عصر ایران - کمیته امداد امام خمینی، سالیان درازی تحت مدیریت سران مؤتلفه اسلامی بود و هیچ کس حتی فکرش را هم نمی کرد که روزی این نهاد امدادی از تحت سیطره مؤتلفه ای ها بیرون بیاید و اوضاع آن عادی شود.
این اتفاق، اما در نخستین ماه بهار 94 رخ داد و پرویز فتاح، با حکم رهبری، ریاست کمیته امداد را بر عهده گرفت.
فتاح را مردم ایران با وزارت نیرو می شناسند ولی صرف وزیر بودنش ، مایه شهرت او نیست. در سال 84 که فتاح وزیر نیرو شد، فضای سیاسی حاکم بر دولت ایجاب می کرد که هر چه دشنام است، نثار مدیران گذشته کشور شود. رئیس جمهور وقت، در صدر این نفی کنندگان بود و از وزیرانش نیز انتظار مشابهی داشت.
پرویز فتاح اما در آن روزگار، خلاف جهت و میل سیاسی رئیس دولت عمل کرد. او تمام وزرای پیشین نیرو را با احترام تمام به یک ضیافت دعوت کرد و از آنها خواست تجربیات شان را در اختیار وی قرار دهند. او تصریح کرد که وزارتخانه "آباد"ی را تحویل گرفته و امیدوار است آن را "آبادتر" تحویل نفر بعدی دهد.
در ماه های منتهی به انتخابات 88 نیز که بسیاری از دستگاه های دولتی مستقیم و غیر مستقیم درگیر انتخابات بودند، فتاح مدیران وزارتخانه را جمع کرد و به آنها گفت که اگر می خواهند فعالیت سیاسی و انتخاباتی داشته باشند، همین الان استعفا کنند.
او بر خلاف رسم دولت نهم، مدیران به جا مانده از دولت اصلاحات را قلع و قمع نکرد و از توانمندی هایشان در وزارت تخصصی نیرو، استفاده کرد.
این مشی مستقلانه بود که باعث شد احمدی نژاد او را تاب نیاورد و از فهرست وزاریش در دولت دهم حذف کند.
اینک فتاح بر ریاست نهادی تکیه زده است که نامش برای سال های متمادی، مترادف با یک جریان سیاسی راستگرا بوده است. عملکرد مؤتلفه ای ها در کمیته امداد، باعث شده بود وجهه این نهاد امدادی روز به روز تخریب شود و جایگاه آن در میان مردم افول کند و میزان کمک های مردم به این نهاد، سیر نزولی یابد ؛ این در حالی است که مردم ایران، نوعاً خیّر و انسان دوست هستند و تمایل دارند به نیازمندان واقعی کمک کنند ولی پیش نیاز این کمک ، اعتماد آنهاست به این که "کمکی که می کنند، به دست مستحق واقعی برسد".
این اعتماد در سال های اخیر، با عملکرد نادرست مدیران وقت کمیته امداد، کم رنگ شده بود و همچنان هم کمرنگ است.
هر چند حضور چهره ای فراجناحی با عملکرد سالم مالی و اخلاقی در رأس کمیته امداد امام، می تواند این امیدواری را به وجود بیاورد که این نهاد به جایگاه و وظیفه واقعی خود بازگردد ولی واقعیت این است که این امیدواری، تنها با عملکرد رئیس جدید زنده می ماند و نهایتاً به نفع فقرای جامعه تمام می شود.
کار سخت فتاح و همکاران جدید وی احیای چهره مخدوش شده این نهاد امدادی است. کمیته امداد، 6 میلیون فقیر ایرانی را تحت پوشش خود دارد و ظلم بزرگی که به این جامعه نیازمند شده، این است که با عملکردهای نادرست مدیریتی، مردم را به این نهاد بدبین کرده و باعث کاهش کمک های مردم شده اند.
اگر فتاح بتواند این اطمینان را احیا کند که پولی که مردم ایران برای کمک به فقرا پرداخت می کنند، دقیقاً به دست مستحقان واقعی در "داخل ایران" می رسد و صرف کشورهای دیگر یا منویات جناحی نمی شود، آنگاه می توان شاهد سرازیر شدن مجدد کمک های مردم به این نهاد شد تا به دست نیازمندان واقعی برسد.
مردم ایران، همانگونه که گفته شد، اهل کمک به نیازمندان هستند ولی همیشه این دغدغه را دارند که آیا کمکی که می کنند، دقیقاً به نیازمند واقعی می رسد یا نه؟ کمیته امداد، برای سال های زیادی، این اطمینان را به مردم داده بود ولی بعدها، با انحراف از اصول اولیه و از جمله کاخ نشینی مدیرانش در "سوهانک" ، این اعتماد رو به زوال رفت.
کمیته امداد می تواند با اصلاح رویه و عملکرد صادقانه، این اعتماد را مجدداً به طور واقعی - و نه نمایشی - احیا کند که البته کار بسیار سختی است و اگر سوابق مثبت فتاح نبود، شاید همین امیدواری ابتدایی نیز شکل نمی گرفت.
حال باید منتظر ماند و دید نهادی که فتاح تحویل گرفته و قطعاً هم "آباد" نیست، آیا بار دیگر به دامان مردم بازخواهد گشت؟
امیدواریم که چنین باشد و مستمندان جامعه نیز چنین آرزویی دارند.
لطفا برای تنویر افکار عمومی منتشر کنید