دکتر ناصر عمادی، پزشک بدون مرز ایرانی در
وبلاگش نوشت:
شش
سفر قبلی از سال 1390 به اسرار و با هزینه خودم بعنوان داوطلب جمعیت
هلال احمر برای درمان بیماران آفریقایی بود که به کشور های کنیا، غنا،
تانزانیا هر سال دو ماه عزیمت می نمودم. اما وعده پروردگار متعال در هفتمین
سفر بعد از شش سال متجلی شد و این بار رئیس جمهور یک کشور آفریقایی رسما
پزشک ایرانی را بدلیل سالها فعالیت بشردوستانه در کشورهای آفریقایی، با
همه هزینه سفر و اقامت برای درمان بیماران و آموزش پزشکان کشورش دعوت نمود.
برای یکماه فعالیتم در بروندی 30000 هزار دلار پیشنهاد نمودند. پاسخم این بود:
من
یک ایرانی از کشور بزرگ، کهن، متمدن و متنعم و متبرک به وجود حضرت ثامن
الحجج امام رضا (ع) میباشم. نام امام رضا (ع) بر درمانگاه بیماریهای پوست
بیمارستان بزرگ بروندی کفایت همه توجهات و پرداخت های مادی شما به اینجانب
را مینماید. که پذیرفتند.
آری اکنون به این کشور
آفریقایی آمدم تا اگرچه سفارت یا رایزنی فرهنگی در این کشور نداریم اما
میخواهم بگویم یک پزشک به موازات طبابت میتواند سفیر سیاسی، اجتماعی،
اقتصادی، علمی، اعتقادی و ملی از سوی مردم و کشورش حتی به تنهایی در کشور و
قاره ای دیگر باشد. اگر چنین بودیم نام کشورمان در دنیا خواهد درخشید. و
قرار نیست تا آخر عمر فقط یک مطب و بیمارستان برای دنیای خود داشته باشیم.
روز
پنجشنبه 93/9/6 بعد از حضور سفیر و سر کنسول کشور آفریقایی بروندی در
زادگاهم قائمشهر برای ابلاغ دعوتنامه رئیس جمهور کشورشان به منظور حضور
یکماهه در کشور بروندی جهت آموزش پزشکان و درمان بیماران سرانجام وقت آن
رسید یکبار دیگر برای کمک به انسانیت و نام آوری برای دین و کشورم عازم
آفریقا شوم.
این بار اگرچه مراسم بدرقه با حضور سفیر و سرکنسول
بروندی و مسئولین شهر بخصوص فرماندار و مدیر عامل هلال احمر استان و بسیاری
ادارات و دوستان و بستگان جلوه ای خاص از ابراز محبت خالصانه به راه
مرامی بود که در آن قدم میگذاشتم. اما همواره در لحظات جدایی دل، بیقرار
دیدار دوستان و آشنایانی هست که انتظار حضورشان را بیشتر از همه داشتم .
اما " ای پادشاه خوبان وقت است باز آیی"
طبق معمول دیدار مزار
شهدا سید نظام و پدر مرحومم و التماس به دعای خیرشان برکت قدم اول سفرم
بود. سر به مزار شهید گمنام سومار نهادم و به ایشان عرض کردم میدانم هنوز
پدر و مادرت چشم براه وجود مطهرت هستند. اما جسم نازنین تو نه تنها تمام
شهر ما را بواسطه خیر و برکت واسعه اش در آرامش نگاه داشته بلکه بر جسم و
جان همه ما واماندگان بر روی خاک تبلوری از خدمت و انسانیت است که پرچم
مقدس آن به دستان شما بر این مرز و بوم کاشته و ما با نگاه به آن همواره
خود را سرباز فداکار دین و ملت کهن و بزرگ ایران می دانیم. در لحظه
خداحافظی باز هم طبق معمول دخترم هلیاسادات، خواهرم و مادرم خیلی نگران و
گریان . سعی کردم آرامشان کنم .
بهرحال در تاریخ 93/9/7 جمعه ساعت 8
شب با دارو و تجهیزات بعنوان نماینده و سفیر سلامت از کشور بزرگ ایران با
استقبال نمایندگان وزارت خارجه، بهداشت و آموزش عالی وارد بجومبورا پایتخت
کشور بروندی شدم.
همان شب در محل هتل با نمایندگان فوق و دکتر زبیر پزشک مسلمان اهل بروندی برنامه یک ماهه را بررسی و نهایی نمودیم.
اهم برنامه به شرح ذیل نهایی گردید.
1- آموزش پزشکان عمومی و دانشجویان پزشکی در 18 کلاس فشرده در دو بخش تئوری و عملی در مدت سه هفته از بیماریهای پوست
2- تشخیص و درمان بیماران مراجعه کننده در دو نوبت صبح و عصر
3- مصاحبه با خبرنگاران از روزنامه، رادیو و تلویزیون برای آموزش عمومی از بیماریهای شایع پوستی کشور
4- حضور در مناطق محروم به منظور برگزاری کمپ رایگان پزشکی
5- بررسی امکان گسترش روابط آموزشی، تحقیقاتی، درمانی و ارسال تجهیزات پزشکی و دارویی با کشور ایران
روز
یکشنبه 93/9/9 ملاقات با روسای جماعت اسلامی و مسلمانان بروندی در 2 نوبت
صبح و عصر و اطلاع از وضعیت اجتماعی، اقتصادی، تحصیلی و بهداشت و درمان
آنان. در حال حاضر 15 درصد جمعیت کشور مسلمان میباشند که 2 درصد آنان شیعه
بوده و از کابینه 24 نفری دولت 2 وزیر اقتصاد و وزیر کشورهای آفریقایی
مسلمان میباشند. جماعت اسلامی در کشور فقط دارای 8 پزشک عمومی میباشد و هیچ
متخصصی نداشته و به همین دلیل یکی از درخواست مهم آنان عزیمت 4 پزشک عمومی
به کشور ایران برای دوره های تخصصی داخلی، اطفال، جراحی و زنان بود. در
گزارشی که مطرح گردید میزان شیوع بیماری ایدز در کشور1.4 اما متاسفانه
میزان آن در جمعیت مسلمانان بخصوص در منطقه مسلمان نشین وینزی حدود 4.7
میباشد. که علت آن به اختصار فقر، عدم تحصیل، عدم آموزش، زندگی در مناطق
مهاجرنشین، چند همسری، نداشتن مرکز درمانی مخصوص مسلمانان و در نگاه دولت
بعنوان چهارمین گروه جمعیتی مورد توجه در سطح کشور میباشد.
توک توک وسیله نقلیه و تاکسی معروف بروندی
لازم
به توضیح که بروندی در سال 1962 از کشور بلژیک به استقلال رسید و سالها
بعد از استقلال بصورت پادشاهی اداره می شد تا اینکه در سال 1969 اخرین
پادشاه این کشور بوسیله نظامیان به قتل رسید. تا سال 1993 نظامیان حاکم
کشور بودند و در همین سال با اعتراضات مردمی در یک انتخابات سراسری قدرت به
اولین رئیس جمهور منتخب مردم واگذار گردید اما بعد از 3 ماه منتخب مردم
بوسیله نظامیان ترور گردید و از همان زمان جنگ داخلی در این کشور تا 2002
ادامه یافت. از سال 2002 تا 2005 گفتگوها بین نظامیان و مردم منجر به
انتخاب دومین رئیس جمهور منتخب گردید که همچنان در قدرت میباشد و رئیس
جمهور کنونی میباشد. سال آینده انتخابات ریاست جمهوری برای انتخاب سومین
رئیس جمهور برگزار میگردد.
این کشور با ده میلیون جمعیت و وسعت 27
هزار کیلومتر مربع و داشتن دریاچه بزرگ تانکیناگا با کشورهای کنگو،
اوگاندا، رواندا، تانزانیا و زامبیا همسایه میباشد. پنج کشور بروندی،
رواندا، تانزانیا، اوگاندا و کنیا تحت عنوان گروه کشورهای شرق آفریقا
همکاری بسیار نزدیک و مشترکی دارند بطوریکه واحد پولی آنها برای همه کشورها
فوق معتبر و مسافرت مردم بدون رویداد به هرکدام از کشورهای ذکر شده
بلامانع میباشد. بزرگترین بیمارستان آموزشی این کشور در سال 1986 توسط خالد
شاه کشور صعودی بنا نهاده شد که در حال حاضر بعنوان بزرگترین مرکز ریفرال
با حدود 430 تخت و بخش های مختلف مورد توجه همه مردم این کشور میباشد این
در حالی میباشد که این مرکز و دیگر مراکز درمانی درکشور فاقد دستگاه سی تی
اسکن و حتی یکدستگاه دیالیز میباشد. تعداد تخمینی متخصصان: جراح 9 نفر
داخلی 8 نفر اطفال 7 نفر پوست 1 نفر متخصص گوش و حلق بینی 3 نفر در کل
کشور میباشد که عموما در کشور فرانسه دوره تخصصی را طی نمودند. وضعیت
امنیتی در کشور بسیار بهتر از کشور کنیا میباشد و مردم کشور بسیار آرام و
قانع میباشند. مهمترین صنعت درآمد کشور چای و قهوه میباشد که اخیرا کشف و
استخراج معادن طلا، روی و نیکل در کشور آغاز به فعالیت نموده.
بزرگترین بیمارستان آموزشی خالد به اتفاق رئیس بیمارستان- بروندی آذر - 93
روز
دوشنبه 93/9/10 روز ملاقات با کابینه دولت 1-وزیر آموزش عالی و تحقیقات
ساعت 9 صبح 2- وزیر بهداشت ساعت 10 صبح 3- وزیر خارجه ساعت 11 صبح 4-
ملاقات با شهردار ساعت 3 بعداظهر که با 4 عضو کابینه مبسوط از توان کشور
جمهوری اسلامی مطالبی بیان گردید و میزبانان با نهایت احترام از همه
موضوعات مطرح شده با شرائطی استقبال ویژه نمودند.
وزیر آموزش عالی در حال دریافت یکی از تجهیزات پزشکی ایران
روز
سه شنبه 93/9/11 اولین کلاس آموزشی برای پزشکان از بیماریهای پوست و دیدن
بیمار در 2 نوبت صبح و عصر را در بزرگترین بیمارستان آموزشی و درمانی
(خالد) با حضور فراگیران (پزشکان عمومی و دانشجویان پزشکی) آغاز نمودیم .
تعداد بسیاری برای ویزیت و معاینه ثبت نام نموده بودن چون قبلا از طریق
رادیو حضور ّزشک ایرانی اعلام شده بود.
جراحی موفق بیمار به همراه دانشجویان و پزشکان فراگیر- بیمارستان آموزشی خالد بروندی آذر 93
روزهای
چهارشنبه ، پنجشنبه و جمعه نیز طبق روال روزهای قبل کلاس آموزشی در شیفت
صبح و دیدن بیماران با فراگیران در دو شیفت صبح و عصر را به خوبی انجام
دادیم. یکی از دانشجویان بروندیایی هنگام کلاس صبح با صدای بلند و در
نهایت خوشحالی گفت استاد امروز روزنامه کشورمان تصاویر شما و فعالیت شما را
در کشورمان منتشر نمود بعد همه کف زدند که روزنامه را نشان داد. چیزی که
خیلی خوشحالم نمود عنوان برجسته آن
" متخصص پوست از جمهوری اسلامی ایران برای آموزش پزشکان و درمان بیماران وارد بروندی شد"
گزارش پرتیراژترین روزنامه بروندی روز 93/9/14 از فعالیت پزشک ایرانی در آموزش پزشکان و درمان بیماران
اما
امروز روز شنبه تعطیلی بیمارستان و فعالیت ها فرصتی برایم فراهم آورد تا
از ماجرای این سفر برای مردم عزیز کشورم بنویسم . واقعیت این هست که
امروز دنیا بسیار کوچک شده مانند دهکده ای که در چند دقیقه میتوان از همه
گوشه کنار آن با خبر شد. اما علت این کوچک شدن دنیا نتیجه تقویت و جهش 2
مولفه مهم یکی اطلاعات و دیگری ارتباطات میباشد. بعنوان پزشکان ایرانی که
همواره همه دنیا و حتی روم یان گذشته معترف بودند که ایرانیان اولین کسانی
بودند که به ساختن بیمارستان اقدام نمودند یعنی حکیمان و طبیبان ایران
بسیار نگران سلامت مردم بودند. باید عاشقان و شیفتگان این ایثار علمی و
پزشکی بنام دین، مملکت و انسانیت باشیم.
حال
بعنوان یک شیعه مسلمان از مکتب مولا علی (ع) ، بعنوان یک پزشک از مکتب
بوعلی سینای بزرگ، بعنوان یک ایرانی که به گفته همه دنیا از تمدن و فرهنگ
چند هزار ساله بهره مند میباشد و سرانجام بعنوان فرزندی از آب و خاکی که
خون شهدا در هشت سال دفاع مقدس به من آموخت که زندگی برای دین، عشق،
انسانیت و دفاع از حرمت وحریت دل های دردمند و نیازمند است . چگونه
میتوانم در عزلت زندگی پر زرق و برق دنیایی آنقدر مات و مبهوت باشم که گوش
و چشم من ناشنوا و نابینا از حقایق دردهای دنیا در دل آفریقا باشد. مگر
خدا من را فقط برای ایران آفرید یا برای انسانیت؟ این چه عدالت طبابت و
چه ادعای بندگی خداست که بارها و بارها در سال به سراغ خانه خدا در کشور
صعودی میرویم اما غافل از اینکه کعبه دلها در وجود آن کودک آفریقایی است که
زخم های تنش با تکه پارچه ای پوشیده تا کسی را آزرده خاطر نکند و یا تب
سوزناک مالاریا آنقدر وجودش را نحیف و رنجور نموده که دیگر قادر به ناله و
کمک نیست تا گوشمان آزرده نشود.
و یا مقاله علمی را با هزار
اطلاعات غلط و درست جمع آوری و آنرا منتشر تا سفارت فرنگ در تهران ما را در
یک صف طولانی 5 صبح نگه داشته و درخواست دهها مدارک بی دلیل نموده تا
بگوید به اکراه و تحقیرانه به شما ویزای اروپا و آمریکا آن هم فقط برای
چند روز میدهم. اما فراموش نکنیم از آنطرف در آفریقا یک دنیا مهر و محبت
با آغوش باز منتظر ما هستند
و یا در رقابت کسب کرسی استادیار به
دانشیار و سرانجام استاد از حالا میآموزیم باید مدارکی را به راست و یا
دروغ جمع آوری و معاونین و مدیران مسئول ارتقا در دانشگاه را شناسایی تا در
راهرو دانشگاه و بیمارستان اگر اتفاقی آنها را دیدیم در مقابلشان پیشانی
ما به زانویمان برخورد کند تا خاطره خوبی از ما داشته باشند. شاید کمکمان
باشند. یاد روز ی افتادم که انسان فرهیخته و بزرگوار استاد یلدا در
بیمارستان امام به من میگفت زمانه خیلی سخت شده اما سعی کن فقط برای خدا
خودت را حفظ کنی تا او هم حافظ تو باشد. واقعا خدا این روزها خیلی پارتی
نداره.
در راه فرودگاه امام برای سفر به بروندی یکی از دوستانم تماس
گرفت و از من سوالی پرسید. آقا ناصر کی میخواهی از این کارها دست برداری
یکماه عازم آفریقا هستی. اول اینکه: یکماه از خانواده دور هستی دوم
اینکه: یکماه درآمد طبابت تهران و ساری را نداری سوم: حالا که میروی
چرا آفریقا با همه بیماریها ایبولا و ایدز و مالاریا. وقتی دیدم خیلی مستدل
و محکم دلایلی را برایم از اشتباه بودن سفرم بیان نمود من هم جواب دادم تا
حالا دیدی کسی عقلش پاره سنگ گرفته باشه حالا فکر کن من چنین شده ام.
مولا علی (ع) میفرمایند تجربیات روزگار از سختی روزگار و جذر و مد آن بدست میآید نه راحت روزگار.
زندگی را به زنده بودن ترجیح میدهم.
دکتر سید ناصر عمادی – متخصص پوست - عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران
آفریقا- بروندی- آذرماه 93
naseremad@yahoo.com
ای کاش همه ما چه همکاران شما و چه دیگران یاد بگیریم که دین و اخرت مونرو به دنیا نفروشیم. اما متاسفانه بر عکس شده ؛ هر روز از امار های نجومی اختلاس، توهین های بی پرده به افراد حقیقی و حقوقی و جنایت های رنگ به رنگ چیز دیگری رو نشون می ده که بی اخلاقی تقریبا اکثریت جامعه ما رو درگیر کرده و هویت انسانی مون زیر سوال هست .
خدا خیرت دهد
.
.
.
.
.
هنوز انسان هست
در میان تاریکی
.
.
.
.
هنوز انسانیت زنده است...
به شما افتخار میکنم