آخرين گزارش وزارت بهداشت از وجود حدود ٢٥ هزار بيمار دياليزي در كشور
خبر داده است. چندي قبل هم خبري به نقل از معاون درمان وزارت بهداشت منتشر
شد كه از افزايش تعداد بيماران كليوي ابراز نگراني ميكرد و هشدار ميداد
كه در صورت تداوم بيتوجهي شهروندان به سلامت فردي و ادامه روند سبك زندگي
ناسالم، تا ١٠ سال آينده يك سوم مهمانان تختهاي بيمارستاني كشور، بيماران
دياليزي خواهند بود.
به گزارش اعتماد، نرخ
افزايش تعداد بيماران نارسايي حاد كليه در ايران حتي از آمار جهاني هم
فراتر رفته و در حالي كه آمار جهاني از افزايش ١٥ الي ١٧ درصدي تعداد اين
بيماران در كشورها ميگويد، نتيجه بررسيهاي انجمن خيريه حمايت از بيماران
كليوي حكايت از افزايش ١٧ الي ٢٠ درصدي اين بيماران در ايران دارد و هشدار
ميدهد كه سالانه ٣ الي ٥ هزار نفر به جمع بيماران دچار نارسايي حاد كليه
اضافه ميشود.
عضو هيات امناي اين انجمن هم
هشدار ميدهد كه تعداد بيماران مبتلا به نارسايي حاد كليه در آينده
نهچندان دور و حداكثر تا ٥ سال آينده به بيش از دو برابر افزايش خواهد
يافت.
در حالي كه بنا بر گزارش اين انجمن
هماكنون ٥ الي ٩ ميليون بيمار مبتلا به ديابت (كه بيش از نيمي از آنها هم
از بيماري خود مطلع نيستند) و بيش از ١٠ بيمار مبتلا به پرفشاري خون از
مستعدترين افراد براي ابتلا به نارسايي حاد كليه هستند، داريوش آرمان
ميگويد كه تعداد اندكي هم به دليل ژنتيك و ابتلا به كليه پلي كيستيك
گرفتار نارسايي حاد كليه ميشوند اما تعداد اين افراد در مقابل مبتلايان
ديابت و پرفشاري خون و چاقي آنقدر اندك است كه بايد همچنان وزن كفه ترازو
را به سمت بيماراني غير از مبتلايان كليه پليكيستيك سنگين ديد.
نگراني
متوليان سلامت از تعداد رو به افزايش بيماران كليوي و نيازمند دياليز
بيشتر از اين بابت تشديد شده كه با وجود هشدارهاي مكرر درباره لزوم كنترل
عوامل خطر ساز سلامت، شاهد بيتوجهي مردم به معاينات و آزمايشهاي ادواري و
مستمر براي رصد اين عوامل هستند.
معاون بهداشت وزارت بهداشت در هر مناسبتي
تلاش ميكند با اعلام آمار درباره بيماران مبتلا به چاقي و پرفشاري خون و
ديابت، زنگ خطر را در گوش مردم به صدا در بياورد اما ظاهرا صداي اين زنگ در
هياهوي سايه انداخته بر سر شهرها و روستاهايي كه در موج زندگي صنعتي
گرفتار شدهاند شنيده نميشود.
با وجود هشدار
نسبت به اينكه ٤٠ درصد از بيماران دياليزي به علت ابتلا به ديابت به جاده
دياليز رسيدهاند، افزايش تعداد مبتلايان نارسايي حاد كليه در حالي از سوي
شهروندان ناديده گرفته ميشود كه عوارض اين افزايش كه بيش از محاسبه تعداد
بيماران آسيبزاست، به نگراني جدي براي نظام سلامت تبديل شده است.
كمبود
دستگاههاي دياليز به علت گراني قيمت دستگاهها و ناتواني بخش خصوصي و
دولتي از به روز كردن تعداد موجود دستگاههاي دياليز كه عموما با عمر ٢٠
الي ٢٥ ساله گرفتار فرسودگي و كهنسالي شدهاند، ممنوعيت و ايجاد موانع بر
سر راه واردات دستگاههاي دياليز طي سالهاي گذشته، كمبود تجهيزات مصرفي
بيماران دياليزي و هزينههايي كه دياليز بر دوش دولت و جامعه و نظام سلامت
تحميل ميكند بيش از آنكه تعداد بيماران دياليزي، چقدر و تا چه زمان دچار
افزايش تصاعدي خواهد شد نگرانكننده است.
آرمان
در گفتوگو با «اعتماد» در نگاه اجمالي به وضعيت موجود تختهاي دياليز و
ضمن هشدار نسبت به كمبود جدي ٢ الي ٣ هزار دستگاه دياليز و لزوم تامين
فوري، آن هم صرفا براي رسيدن به يك استاندارد حداقلي ميگويد: «در
خوشبينانهترين حالت بايد به ازاي دو بيمار دياليزي، يك دستگاه فعال باشد
كه در حال حاضر فقط حدود ٣ هزار و ٥٠٠ دستگاه دياليز در كشور فعال است كه
هر كدام دو الي ٣ شيفت كار ميكند.
اگر قايل به محاسبه تعداد دستگاه به
ازاي بيمار باشيم، اين تعداد دستگاه براي ٢٥ هزار بيمار دياليزي در واقع
بيش از دو برابر ظرفيت و توان خود در حال فعاليت است كه حتما كيفيت دياليز
از اين حجم بالاي فعاليت متاثر خواهد شد. به خصوص كه اين دستگاهها طي
سالهاي گذشته هم بازسازي يا نوسازي نشده و اين عامل هم در كيفيت دياليز
موثر است.
تا قبل از سال ٨٨ قيمت هر دستگاه دياليز حدود ٥ ميليون تومان بود
اما در فاصله سالهاي ٨٨ تا ٩٢، قيمت دستگاهها به ٥٠ الي ٧٠ ميليون تومان
افزايش يافت و اين جهش چند برابري ضمن تشديد تحريمها هم عامل ديگري بود
كه كمبود دستگاه دياليز حتي توسط نيكوكاران هم قابل جبران نباشد.
البته
دولت وقت هم براي جبران كمبود دستگاههاي دياليز قدمي برنداشت چنانكه بنا
به اذعان مسوولان اجرايي وقت وزارت بهداشت، اعتبار ويژه هم در اختيار
مسوولان قرار گرفت اما اين اعتبارات به جاي پرداخت براي خريد دستگاه دياليز
به مصارفي همچون پرداخت حقوق معوقه و حل ساير مشكلات اعتباري رسيد.»رايگان
بودن دياليز براي تمام بيماران در تمام مراكز درمان دولتي، خصوصي و خيريه و
پوشش بيمهيي صددرصد براي دياليز در حالي يك اتفاق مثبت تلقي ميشود كه از
سال ٦٥ اعزام بيماران كليوي نيازمند پيوند كليه به خارج از كشور هم متوقف
شده و علت اين اتفاق، پيشرفت دانش پيوند در كشور بوده كه به صرفه جويي قابل
توجه ارزي و اقتصادي براي دولت و خانواده بيماران منجر شده است.
با اين
حال به گفته معاون ارتباطات و امور بينالملل انجمن خيريه حمايت از بيماران
كليوي، در حالي كه هر بيمار دياليزي بايد ٣ بار در هفته و هر بار به مدت ٥
ساعت زير دستگاه دياليز باشد، هر بار دياليز براي دولت حدود ٣٠٠ هزار
تومان هزينه ايجاد ميكند.
با اين حال فقدان مركز تخصصي درمان بيماريهاي
كليوي يكي از مشكلاتي است كه ميتواند روند درمان، مراجعه و پيگيري بيماران
را ناتمام بگذارد آن هم در حالي كه از سالها قبل، ايجاد مراكز تخصصي براي
بيماريهاي قلب و عروق، چشم، ريه و سرطان به يكي از الزامات نظام سلامت
تبديل شده است.