به گزارش خبر ورزشی ؛ پروين ابتدا براي ملاقات با مايليكهن به ندامتگاه اوين رفت و ساعتي با شاگرد قديمياش به گفتوگو پرداخت. سپس به همراه حسين هدايتي، حميد استيلي و سايرين تلاش كرد تا به كمك دوستان مشترك رضايت علي دايي را جلب كند... و بالاخره پس از كلي دوندگي علي پروين و دوستانش موفق شدند موافقت علي دايي را به دست بياورند و مقدمات آزادي محمد مايليكهن را فراهم كنند. پس از شنيدن اين اخبار خوشحالكننده و در آخرين ساعات كاري روز گذشته با علي پروين تماس گرفتيم.
عليآقا، دست شما درد نكند! مثل اينكه بالاخره موفق شديد رضايت علي دايي را جلب كنيد!
(با خوشحالي فراوان) خدا را شكر، خدا را صد هزار مرتبه شكر كه بالاخره اين اتفاق افتاد. دست علي دايي، شما رسانهها و همه دوستانی كه آمدند و وساطت كردند تا اين ماجرا به خير و خوشي تمام شود، درد نكند (تأكيد ميكند كه حتماً به شكلي مخصوص از علي دايي تشكر كنيم).
اول شما قصد دخالت نداشتيد و حتي عنوان كرديد كه اگر وساطت كنيد، حرمتتان زير سؤال ميرود اما بعد...
وظيفهام بود كه جلو بروم. پاي آبروي فوتبال ايران وسط بود. به خدا خوبيت ندارد اين اتفاقات بيفتد. همه اهالي فوتبال هم نگران بودند و خدا را شكر كه علي دايي روي من و ساير دوستان را زمين نينداخت.
چه شد كه علي دايي بالاخره راضي شد؟
بگذريم! همين كه علي دايي بزرگواري كرد و كوتاه آمد، جاي شكر دارد. شما هم به اين مسئله بپردازيد.
حالا اگر مايليكهن آزاد شد و دوباره عليه دايي مصاحبه كرد، چه؟
شما كاري نداريد؟ من جايي هستم و نميتوانم صحبت كنم!
جواب سؤال ما را نداديد عليآقا!
انشاءا... كه اين اتفاق نميافتد! (سريع خداحافظي كرده و تلفنش را قطع ميكند.)