۰۱ آذر ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۱ آذر ۱۴۰۳ - ۲۰:۵۵
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۳۸۴۶۶۷
تعداد نظرات: ۴ نظر
تاریخ انتشار: ۰۹:۳۰ - ۰۹-۱۲-۱۳۹۳
کد ۳۸۴۶۶۷
انتشار: ۰۹:۳۰ - ۰۹-۱۲-۱۳۹۳

مردی که اعضاي بدنش را به مزايده گذاشت!

برای قرنیه چشم هم با یکی از مراکز پیوند قرنیه چشم تماس گرفتم، آن‌جا پزشکی بود به من گفت که مریض را پیدا کن، توافق کن، من عمل را انجام می‌دهم. بیمارستان نمازی شیراز هم زیاد رفتم، البته آن‌جا اسمم را برای پیوند کبد نوشتم، گفتند که ١٨٥‌میلیون تومان می‌توانم بفروشم.
ماجرا خیلی ساده شروع شد، آگهی فروش کلیه و کبد با گروه خونی +B و یک شماره تلفن‌ همراه اعتباری. نیاز مالی شدیدش را هم اعلام کرده بود، مردی که ٣ ماه است وارد ٣٥ سالگی شده. 
 
به گزارش شهروند، «شهرام» ٢ ماه پیش که خبردار شد برای کلیه ٣٠ تا ٤٠‌ میلیون تومان می‌دهند، سوار تاکسی شد، میدان ونک، کمی بالاتر از میدان پیاده شد، همان اوایل کوچه، مقابل دیواری شلوغ از آگهی فروش کلیه و کبد، جایی برای آگهی‌اش باز کرد، چسباند و رفت. حالا ٥‌ هزار آگهی روی در و دیوارهای شهر چسبانده، هر جا بیمارستانی، مرکز پیوندی یا هر جایی که بیماری نیازمند به کلیه، کبد یا عضو دیگری است، آگهی او دیده می‌شود. مرد ٣٥ساله +B با کلیه، کبد، قرنیه چشم و مغز استخوان فروشی.
 
آگهی فروش کلیه و کبدتان را دیدم، چقدر می‌ فروشید؟

 
 دلال به من زنگ زد، گفت کلیه ٤٠ تومان اما من ٣٠ تومان می‌فروشم چون دلال از هر طرف ٢‌ میلیون تومان حق دلالی می‌گیرد، من نخواستم به آنها بفروشم. کبدم هم همین دلال‌ها به من ٣٢٠‌ میلیون تومان قیمت دادند، البته کل کبد که نمی‌شود، نصف آن را برمی‌دارند.

یعنی اول دلال با شما تماس گرفت برای خرید کلیه و کبد؟

 
 بله، یکی از آنها به من گفت که با این قیمت نفروش، بازار را خراب نکن، یکی دیگر هم گفت که برای برج 2، برایم 2 تا مریض آماده می‌کند، آنها حالا شرایط جراحی ندارند، به من گفت منتظر بمانم، اما به خاطر شرایط مالی سختی که دارم، نمی‌توانم تا اردیبهشت‌ ماه صبر کنم.
 
یکی از آنها؟ مگر چند دلال با شما تماس گرفتند؟

 
خیلی زیاد. بالای ١٠٠ نفر با من تماس گرفته‌اند. کافی است آگهی بزنید، نیازمند و در مقابل بیمارستان طالقانی ولنجک یا ‌هاشمی‌نژاد ونک بچسبانید. دیگر امان نمی‌دهند، ٢ ماه پیش که آگهی را اطراف بیمارستان ‌هاشمی‌نژاد در ونک چسباندم، بلافاصله تعداد زیادی دلال با من تماس گرفتند، آنها اطراف همین بیمارستان‌ها مرتب شماره‌های جدید را رصد می‌کنند و قبل از این‌ که بیمار تماس بگیرد، خودشان زنگ می‌زنند، البته فقط اینها نیستند، از خارج از کشور هم خیلی با من تماس گرفته‌اند، از ترکیه، مالزی و دوبی. حتی انگلستان.

خیلی‌ هاشان دلال هستند، قیمت‌های خوبی هم می‌دهند، با دلار حساب می‌کنند. این اعضا را برای بیماران خارجی می‌خواهند. یکی، دو نفر هم خودشان بودند اما آماده جراحی نبودند، یکی‌ شان گفت تا برج ٤‌ سال دیگر، اگر بیمارشان خوب نشود به کبد نیاز پیدا می‌کند. از مالزی هم زنگ زدند، از من خواستند برایشان آزمایش بفرستم، من هم همه را فرستادم اما خبری نشد. برای کسی در دوبی هم فرستادم.
 
کجا این عمل‌ها را انجام می‌دهند؟

 
من به خاطر بدهکاری که دارم، ممنوع‌ الخروج هستم، یکی از دلال‌ها از دوبی به من گفت که بروم آبادان، از آن‌ جا با لنج مرا به ابوظبی یا شارجه می‌فرستند، عمل می‌کنم و بعد از همان مسیر مرا برمی‌ گردانند.
 
کبد را چطوری جراحی می‌کنند؟ به درد چه کسانی می‌خورد؟
 

نصف کبد را برمی‌ دارند، برای کسانی که بیماری سیروز کبدی دارند قابل استفاده است یا کسانی که هپاتیت A دارند و تعداد ویروس‌هایشان بالاتر از یک‌ میلیون نباشد، می‌توانند از این پیوند استفاده کنند، البته فقط کبد و کلیه‌ام نیست، قرنیه چشم و مغز‌ استخوانم را هم برای فروش گذاشتم.
 
اینها را هم برای فروش گذاشتی؟ چه قیمتی؟

 
بله، قرنیه چشم ٢٠٠‌ میلیون تومان، مغز استخوان هم ١٠٠ میلیون. مغز استخوان بیشتر برای بیماران سرطانی است.
 
قرنیه چشم را بردارند که بینایی‌تان را از دست می‌دهید، حاضرید این کار را انجام دهید؟


بله، چاره‌ای ندارم.
 
برای اینها هم مشتری پیدا شده؟

 
از طریق این دلال‌ها پیدا می‌شود. دلال‌ها خودشان قیمت همه‌چیز را دارند، جا دارند، آزمایشگاه و تیم پزشکی دارند، اوکی را بدهی، همه کار می‌کنند، بعضی‌هایشان پزشک هستند. آدم‌های کم‌سواد و معمولی نمی‌ توانند از این خرید و فروش‌ها کنند، باید تخصص پزشکی داشته باشند.

برای قرنیه چشم هم با یکی از مراکز پیوند قرنیه چشم تماس گرفتم، آن‌ جا پزشکی بود به من گفت که مریض را پیدا کن، توافق کن، من عمل را انجام می‌دهم. بیمارستان نمازی شیراز هم زیاد رفتم، البته آن‌جا اسمم را برای پیوند کبد نوشتم، گفتند که ١٨٥‌ میلیون تومان می‌توانم بفروشم.
 
به همین راحتی؟
 

بله، در این ٢ ماه متوجه خیلی چپزها شدم، در برخی موارد، کسانی هستند که دچار مرگ مغزی می‌شوند، همان جا عده‌ای با دلال تماس می‌گیرند، دلال هم به خانواده و برای هر عضو، قیمت اعلام می‌کند. بعد با موافقت خانواده، خرید و فروش انجام می‌شود.
 
چه اتفاقی برای شما افتاده که اعضای بدنتان را برای فروش گذاشته‌اید؟ نابینایی و زندگی با یک کلیه و نصف کبد، کار آسانی نیست؟
 
بله می‌دانم، برای خودم هم سخت است، من بدهکارم، قبلا در بسته‌بندی حبوبات کار می‌کردم، آذرماه ‌سال ٩١، به مشکل خوردم، یکی از دوستانم ٦٥٠‌ میلیون تومان از من جنس خرید، همه را هم چک داد، هیچ‌کدام پاس نشد، منم گرفتار شدم. خانه فروختم، ماشین فروختم، از این و آن قرض گرفتم. زندگیم از هم پاشید، زنم طلاق گرفت، دختر ٨ ساله‌ام را هم با خودش برد، الان ٩ ماه است ندیدمش. حتی بعضی از دوستانم هم به‌ خاطر قرض‌ هایی که من از آنها گرفتم، به مشکل خورده‌اند، خانواده‌هایشان در حال پاشیدن است. از قرض‌ هایم ١٨٠‌ میلیون تومان مانده، اگر حتی ٦٠‌ میلیون هم با این فروش اعضا برایم جور شود، کافی است چون دو، سه نفری که از آنها قرض گرفتم، خیلی محتاجند، باید زودتر پولشان را بدهم.
 
الان بیکارید؟

 
نه پراید یکی از دوستانم که بهش بدهکار هستم، روزهای پنجشنبه و جمعه دستم است، با آن کار می‌کنم اما پول زیادی گیرم نمی‌آید، خانه‌ای هم ندارم، در خوابگاهی در فردوسی زندگی می‌کنم. جایی ندارم بروم، به مادرم ٦٠‌ میلیون تومان بدهکارم، رویم نمی‌شود خانه مادرم بروم. منتظرم مشتری برایم پیدا شود.
 
یعنی نتوانستید کسی را پیدا کنید که به شما پولی قرض دهد یا کمکی کند؟

 
یک‌بار این اتفاق افتاد، یک آقای بازاری با من تماس گرفت، مدارکم را هم خواست که مشخص شود بدهکارم، شماره پرونده‌هایم را برایش فرستادم. بعد وکیلش تماس گرفت و گفت که بروم پیش همان آقا. رفتم، به من گفت می‌توانم برایت ٥‌ میلیون تومان وام بگیرم اما با ٥‌ میلیون تومان دردی از من دوا نمی‌شود، کلیه‌ام را بفروشم ٣٠ تومان گیرم می‌آید. من واقعا نیازمندم، از ‌سال ٩١ پیش خیلی‌ها رفتم، حتی گفتم که وام بدهید با ٢٠ یا ٣٠‌ درصد سود. هیچ‌کس کمکم نکرد، من می‌دانم فروش اعضای بدن معصیت است، اما کارم اورژانسی است، حق‌الناس است.
 
بدهکاران از شما شکایت کرده‌اند؟

 
بله، ٨ پرونده باز دارم، یک‌ سوم‌شان شکایت کردند.
 
چطور شد که به فکر فروش اعضای بدنتان افتادید؟

 
یک روز در مترو نشسته بودم، برای یک آقایی درددل کردم از بی‌پولی و بدهکاری‌ام. به من گفت که خودش، پسرش و دامادش هر سه کلیه‌شان را نفری ٤٠‌ میلیون تومان فروخته‌اند. حتی گفت که دامادش به خاطر داشتن گروه خون -O، توانسته ٧٠‌ میلیون تومان بفروشد. به من گفت که برو بیمارستان‌ هاشمی‌نژاد، آن‌جا راحت فروخته می‌شود. منم همان جا رفتم، بعد آگهی‌ها را جلوی در ١٦ بیمارستان دیگر چسباندم. همین که این آگهی را چسباندم، ساعت ٩ صبح روز بعدش، دلال‌ها شروع کردند به زنگ زدن. آنها مافیایی برای خودشان درست کرده‌اند.
 
یعنی چه کار می‌کنند؟

 
کسی که آگهی فروش کلیه یا کبد می‌گذارد، نیاز مالی شدید دارد، همین که این دلال‌ها بفهمند نیاز مالی داری، کاری می‌کنند که فقط به خودشان بفروشی. حتی اگر با آنها به توافق نرسی، آدم را اذیت می‌کنند. من بارها می‌رفتم جلوی بیمارستان، اما خبری از آگهی‌ام نبود، هر بار آگهی می‌چسباندم یا آگهی‌ام نبود یا رویش رنگ ریخته می‌شد یا آگهی دیگری رویش چسبانده می‌شد.

یک‌بار به رفتگر شهرداری گفتم که تو را به خدا آگهی من را برندار. به من گفت که من کاری نمی‌کنم، یک آقایی هر روز صبح می‌آید و این کار را می‌کند. کسانی هستند که هر روز با ماشین‌های مدل بالا می‌آیند، شماره‌های قدیمی را پاک می‌کنند و شماره‌های جدید را برمی‌دارند، یکی از همین‌ها هم شماره من را پاک می‌کرد. خیلی اذیتم کردند.
 
چه اذیتی؟

 
نمی‌دانم، ٢ بار با من تماس گرفتند، قرار هم گذاشتیم، همین که به آنها نزدیک می‌شدم، مرا کتک می‌زدند، ٢ بار این اتفاق برایم افتاد. یک‌ بار هم از نیروی انتظامی با من تماس گرفتند و گفتند که این کار را ادامه نده. چون یکی از شبکه‌های ماهواره‌ای با من تماس گرفته بود و اسمم را خواست، اما من با آنها صحبت نکردم. با من تماس می‌گرفتند و تهدید می‌کردند. یک‌بار هم وزارت بهداشت با من تماس گرفت، خبر به گوش معاون وزیر رسیده بود، ٣ هفته پیش بود که زنگ زدند، گفتند که چرا داری این‌کار را می‌کنی و ... قرار شد باز هم زنگ بزنند.
 
چرا در این مدت به دلال‌ها نفروختید؟
 
من نمی‌خواهم به اینها بفروشم، چون هم کمیسیون می‌گیرند، هم بیمار آماده ندارند.
 
چقدر کمیسیون می‌گیرند؟
 
برای کلیه از هر طرف ٢‌ میلیون تومان، برای کبد قیمتش بالاتر است، نزدیک به ٤٠‌ میلیون تومان از هر طرف. من نمی‌خواهم این‌ قدر پول به آنها بدهم، به همین خاطر منتظر بیمارم.
 
یعنی در این مدت، بیماری برای کلیه و کبد زنگ نزده؟
 
چرا زنگ زده‌اند، به غیر از دلال‌های از ایران و خارج از کشور، چند بیمار هم زنگ زدند، اما هنوز آماده جراحی نبودند. قیمت‌های خوبی هم می‌دادند. اما نمی‌شود. یکی از آنها پسر ٢٢ ساله‌ای بود که هپاتیت داشت اما فوت کرد، نفر دیگر هم مرد ٧٠ ساله‌ای است که هنوز آماده عمل نیست. یک دلالی به من گفته که چون گروه خونی‌ام +B است، می‌تواند برایم مشتری خوبی پیدا کند.
 
برداشتن نصف کبد برای شما مشکلی ایجاد نمی‌کند؟

 
چرا می‌کند، گفته‌اند پیوند نصف کبد، ٥‌ سال از عمر را کم می‌کند، هزینه‌های بعد از عمل هم خیلی بالاست، نیاز به مصرف دارو برای مدت طولانی و استراحت دارد، البته بعد از ٣‌ سال کبد خودش را ترمیم می‌کند. پیوند کبد، عمل سختی است و ١٤ ساعت زمان می‌برد.
ارسال به دوستان
انتشار یافته: ۴
در انتظار بررسی: ۹۷
غیر قابل انتشار: ۰
بستان ابادي
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۴۷ - ۱۳۹۳/۱۲/۰۹
13
101
بنده هم حاضرم كليه كبد خود را بفروشم من هم شرمنده اهل عيالم هستم .چيكار كنم .
saeed
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۰۲ - ۱۳۹۳/۱۲/۰۹
4
168
واقعا هیچ حرفی نمیتوان زد. خدا کمکش کند.من واقعا از صمیم قلب ناراحتم.چرا چرا چرا
علي
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۳۳ - ۱۳۹۳/۱۲/۰۹
148
14
چه بي عقل ، حالا بعدازاين برو اين پولهارو خرج سلامتيت خرج كن ، ولي بازم ناقص ميموني !!!!
شهاب
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۴۳ - ۱۳۹۳/۱۲/۰۹
5
187
خدايا به تو پناه ميبرم
تراژدی در فوتبال؛ پدیده سابق لیگ برتر انگلیس در زندان شهادت ۴٢ نفر در پی حمله تروریستی در پاکستان دیوید بکام و مبارزه با بیماری پوستی آتوپیک پزشکیان: اگر توانستیم در خوزستان یک عرب را استاندار کنیم، نظر رهبری در نظر گرفته شده مسکو: بایدن می‌خواهد جنگ اوکراین را به ۲۰۲۵ بکشاند فورد کا کولانی: یک کار عجیب دیگر از لوئیجی کولانی (عکس) مجازات‌های سنگین برای مشاوران متخلف مهاجرت به کانادا سیتروئن زانتیا بوفالو؛ خودرویی که احتمالا ندیده اید! (عکس) رویترز: روسیه از موشک قاره‌پیما علیه اوکراین استفاده نکرده است رونالدو: بعد از شکست ناراحتم، چون هنوز همان کریستیانو هستم گاریدو: به لوکاس ژوائو اعتماد دارم، او به بهترین فرم خود خواهد رسید لواندوفسکی: هنوز هم از فرانس فوتبال دلگیرم؛ چرا توپ طلای 2020 را به من ندادند؟ آمریکا: از اساس با حکم دیوان کیفری بین‌المللی علیه نتانیاهو مخالفیم نوکیا 9110i کامیونیکیتر؛ فاصله فضایی از رقبا در بازار (عکس) رونالدو به فنرباغچه؟ مورینیو به دنبال آشتی با ستاره پرتغالی