جان کری/ ترجمه نوژن اعتضادالسلطنه /روزنامه شرق : چندینسال پس از جنگجهانیدوم، زمانی که پیمان آتلانتیک شمالی در آمریکا تصویب و رابطه ما با اروپا مستحکمتر شد، پرزیدنت «هری ترومن» بهسادگی گفت: «نزدیکی بیشتر کشورهای عضو جامعه آتلانتیک میتواند همکاری بیشتر برای رسیدن به صلح و زندگی بهتر برای همه مردمان را رقم بزند.»دههها از آن تاریخ میگذرد و گذر زمان نشان داد که او درست میگفت. رابطه ما در آنسوی اقیانوس اطلس گسترش یافته و قویتر و توسعهیافتهتر از گذشته شده است. در نتیجه، شاهد دموکراسی، سعادت و ثبات بیشتر در اروپا، آمریکا و تمام جهان هستیم. با اینحال، گرچه این رابطه امروز قویتر شده است، جای تردیدی نیست که در مرحلهای حساس برای همکاریمان قرار داریم.
ما با آزمونهای متعددی مواجه هستیم که دومورد آن شایسته توجه هستند چراکه آزمونی برای حقوق بینالملل، سازوکارهای چندجانبه و نظم جهانی هستند که ما در ٧٠سال گذشته برای ایجاد و حفظ آن کوشیدهایم. نخستین آزمون آشکار پیشروی ما اوکراین است؛ جایی که چشمانداز امنیت شرق و مرکز اروپا را به خطر انداخته است. روسیه از طریق اشغال غیرقانونی کریمه و اکنون از طریق تلاش آشکار برای بیثباتسازی شرق اوکراین، این کار را انجام میدهد. این چالش سبب شد تا به کییف بازگردم و با پرزیدنت «پترو پوروشنکو» رییسجمهوری اوکراین، «آرسنی یاتسنیوک» نخستوزیر و «پاولو کلیمکین» وزیرخارجه دیدار کنم. این در حالی است که «فرانسوا اولاند» رییسجمهوری فرانسه و «آنگلا مرکل» صدارعظم آلمان در کییف و سپس در مسکو دیدارهایی را با هدف تهیه برنامهای برای جلوگیری از گسترش بحران کنونی داشتند. ما همگی معتقدیم چالش کنونی نه از طریق استفاده از قوه قهریه که از طریق دیپلماسی پایان خواهد یافت.
با اینحال، برای دستیابی به این هدف، جهان گزینه دیگری جز افزایش هزینه برای روسیه و متحدان آن کشور ندارد. آمریکا، فرانسه، آلمان و متحدان و شرکای ما برای حمایت از اوکراین در کنار یکدیگر ایستادهاند و از اصل اساسی عدم اجازه تغییر مرزهای بینالمللی از طریق قوه قهریه در اروپا دفاع میکنند. در اینباره هیچگونه اختلافی میان ما وجود ندارد. دومین آزمون عمده درباره رشد خشونت ناشی از افراطگرایی است. فیلم تازهمنتشرشده از داعش نمایشدهنده حد نازلی از شرارت بود. همچنین سازمانملل متحد گزارش داده بود این گروه شیطانی چگونه کودکانی را به صلیب کشیده و آنان را زندهزنده سوازنده بود و از کودکان ناتوان ذهنی برای عملیات بمبگذاری انتحاری سوءاستفاده میکند.
داعش تنها گروه افراطی نیست. ماه گذشته، مقامهای پاکستانی به من عکسهایی را از زمان قبل و پس از حمله نیروهای طالبان به مدرسهای دولتی متعلق به ارتش آن کشور نشان دادند که در جریان آن بیش از ١٤٥نفر (از جمله ١٣٢کودک) در ماه دسامبر گذشته جان خود را از دست دادند؛ دانشآموزانی که پشت میز مدرسه نشسته بودند، به اتاق مرگ انتقال داده شدند. در عکسها عینکهای خونی و شکستهشده، کتابهای درسی پخششده روی زمین و همچنین لباسهای پارهشده و اجساد بیجان کودکان دیده میشدند. مسوولان مدرسه سعی کرده بودند تا از جان دانشآموزان حفاظت کنند. خانم مدیر زمانی که با چالش غیرمنتظره از سوی آدمکشها مواجه شد، گفته بود: «من مادر آنها هستم.» این آخرین واژههایی بود که او بر زبان آورد.
دنیا نمیتواند و نمیخواهد در مواجهه با چنین افراطگراییهایی از خود ضعف نشان دهد. مهم نیست که این اقدامات در کجای این جهان روی میدهند؛ در ساحلعاج یا در نیجریه در عراق یا در سوریه. امروز، ائتلاف بینالمللی علیه داعش بیش از ٦٠ عضو فعال دارد. از ماه سپتامبر گذشته، ما توانستهایم بیش از ٧٠٠کیلومترمربع از خاک اشغالشده توسط داعش را بازپسگیریم. ما تلاش کردهایم تا با بازپسگیری کنترل ٢٠٠ مرکز نفت و گاز، منبع اصلی درآمدهای داعش را قطع کنیم. ما کاری کردهایم تا در ساختار فرماندهی آن گروه شکاف ایجاد شده و تبلیغاتشان بیاثر شود. این موضوع سبب کاهش دسترسی آنان به منابع مالی، آسیب واردشدن به شبکههای توزیع و پراکندهشدن اعضای آن گروه شده است. مورد کوبانی در مرز سوریه و ترکیه نیز مثال خوبی است. آن شهر با خطر نابودی از سوی داعش مواجه بود.
همچنین این خطر بیش از ٤٠٠روستای اطراف آن منطقه را نیز تهدید میکرد. شبهنظامیان داعش بیش از نیمی از آن شهر را اشغال کرده بودند و هم خودشان و هم رسانههای بینالمللی انتظار داشتند پیروزی سریعی در کوبانی به دست آورند،اما به مدد همکاریهای دیپلماتیک میان شرکای ائتلاف و همچنین حملات هوایی و کمکهای زمینی از سوی نیروهای کرد عراقی، شبهنظامیان داعش پس از تلفات هزاراننفری نیروهایشان از شهر به بیرون رانده شدند. با اینحال، ما تنها در آغاز راه شکستدادن داعش هستیم. مبارزه علیه افراطگرایان تنها به مبارزه در عرصه میدانی محدود نمیشود. این مبارزه عزمی جدی را در کلاسهای درس، محل کار، عبادتگاهها، مراکز جمعیتی و مراکز مهم در خیابانهای شهرها را میطلبد.
همچنین این مبارزه عزم جدی ما را برای موفقیت در جلوگیری از عضوگیری نیروهای تازه توسط گروههای تروریستی به تصویر میکشد. در این میان باید در راستای کاهش عدم تساهل، ناامیدی اقتصادی و محرومیت و به حاشیه راندهشدن شهروندان جامعه کوشید چرا که این عوامل باعث ایجاد خلأهایی میشوند که توسط افراطگرایان پر خواهد شد. تنها از این طرق است که میتوان بدیلی قوی، شفاف و قابل اطمینان برای مقابله با خشونت ناشی از افراطگرایی در کشورهایی شد که این پدیده در آنجا شایع است. در سالهای اخیر، این موضوع به امری معمول تبدیل شده که چنین چالشهایی بهعنوان گرههای بازنشدنی نظام بینالملل قلمداد میشوند. من شدیدا با این نظر مخالفم. درواقع، آنچه در عمل دیدهام، خلاف این نظر بوده است. به این خاطر با وجود آنکه تهدید افراطگرایی هنوز هم وجود دارد، اما درصد مرگومیر انسانها در دوران مدرن به یکی از پایینترین سطوح در مقایسه با گذشته رسیده است. تمام این مسایل به این دلیل روی داده و در حال رویدادن هستند که نظم بینالمللی تقویت شده است.
ما تنها نیازمند کمک به میلیونهانفری هستیم که امروز از این نظم بیبهرهاند و باید آن را تحقق بخشند. ما خوشبختیم از نسلی هستیم که توانسته با ابتکار عمل بر جنگهای جهانی، رکود، بردهداری، طاعون و تمامیتخواهی (توتالیتاریانیسم) فائق آید. ما از نسل مردمانی هستیم که از مواجهه با چالشهای بزرگ هراسی ندارند. اکنون آزمونهای پیشروی ما سبب میشود وادارمان کند تا خود را آماده کنیم، برنامهریزی نماییم و با اتحاد با یکدیگر از آینده جمعیمان در مقابل توهم پیشینیانمان درباره سلطه احتمالی تروریستها و آدمکشان دفاع کنیم. آینده هنوز هم متعلق به ارزشهای جهانشمول مدنی و حاکمیت قانون است.