عصرایران ؛ رضا حبیب زاده - اقتصاد مبتنی بر بازار آزاد یکی از انواع سیستم های اقتصادی است که درباره مزایا و معایب و نقاط ضعف و قوت آن در برابر مکانیسم هایی چون اقتصاد بسته یا اقتصاد دولتی بسیار گفته و نوشته شده اما گاه برای درک محاسن و معایب یک سیستم، بهتر است به جای نقل جملات تخصصی از مثال های ساده استفاده کرد. از این منظر، یکی از ساده ترین و ملموس ترین مثال ها برای تبیین اقتصاد آزاد - مبتنی بر عرضه و تقاضا- می تواند چرخه خرید و فروش کالا در واگن های مترو تهران باشد.
قدری تامل کنید! روی ترش نکنید که چرا از دست فروشی که شغلی کاذب به حساب می آید و مالیات و درآمد عمومی هم بر آن مترتب نیست این گونه یاد می کنیم! قدری تامل نشان می دهد این ملموس ترین مثالی است که همه روزه پیش چشم ماست اما شاید آن را این گونه ندیده بودیم. جلوه ای از ویژگی ها و الزامات اقتصاد در بازار آزاد را! چرخه ای که با همه کاستی ها از حیث نوع کسب و کار و فارغ از مزاحمت های احتمالی که هر سد معبر یا دست فروشی ایجاد می کند مثال زدنی است:
1- آزادی در ورودهر کسی می تواند بدون هیچ محدودیتی وارد چرخه خرید و فروش در واگن های مترو تهران شود و اقدام به دستفروشی کند.
این وضعیت باعث شده این صحنه، رقابتی شود.
همچنین برای ورود به این کسب و کار نیاز به دریافت هیچ مجوز یا اعمال محدودیتی از نوع جنسیت، ملیت، وزن، جغرافی، قد و ... وجود ندارد. هر کسی می تواند به محض تمایل، وارد این کسب و کار شود.
2- آزادی در عرضه کالاهر کسی می تواند هر چیزی را که بخواهد و تمایل داشته باشد در اقتصاد واگن های مترو بفروشد. هیچ محدودیتی برای فروش کالا وجود ندارد به جز سلیقه و تمایل مخاطب و خریداران.
به همین دلیل با وجود این آزادی، فروشندگان کالا، کالاهای ممنوعه مانند مواد مخدر، مشروبات الکلی و ... نمی فروشند.
فروشندگان کالا همچنین نمی توانند کالاهایی را عرضه کنند که خریداران علاقه و تمایلی به خرید آنها ندارند. به مرور این کالاها از چرخه فروش و عرضه و فروشندگانشان نیز در صورت اصرار بر فروش چنین کالاهایی، حذف می شوند.
3- نبود یارانه و کمک دولتی بلاعوضفروشندگان در اقتصاد واگن های مترو از هیچ یک از یارانه ها و کمک های دولتی برخوردار نیستند به همین دلیل نسبت به بسیاری از صنایع و کسب های کارهایی که هم اکنون ورشکسته شده اند یا در آستانه ورشکستگی قرار گرفته اند و دولت نیز به صورت مستمر یارانه و کمک دولتی بلاعوض به آنها روانه می کنند اولویت و برتری دارند.
علاوه بر این دولت و حکومت برای باقی ماندن یا خارج کردن یک یا چند فروشنده در واگن های مترو هیچ اقدامی نمی کنند و نهاد دولت کاملا از فضای کسب و کار کنار گیری کرده است.
4- خریدار - مخاطب معیار اصلیمعیار اصلی ادامه فعالیت و حضور یک فروشنده در واگن های مترو فقط و فقط خریداران یعنی مسافران و مخاطبانش است پس فروشندگان باید براساس تمایلات، علاقمندی ها و خواسته های های خریداران و فروشندگان کالاهایی را انتخاب و برای فروش عرضه کنند. در غیر این صورت از چرخه فروش حذف خواهند شد.
در صورتی که کالای بی کیفیت، گران و غیرمفید عرضه کنند، این کسب و کار آنها به دلیل عدم استقبال مخاطبان، از چرخه کسب و کار حذف خواهد شد.
فروشندگان باید برای رونق گرفتن کسب و کار خود خلاقیت به خرج دهند و خواست ها و تمایلات مخاطبان (خریداران) را حدس بزنند و کالاهایی را براین اساس گزینش و برای فروش عرضه کنند.
هر فروشنده ای علاوه بر اینکه باید کالاهای مورد نیاز خریداران را براساس فصل، سن و ... عرضه کند بلکه باید این کالاها را براساس شرایط وقت اقتصادی خریداران عرضه کنند. خریداران -یعنی مسافران مترو - مبلغ پول محدودی را همراه خود دارند. به همین دلیل باید براساس مبلغ پولی که به طور میانگین هر مسافری در جیب و کیف خود دارد کالایی را عرضه کنند.
عرضه کنندگان همچنین باید کالاهایی را بفروشند که براساس مثلا فصل و آب و
هوا مورد نیاز مشتریان است. مثلا فروش کلاه بافتنی در زمستان یا آب معدنی
خنک در فصل تابستان یا فروش پاکت پول در نزدیکی عید نوروز.
از سوی دیگر فروشندگان باید همیشه خود را به روز کنند و زحمت بکشند.
همچنین هر فروشنده ای باید برای جلب نظر خریداران، اطلاعات خوبی درباره کالای مورد فروش خود داشته باشد و بتواند با صدای بلند کالای خود را عرضه کند و درباره ان تبلیغات کند و مردم را آگاه کند پس باید بتوانند خوب صحبت کند و حرف بزند. او باید درباره کالای مورد عرضه خود اطلاعات کسب کرده باشند.
فروشندگان همچنین باید ظاهر تر و تمیزی داشته باشند. به همین دلیل امروزه اکثر فروشندگان در مترو را افرادی جوان و میانسال تشکیل می دهند. به مرور افرادی که کالای مناسب خریداران عرضه نکنند نتوانند خوب صحبت کنند ظاهر مرتب و تمیزی نداشته باشند از گردونه فروش حذف می شوند.
به این سیاهه می توان افزود. آیا واقعا این چرخه الگویی برای بازاری تنها متکی بر عرضه و تقاضا نیست؟
اين مردم هستند كه تصميم ميگردند كه آيا جنسي را بخرند يا نه.
یه نمونه دفاع از مصرف کننده تو صنعت خودرو هست که همیشه عکس جواب میده
خيلي باحالي؟ كجا؟
اما خریداران آگاه نیستند که چه چیزی رو میخرند! و در واقع ماده حاوی سرب رو که به راحتی از طریق پوست جذب میشه و بشدت سرطانزاست میخرند و به پوست خود میزنند! جالبه وقتی من به فروشنده این محصول توضیح دادم که این ماده سرطانزاست پرخاش و توهین کرد
به این مورد اضافه کنید: پودر سبوس برنج، پودر ریشه گیاه زعفران، انواع سبزی خشک و لواشک فله... که هر کدام بسته به شرایط تولید و محتویاتش میتونه آسیب به سلامتی افراد بزنه و من وقتی میبینم مردم اینها را میخرند واقعا دلم میسوزه!
عصر ایران لطفا منتشر کن
ضمنا بقیه مسواک و آدامس و لوازم آرایشیشون هم اکثرا تقلبی هست!
اما خریداران آگاه نیستند که چه چیزی رو میخرند! و در واقع ماده حاوی سرب رو که به راحتی از طریق پوست جذب میشه و بشدت سرطانزاست میخرند و به پوست خود میزنند! جالبه وقتی من به فروشنده این محصول توضیح دادم که این ماده سرطانزاست پرخاش و توهین کرد
به این مورد اضافه کنید: پودر سبوس برنج، پودر ریشه گیاه زعفران، انواع سبزی خشک و لواشک فله... که هر کدام بسته به شرایط تولید و محتویاتش میتونه آسیب به سلامتی افراد بزنه و من وقتی میبینم مردم اینها را میخرند واقعا دلم میسوزه!
عصر ایران لطفا منتشر کن
باورت نمیشه؟ فردا یک جعبه خودکار دستت بگیر و برو بفروش ، ظرف 10 دقیقه 20 نفر می ریزن سرت
مورد دوم قیمت هاست فروشنده ای آدامش فرش رو 700 می داد با لگد از واگن بیرونش کردند
و با کمال افتخار می گفتند مترو مال روستای .... است
چند میلیون بیکار توی ایران هست؟
ماشالا همه این دست فروشا هم قوی هیکل و تنومندند و توانایی کار کردن دارن اما اولین و راحت ترین چیزی که به ذهنشون میرسه دست فروشیه.
اگه قراره که دلسوزی کنیم و بگیم که مجبورن و دارن نون در میارن،بهتره واسه افرادی باشه که ناتوانن و توانایی کار کردن ندارن و به نون شبشون محتاج...
گذشته از این تعدادشون اینقدر زیاد شده که ادم رو کلافه میکنن.مدام رو مغز مردم رژه میرن.این نرفته اون یکی میاد و چهره ی مترو رو بسیار زشت کردن.من که دیگه مدتهاست از مترو استفاده نمیکنم فقط به خاطر این قضیه.متاسفانه در کشور ما هیچی سر جای خودش نیس.وانت میوه فروش توی خیابون،دست فروش توی مترو،...
1-هیچ گونه نظارتی روی کیفیت کالا ها وجود ندارد و مسواک های ضایعاتی و خمیردندان های تقلبی(با مارک معروف) به مردم قالب می شود.
2-در صورت راضی نبودن مشتری از محصول هیچ گونه دسترسی به فروشنده وجود ندارد.
3-می توان در پوشش دستفروشی مواد مخدر را به مشتریان همیشگی فروخت و با ظاهر سازی امثال نویسنده این مطلب را فریب داد.
4-می توان با کشیدن فریاد و تبلیغ مکرر مردمی که از کار روزمره خسته هستند را عذاب داد البته نویسنده این مطلب که حقوق بگیر نیست که مجبور باشد 6صبح از خانه بزند بیرون و 8هشت برگردد پس معلوم است که از وجود چنین فضای احساس روشنفکری هم به خودش می گیرد.