«وقتي شنيدم مقتول از مدير شركتمان خواستگاري كرده از او كينه به دل گرفتم
و در روز حادثه او را با ماشينم زير كردم و از محل متواري شدم.»
به گزارش اعتماد، اين
جملات بخشي از اعترافات جواني ٢١ ساله است كه پس از هفت ماه سرانجام راز
جنايتش فاش شد. رسيدگي به اين پرونده از مرداد ماه امسال آغاز شد كه گزارش
وقوع تصادفي منجر به فوت در اتوبان يادگار امام تهران به كلانتري ١٣٤ شهرك
قدس اطلاع داده شد.
ماموران با حضور در محل حادثه با صحنه تصادف يك دستگاه
پژو ٢٠٦ با يك دستگاه موتوسيكلت روبهرو شدند كه در جريان آن راكب به
بيمارستان منتقل شده بود. او به دليل شدت جراحات تاب نياورد و جانش را از
دست داد كه به اين ترتيب پروندهاي با موضوع «تصادف غيرعمد» در دادسراي
ناحيه ٣١ تهران تشكيل و راننده خودروي پژو ٢٠٦ پس از انجام اقدامات قانوني
با قرار تامين كفالت آزاد شد.
ماهها از تصادف گذشته و تمام شواهد
غير عمدي بودن آن را ثابت كرده بود اما ٢٥ دي ماه امسال، خانواده متوفي به
دادسراي ناحيه ٣١ تهران مراجعه و ادعا كردند كه فرزندشان در تصادفي عمدي به
قتل رسيده است. به اين ترتيب پروندهاي براي رسيدگي به اين موضوع تشكيل و
در اختيار اداره ويژه قتل پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت.
پدر
متوفي درباره ادعاي خود به ماموران گفت: پسرم روحالله، در شركتي خصوصي كار
ميكرد كه خانمي به اسم مريم مدير آن بود. او پس از مدتي از مريم
خواستگاري كرده بود اما با پاسخ منفي روبهرو شد. بعدها متوجه شديم كه سر
همين موضوع هم با محمد، يكي از مشتريان شركت درگيري لفظي پيدا كرده بود. در
جريان رسيدگي به پرونده فهميديم كه محمد همان ضارب و مالك پژو است.
بنابراين فكر ميكنم كه او فرزندم را با نقشه قبلي كشته باشد.
به
اين ترتيب محمد ٢١ ساله بازداشت و به پليس آگاهي منتقل شد. فرضيه قتل عمد
قوت گرفته بود و روند بازجوييها نيز روي آن متمركز شده بود. محمد در جريان
بازجوييها به ماموران گفت: روز تصادف سرعتم خيلي زياد بود كه همين هم
باعث شد تا لاستيك جلوي خودرو بتركد و منحرف شود. وقتي اين اتفاق افتاد با
يك دستگاه موتوسيكلت كه كنار صف پمپ بنزين ايستاده بود تصادف كردم كه
بعدها متوجه شدم او همان روحالله است.
هرچند محمد تصادف را
غيرعمدي اعلام كرده بود اما تحقيقات تخصصي پليس نشان داد كه روز حادثه او
از بودن روحالله در محل خبر داشت.
به اين ترتيب بازجوييها ادامه يافت و
اينبار متهم به عمدي بودن تصادف اعتراف كرد و گفت: در روز حادثه قرار بود
به دفتر مريم بروم اما او با من تماس گرفت و گفت كه در پمپ بنزيني نزديك
شركت است و روحالله هم او را تعقيب ميكند. من از چند وقت پيش فهميده بودم
كه روحالله به مريم پيشنهاد ازدواج داده است كه به همين خاطر هم از او
كينه به دل گرفتم. به همين خاطر سريع خودم را به محل رساندم و وقتي
روحالله داشت با مريم حرف ميزد، او را زير كردم. ميخواستم فرار كنم كه
٢٠٠ متر جلوتر لاستيك جلوي ماشينم تركيد و به ناچار متوقف شدم و مردم نيز
مرا دستگير كردند. پس از آن مريم با من تماس گرفت و خبر فوت روحالله را
داد.
با اعتراف محمد، ماموران مريم را ١٢ اسفندماه دستگير و به پليس
آگاهي منتقل كردند. او در ابتدا منكر هرگونه ارتباط غيركاري با مقتول شد
اما سرانجام به عمدي بودن تصادف اعتراف كرد و گفت: روحالله كارمند من بود و
وقتي پيشنهاد ازدواجش را شنيدم، او را از شركت اخراج كردم ولي او همچنان
براي من ايجاد مزاحمت ميكرد. روز حادثه در حالي كه محمد قصد آمدن به شركت
را داشت، در تماسي به او گفتم كه در پمپبنزين نزديك محل كار خودم هستم و
روحالله هم از صبح همان روز مرا تحت تعقيب قرار داده است. اما من به هيچ
عنوان محمد را به تصادف عمدي و كشتن روحالله تحريك نكردم.
سرهنگ
كارآگاه آريا حاجيزاده، معاون مبارزه با جرايم جنايي تهران بزرگ با اعلام
اين خبر گفت: با توجه به اعترافات هر دو متهم قرار بازداشت موقت از سوي
مقام قضايي صادر شد و متهمان جهت انجام تحقيقات تكميلي در اختيار اداره دهم
پليس آگاهي قرار گرفتند.