و اولین صادر کننده ال ان جی در جهان الجزایر بود؛ اما طی سال‌های گذشته قطر به بزرگترین صادر کننده ال ان جی در جهان تبدیل شده است. لذا امروز برای حضور در بازار جهانی گاز کشورها باید امکان صادرات با ال ان جی و هم از طریق خط لوله را داشته باشند و تا جایی که از مقامات ایرانی شنیده‌ام ایران به دنبال ورود به بازار ال ان جی است.

در زمینه نقش ایران در بازار جهانی گاز، چرا با توجه به اینکه ایران بنا به برخی آمار رتبه اول در زمینه ذخایر گازی جهان و بنا به برخی آمار رتبه دوم را دارد نتوانسته نقش چندانی در صادرات داشته باشد؟ آیا عقب ماندگی در این بخش به میزان مصرف داخلی و یاسیاست‌های اتخاذ شده بر می‌گردد، تحریم‌ها دلیل این امر بوده و یا دلایل دیگری وجود دارد؟

در این زمینه چند عامل اصلی وجود داشته، مهم‌ترین علت این بوده که به گاز به عنوان یک حامل انرژی داخلی نگاه می‌شده که البته این امر مختص ایران نیست و در سایر کشورها نیز چنین بوده است اما بعدها که گاز به عنوان یک کالای صادراتی جای خود را در جهان باز کرد مشخص شد که ایران باید گاز هم صادر کند؛ اما زمانی که ایران خواست به این بخش وارد شود با تحریم‌ها روبه‌رو شد،‌ بنابراین علت اینکه ایران نتوانست در زمینه صادرات سهم متناسب با ذخایرش را داشته باشد سیاست اولیه ایران برای افزایش سهم گاز در سبد انرژی داخلی و دادن گاز به همه جا و دیگری تحریم بوده است اما از حالا به بعد با توجه به اینکه شرایط بازار جهانی گاز در حال تغییر است و تحریم‌ها نیز در حال لغو شدن هستند باید در انتظار تغییر سیاست‌ها باشیم،‌ اما باید به این نکته نیز توجه کرد که ایران همانند اغلب کشورهای صادر کننده گاز با این چالش روبه‌رو است که باید مصرف داخلی و سوبسیدهای موجود دراین بخش را باید ساماندهی کند تا بتواند به صورت کارآمد در بازار جهانی گاز حضور داشته باشد.

با توجه به اینکه اجرای قانون هدفمندسازی یارانه‌ها آنگونه که باید موثر نبود و اکنون قیمت گاز در داخل بسیار پایین است آیا از نظر شما راهکار آزادسازی قیمت است؟

ببینید من همیشه معتقد بوده‌ام که باید سوبسید‌ها را تعدیل کرد و نه اینکه همه آنها را حذف کرد،‌ به همین دلیل از ابتدا بر تعدیل سوبسید‌ها تاکید کرده‌ام، به اعتقاد من در کشوری که به سوبسید عادت دارد باید به تدریج و با یک برنامه منظم قیمت‌ها به سمت منطقی شدن هدایت شوند و مهم این است که باید از اتلاف انرژی جلوگیری کرد و بهره‌وری و کارایی در مصرف انرژی را ارتقاء داد که البته در این راستا منطقی شدن قیمت‌ها تنها راه نیست اما یکی از مهم‌ترین راهکارها است و شاید 70 الی 80 درصد اتلاف انرژی در کشورهای جهان به دلیل قیمت‌گذاری غلط بوده است.

آیا با افزایش تولید گاز ایران طی یک سال گذشته از فاز 12 و همچنین فازهایی که بنا شده به بهره‌برداری برسند،سایر کشورها برای ورود گاز ایران به بازار آماده شده‌اند؟

هیچ بازاری آمادگی برای هیچ کشوری ایجاد نمی‌کند، کشورها خودشان باید بتوانند بازاریابی کنند در واقع بازار دادنی نیست، بازار گرفتنی است و ما این نعمت را داریم که در اطرافمان مصرف‌کننده ‌های بزرگ انرژی قرار دارند، همه کشورهای حاشیه خلیج فارس یه غیر از قطر و ایران یا دارای موازنه منفی گازی هستند و یا در کوتاه مدت موازنه گازی‌شان منفی خواهد شد. در شرق نیز بزرگترین مصرف کننده‌های جهان قرار دارند از چین هند تا کره جنوبی و ژاپن، پاکستان نیز تا حدودی مصرف کننده است، در بخش غربی نیز یکی از بزرگترین مصرف کننده‌ها اروپا است بنابراین همه اینها می‌توانند منابع مصرفی خوبی برای بازار گاز ایران باشند که ایران می‌تواند با سیاست‌های مناسب انرژی و گاز این سهم را بگیرد و من نسبت به این مسئله خوش‌بین هستم به شرطی که ایران سیاست‌های لازم و مناسب را برای گرفتن بازار داشته باشد.

آیا ایران می‌تواند با روسیه برای صادرات گاز به اروپا رقابت کند با توجه به اینکه گفته می‌شود ایران باید صادرات گاز به اروپا را به صورت ال ان جی انجام دهد زیرا صادرات با خط لوله اقتصادی نیست.

من معتقد نیستم که صادرات گاز ایران به اروپا با خط لوله اقتصادی نیست و از نظر من صادرات گاز به اروپا باید هم از طریق خط لوله و هم از طریق ال ان جی صورت بگیرد و با هر دو روش اقتصادی است، به علاوه طبیعی‌ترین عرضه کننده عمده گاز به اروپا همچنان روسیه باقی خواهد ماند و نه ایران و نه کشور دیگری نمی تواند جای روسیه را بگیرد و اساسا فکر هم نمی کنم که ایران علاقمند باشد که جای روسیه را بگیرد،‌ اما اگراروپا خواستار متنوع کردن منابع تامین انرژی اش باشد می‌تواند تعدای از کشورها را وارد این چرخه کند اما مهم‌ترین کشوری که می تواند این کار را انجام دهد ایران است که می تواند بخشی از تقاضای آینده را پوشش دهد.

پیش‌بینی شما از روند تغییرات قیمت گاز طی سال‌های آتی چیست با توجه به اینکه آمریکا طی سال‌های 2016 و 2017 به صادر کننده گاز تبدیل خواهد شد.

ما پیش‌بینی قیمت گاز نمی‌کنیم اما پیش‌بینی می‌کنیم که گاز طی سال‌های آینده فراوان خواهد شد و تولید و عرضه آن افزایش خواهد یافت و قیمت آن بستگی به این مسئله دارد که چه سهمی در سبد انرژی جهان داشته باشد .

از نظر شما آیا آمریکا وارد جی ای سی اف می‌شود؟

سوال سختی است، نمی توانم پیش‌بینی کنم اما آمریکا به دلیل ساختار اقتصادی که دارد از پیوستن به سازمان‌های دولتی و بین دولتی پرهیز می‌کند زیرا اختیاری در مورد منابع خودش ندارد،‌ منابع گازی آمریکا در اختیار بخش خصوصی است و قانون مالکیت و ساختار اقتصادی آمریکا به دولت اجازه نمی‌دهد که به نمایندگی از بخش خصوصی وارد گفت و گو شود؛ این در حالی است که نمایندگان کشورهایی که عضو جی ای سی اف هستند به نمایندگی از دارندگان ذخایر گاز که همان دولت‌ها هستند صحبت می‌کنند اما در آمریکا دارندگان ذخایر گازی بخش خصوصی است و در نتیجه ساختار آمریکا ، ساختار عضویت در چنین سازمان‌هایی نیست، اما اگر زمانی تصمیم برای عضویت بگیرند موضوع دیگری است.

وضعیت ایران را درپسا تحریم چگونه ارزیابی‌ می‌کنید؟ آیا نسبت به ورود سرمایه‌های خارجی به ویژه در حوزه گاز خوش‌بین هستید؟

من بسیار خوش‌بین هستم، اما این امر روند بسیار کندی خواهد داشت.

به عنوان سوال پایانی، به تحولات اخیر بازار نفت بپردازیم، از نظر شما جه اتفاقی در بازار افتاد که طی حدو دو الی سه هفته اخیر شاهد افت بیشتر قیمت نفت بودیم؟

کاهش قیمت نفت در دوره اخیر از یک ماه پیش آغاز شد و ابتدا با کاهش ارزش یوان چین و قدرت گرفتن نسبی ارزش دلار شروع شد. البته قیمت همه مواد اولیه با بالا رفتن ارزش دلار کاهش پیدا کرد. ولی نفت علت دیگری دارد و آن وضع جدیدی است که اوپک با آن روبه رو شده است. قبلا عربستان خود را تولید کننده سوینگ (معلق) تلقی می کرد و با کم و زیاد شدن تقاضا در بازار تولید خود را کم و زیاد می کرد؛ ولی الان عنوان می کند که در حد اکثر ظرفیت خود یعنی ١٠/٥ میلیون بشکه در روز تولید می کند. این در حال است که عراق به شدت به تولید خود نیز اضافه کرده و در این میان اخبار بازگشت ایران به بازار نفت نیز در محافل در جریان است. قبلا وقتی کشوری از اوپک به بازار باز می گشت بقیه اعضاء که سهمیه او را گرفته بودند از بازار خارج می شدند ولی الان طوری علامت می‌دهند که اگر ایران بخواهد بر گردد هیچگونه همکاری نخواهند کرد! کارشناسان معتقدند این به معنی علامت منفی دادن به بازار است که افت قبمت را سبب شده است.

ارسال به دوستان