رضا غبیشاوی ؛ عصرایران - توفان خاک دوباره به اهواز برگشت البته شدیدتر و غلیظ تر. گردوخاک دوباره برگشت تا مردم اهواز و 10 شهرستان خوزستان طعم خاک را با تمام وجود بچشند و بعد از تحمل جنگ و آثارش و بی آبی و گرما، تنفس خاک را به تجربه های خود اضافه کنند.
روز یکشنبه گردوخاک در اهواز و دیگر شهرهای خوزستان به اوج رسید. استانداری در ظهر روز یکشنبه، مدارس و ادارات را تعطیل کرد. مردم به سرعت خیابان ها را ترک کردند و زیرسقف خانه ها پناه گرفتند اما دریغ از هوای سالم.
در این باره اشاره به نکات زیر لازم به نظر می رسد:
1 - یکی از سوالات اصلی این است که چرا مقامات مسؤول در خوزستان اینقدر دیر این توفان خاک و گردو غبار را پیش بینی کردند؟ چرا ستاد بحران استانداری خوزستان ظهر روز یکشنبه (روز گردو خاک) درباره تعطیلی ادارات دولتی در همان روز به دلیل گردوخاک تصمیم گرفت.
چرا در ظهر روز یکشنبه درباره تعطیلی مدارس تصمیم گرفته شد؟ آیا نمی شد حداقل یک روز قبل از وجود گردوخاک در روز بعد (یکشنبه) آگاه شد و درباره آن تصمیم گیری کرد تا در این "روز خاکی" کودکان و نوجوانان به مدرسه نروند و مردم و کارمندان در طول روز برای کارهای اداری خارج از خانه نباشند.
آیا خوزستان سازمان هواشناسی ندارد؟ اگر دارد چه می کند؟ آیا نباید این توفان خاک را پیش بینی می کرد تا مقامات مسؤول هم به اتکای این پیش بینی مدارس و دستگاه های اداری را تعطیل می کردند؟
اگر این پیش بینی انجام شده چرا مقامات مسؤول و در راس آنها استانداری خوزستان قبل از توفان تصمیم های لازم را اتخاذ نکردند. چرا با پیش بینی این بلای طبیعی، بروز آن را از طریق صداوسیما و رسانه ها به اطلاع مردم نرساندند.
به نظر می رسد یکی از مهمترین اقدامات، بررسی موضوع پیش بینی توفان خاک در خوزستان و واکنش بسیار دیر و همراه با تاخیر مقامات استان است.
اگر گردوخاک پیش بینی می شد و مسؤولان هم زودتر روز گردوخاک را تعطیل اعلام می کردند حداقل افراد سالمند یا کودکان یا افرادی که تمایل داشتند می توانستند شهر را ترک کنند و به منطقه دیگری بروند تا حداقل از این هوای خاکی در امان بمانند.
2- هم اکنون چند سالی است که از آشنایی مردم خوزستان با موج گردو خاک می گذرد با این حال کار جدی و ملموسی برای مقابله با آن انجام نشده است. اگر انجام شده اعلام شود.
فرق دولت ها و مردم چیست؟ دولت پول، امکانات و قدرت دارد و باید برای حل این موضوع کاری کند. اگر قرار باشد دولت و حکومت هم مانند مردم تنها تماشاچی و نظاره گر توفان خاک و گردو غبار باشند در این صورت چه تفاوتی میان دولت و مردم وجود دارد؟
یکی از وظایف نهاد دولت این است که از مردم خود در برابر بلایای طبیعی (سیل، آتش سوزی، زلزله و ...) و غیرطبیعی (جنگ، ناامنی، بی ثباتی اقتصادی و ...) محافظت کند.
اگر دولت ایران نمی تواند این مشکل را حل کند حداقل می تواند بودجه ای را
به این منظور اختصاص دهد. پیشنهاد می شود مناقصه بین المللی برای کشف علت
این معضل اعلام شود و سپس برای اجرای این راه حل هم مناقصه
بین المللی دیگری برگزار شود و کار به دست یک شرکت خصوصی (داخلی یا خارجی) سپرده شود. شاید از این طریق مشکل گردوغبار در خوزستان حل یا کمتر شود.
3- از دولت انتظار می رود به سرعت برای این مشکل بزرگ راهی بیابد و با اجرای این راه حل ها در بازگشت تنفس سالم به مردم خوزستان بکوشد.
اگراین مسئله نیاز به ارتباط و دخالت در کشور همسایه یعنی عراق دارد باید از امکانات مختلف برای حل فراملی این مشکل استفاده کرد.
صرف بیان این نکته که این مشکل زاییده مشکل دیگری در کشور همسایه است نه مشکل گردوخاک ها را حل می کند و نه رنج مردم خوزستان را در نفس کشیدن کم می کند.
همانگونه که برای دفع شر داعش از مرزهای ایران، نظامیان ایرانی در خاک عراق در حال فعالیت هستند و برای تامین امنیت زائران ایرانی در اربعین در کربلا مقامات ایرانی بسیج شدند برای دفع شر این گردو خاک نیز می توان به کاری فراملی دست زد.
4- اگر دولت مرکزی در ایران نمی تواند برای این مشکل کاری بکند اختیارات لازم را به استانداری خوزستان و مقامات این استان بدهد تا خود بتوانند برای این مشکل فکری و کاری بکنند و راهی برای این حل آن بیابند.
5- در سال های گذشته همواره شماری از مردم و کارشناسان به تخریب محیط زیست در خوزستان اعتراض می کردند. از جمله این موارد می توان به خشک کردن تالاب بزرگ هور العظیم برای برداشت نفت، خشک شدن کارون، کم آبی تالاب شادگان و ... اشاره کرد. سال ها پیش وقتی به این موارد اعتراض می شد برخی به این اعتراضات بی توجه بودند و برخی هم انگ سیاسی می زدند اما امروز مشخص شده اگر به این اعتراضات توجه می شد شاید امروز ما با مشکلات کمتری در حوزه محیط زیست روبه رو بودیم.
6- تعطیلی 11 شهر در یکی از استان های ایران یک خبر مهم است. به ویژه اگر به دلیل بلای طبیعی مانند خاک باشد و مردم در این مناطق برای نفس کشیدن هم با مشکل مواجه باشند و مجبور باشند خاک تنفس کنند. انتظار از رسانه های ملی و سراسری مانند صداوسیما این است که نه به عنوان خبر حاشیه ای بلکه به عنوان خبر اصلی به چنین موضوعی توجه کنند و خواهان یافتن راه حلی برای این مسئله باشند. به راستی اگر چنین اتفاقی در تهران روی می داد صداوسیما با همین روش به این موضوع می پرداخت یا اینکه فلان موج توفان برف و سرما در فلان منطقه اروپا و آمریکا از توفان خاک در جنوب غرب ایران مهم تر است؟
7- مسؤولان بررسی کنند در چنین شرایطی چگونه می توان آسیب ها را به حداقل رساند. اهواز و خوزستان نخستین مناطق جهان نیستند که با گردوخاک شدید روبه رو می شوند این وضعیت در کشورها و مناطق دیگر جهان هم بروز می کند. مسؤولان بروند و بررسی کنند که مردم در شهرهای خاک زده چه کنند تا آسیب کمتری ببینند.