ایران یکی از بالاترین نرخ ها را در تلفات رانندگی دارد و از طرف دیگر شهرهای ما فارغ از جمعیت و تعداد خودرو همواره شاهد ترافیک شدید و تصادفات شهری است...
این قابل کتمان نیست که فرهنگ رانندگی در ما ایرانی ها نهادینه نشده و با وجود غنای بالای فرهنگ و تاریخ اما در رانندگی مشکل داریم و با وجود کنترل های سفت و سخت و افزایش قابل توجه وجه جرایم رانندگی مشکل رانندگی حل نشده است.
فرهنگ رانندگی البته تنها با قوانین و مقررات ساخته نمی شود چون در بسیاری موارد خودمان صحنه هایی را دیده ایم که اقدامی خلاف مقررات صورت نگرفته اما نوعی هرج و مرج و بی فرهنگی شهری هم به تصویر کشیده شده...
در کافه امروز درباره این محورها می خواهیم به گفتگو بنشینیم.
ریشه رانندگی بد ما ایرانی ها چیست؟
سیستم آموزش و آزمون اخذ گواهینامه رانندگی را مناسب می دانید؟
نقش قوانین راهنمایی و رانندگی در رعایت مقررات را چطور ارزیابی می کنید؟
آیا نرخ جرایم رانندگی را بازدارنده میدانید؟
قبل از ورود به بحث یک بار دیگر
قرارهایی که در "کافه گفت و گو" داریم را مرور می کنیم.
تا ساعت 14.30 پذیرای نظرات و دیدگاه ها و پیشنهادات شما هستیم.
اصلاً بین شما ها نمیشه قانون رعایت کرد که!
من اولا فاصله با خودروی جلویی رعایت می کردم ولی همه اعتراضشون در اومد.
به اسم فرهنگ کلی از رانندگی تون عین بی فرهنگیه!
عصر ایران بچاب تا دوستان تهرانی هم بخونن نظر ما شهرستونی ها رو....
باید به موازات منع استفاده از خودرو شخصی سیستم حمل ونقل عمومی هم کاراتر و قابل اعتماد بشه تا من تشویق به استفاده از اون بشم. حرف شما درسته البته ولی نکاتی هست که باعت میشه گاهی ترجیح ما استفاده از وسایل شخصی باشه.
همین کمین کردن پلیس ! یا پلیس نامحسوس و غیره
اینها بیشتر فریبکاری را به مردم تلقین می کند . در طی این مدت یکی دو سالی که از ایران خارج شدم همچنین چیزی ندیدم
ولی مردم اکثرا رعایت می کنند چون آرامش روانی بر جامعه حاکمه
1- سهولت صدور گواهی نامه راهنمایی و رانندگی . الان کسی که مثلا چهل سال بدون گواهی نامه بوده ظرف مدت کمتر از یک ماه با 10 تا 15 جلسه ی 2 ساعته آموزش رانندگی، گواهی نامه دریافت می کند.
2- کم بودن جریمه های رانندگی
3- عدم رعایت قوانین از طرف پلیس
4- نبود آموزش کافی در ترویج فرهنگ رانندگی در رادیو و تلویزیون و رسانه ها
5- نبود سعه صدر حین رانندگی
6- نبود فرهنگ گذشت در رانندگی
7- ...
ميدان توحيد ... ابتداي اتوبان چمران...
باورتون مي شه؟؟
روس ها هم نوادگان وایکینگ ها هستند ! ولی با مردم ایسلند از نظر استاندارد زندگی زمین تا آسمان تفاوت دارند
تاریخ آنچنان تاثیر گذار نیست دوست عزیز من .
جامعه اصلاح پذیر است به شرط رعایت یک سری اصول
عوامل این تفاوت به نظر بنده:
۱- آرامش و بهداشت روانی حاکم بر جزیره کیش
۲- اصول صحیح بلوارها و اتوبانها در کیش و نصب به جای علایم
۳- رعایت قوانین از طرف ساکنین و احترام به آن در کیش (احساس تعلق)
با اظهار تاسف باید گفت که فرهنگ رانندگی به عنوان یک مساله اجتماعی ما رو به پسرفت است و فرار از ترافیک و خریدن زمان نیز باعث بیشتر شدن این دوری از قوانین می شود. بیشتر این مسائل در عدم آموزش
- سیستم آموزش رانندگی:
قعا یکی از نقاط ضعف همین سیستم می باشد. شیوه آموزش و از همه مهمتر نحوه آزمون رانندگی نه تنها جذاب نیست بلکه موثر و کارا نیز نیست.
- ضعف قوانین و اجرای قوانین:
1- متاسفانه اجرای قوانین یکی از بزرگترین نقاط ضعف است.
ظاهرا پلیس تنها به جنبه درآمد زایی جرایم توجه دارد. من باب مثال، بارها در سفرهای بین شهری مانند شهرهای شمالی دیده شده که برخی رانندگان از شانه خاکی سمت راست اقدام به حرکت می کنند و پلیس توجهی به این تخطی ندارد گویی مورد تایید هم هست. این مساله اولا باعث بروز خطر می شود ثانیا با بی نظمی و هرج و مرج باعث ترافیک بیشتر می شود ثالثا حق و زمان افرادی که منظم در خطوط حرکت می کنند تضییع می شود رابعا با ایجاد گردوخاک باعث آزار سایرین می شود حال در کمال ناباوری پلیس فقط نظاره گر است!
همین مساله در خیابان ها و اتوبان های شهرهای بزرگ مانند تهران وجود دارد و افرادی با زرنگی از سمت راست ناگهان جلوی ماشین دیگر می پیچند تا وارد مسیر اصلی شوند.
2- تبعیض پلیس در اعمال قانون، مساله دیگری است که خصوصا در شهرستان ها برای ماشین های با پلاک غریبه به چشم می خورد و در کمال ناباوری دیده می شود که پلیسضمن جریمه اتومبیل میهمان در ارتباط با تخلف مشابه از سوی مالکان با پلاک محلی چشم پوشی می کند.
یا تا به حال دیده نشده پلیس در ارتباط با عدم استفاده از راهنما به راننده ای تذکر دهد و یا اینکه چرا راننده ای با سرعت کم در مسیرهای تندرو حرکت می کند خیلی موضوع مهمی از دید پلیس نیست در حالیکه این مساله به اندازه سرعت بالا و غیرمجاز می تواند مزاحم و خطرساز باشد.
3- سیستم مچ گیری:
در جایی که تا مدتی قبل سرعت مجاز حد دیگری بوده و راننده ای طبق عادت رفتار می کند و سپس با دین تابلو زمان واکنش راننده کم است می بینیم که پلیس بلافاصله بعد تابلو می ایستد حتی زمان واکنش راننده را نیز در نظر نمی گیرد.
1-ریشه رانندگی بد اغلب ما (از جمله خود و نزدیکانم)مثل خیلی از پدیده های دیگر در این است که در اوان ورود اتوموبیل به کشور فرهنگ آن توامان در همه جا وارد میشود جدا شده و به صورت خیلی ناقص و ابتر در ذهن ایرانیان نشست.
2-سیستم آموزش و آزمون گواهینامه رانندگی از ابتدا به صورت ناقص وارد شد,بعنوان نمونه حسب شنیده های بنده در برخی از کشورهای اروپائی صفحات مرجع این آزمون گاها"چند صد صفحه یا بیشتر است,اگر چه اغلب ما همین ظوابط را نیز کاملا"رعایت نمیکنیم
3-اما حتی اگر به همین قوانین موجود به دقت و به طور کامل توجه شده و عینا"طابق النعل و جزءبه جزء رعایت شود بخش عمده ای از مشکلاتمان حل خواهد شد,اگر عمل کنیم.
4-نرخ جرائم فعلی حتی با افزایش اخیر اگر چه بدون تردید موثر بوده اما برای جرائمی همچون سبقت نا بجا,رانندگی حین و پس از مصرف الکل و مواد توهم زا و یا سرعت خیلی بیشتر از حد قانونی باید باز هم افزایش یابد تا جنبه بازدارندگی آن بیشتر شود.
من تمام سعیم این است که اصلا"حتی در غیاب مامورو یا شاهدان غیرو به خصوص فزرند خودم و کودکان دیگر به هیچ وجه خلاف نکنم,امید وارم در این مهم متعهد و وفادارباشم.
فقط وایسدن دم محدوده زوج وفرد و اونها را جریمه می کنن.
اما وقتی لایه کشی انواع واقسام حرکات خطرناک و سرعت غیر مجاز هیچ مکانیزمی واسه کنترل نداره قانون بلا استفاده می شه.
مشکل اصلی ما اینه که ما فقط وارد کننده وسیله بودیم و در هیچ جا فرهنگشو وارد نکردیم.
باید قبول کنیم که در قرن 21 ما وارد کننده تکنولوژی هستیم اما گارد فرهنگی و عقب ماندگی ذاتی ایرانی ها سبب شده به بدترین شیوه از تکنولوژی استفاده کنیم و فقط این قضیه تو رانندگی نیست تو اینترنت ، شبکه اجتماعی ، موبایل و.... هم دقیقا این طوری هستیم
ي كردن برميگرده. با كمي تغيير در رفتار رانندگي ميتونيم بخش عمده از ترافيك را خودمات حل كنيم. بماندكه مشكلات راه و جاده و خودروها در جاي خودش محفوظ است ولي آن قسمتي كه به ما برميگرده قابل كنترله. رعايت سرعت مجاز، رعايت حريم قانوني راه، رعايت فاصله ها، خودداري از چرخش ها، خودداري از فرصت طلبي ترافيكي و رعايت انصاف و اخلاق در رانندگي و... چيزايي هستند كه به ما برميگرده. قوانين ضعف دارن درسته، پليس نقش راهنمايي و پيشگيري نداره درسته ولي همه مشكلات اونها نيستند.بازم تاكيد ميكنم آموزش در اين زمينه واجبه...
يكي ديگه هم عدم رانندگي بين خطوط مثلأ اتوبان ٣ بانده ميشه ٥ باند
در كل چندتا عامل خيلى مهم هستند:
١- مناسب نبودن بستر راه ها مثل همين عكس. حتى يه خط كشى ساده كه راننده رو هدايت كنه، كف خيابون نيست
٢- خودخواهى هنگام رانندگى
٣- ضعف در اطلاع رسانى و آموزش شهروندان ( وقتى چراغ سبز است ولى چهارراه هنوز تخليه نشده، وارد آن نشويد)!
اینکه خانم ها نسبت به آقایون در پارک دوبل ضعیب تر هستند شکی نیست و به ساختار مغز برمیگرده چون آقایون هوش فضایی یا سه بعدیشون بهتره
انتقاد از رانندگی خانم ها هم معنی زن ستیزی نمیده - حتی اگر تحقیق آمریکایی در مورد هوش فضایی را بتوانیم به جامعه ایرانی ربط بدیم ، باز هم تنها به پارک دوبل محدود نمیشه، و شما در هر لحظه ای نیاز به تجسم درست از فاصله و ابعاد ماشین و غیره دارید که خانم های ایرانی فاقد اون هستند و باعث ترافیک چند کیلومتری به خاطر عدم توانایی دور زدن صحیح یا پارک یا ... می شوند
این مشکل فقط با فرهنگ سازی رفع می شه که به نظر نمی رسه عزمی هم برای این کار وجود داشته باشه. خانواده ها هم در تربیت فرزندان به این خودخواهی دامن می زنند: حواست باشه کسی تو صف ازت جلو نزنه، تو صف زودتر دستتو دراز کن پولتو بده و خیلی از این توصیه های اینچنینی که زیاد می شنویم.
از طرف دیگر راهنمایی و رانندگی هم بعضی از رفتارهای ناصحیح رانندگی را تخلف نمی داند و یا در صورت تخلف دانستن اعمال جریمه نمی کنه. مثلا حفظ فاصله خودروها از یکدیگر. عدم عبور از باند اضطراری در اتوبان، رانندگی بین خطوط، راهنما هنگام انحراف و یا گردش و خیلی موارد اینچنینی که تنها در حد توصیه هستند و برای آنها جریمه ای صورت نمی گیرد.
یک نمونه را مثال میزنم هنوز در کشور ما استفاده از کلاه ایمنی برای موتور سوار اجباری نیست. در کشور هند با آن جمعیت و تعداد بیشمار موتور سوار رانندگان موتور سیکلت از کلاه ایمنی استفاده میکنند |شت چراغ قرمز می ایستند و حق تخلف از قوانین را ندارند. در شهر جیپور بیش از چهار ملیون موتور سوار وجود دارد...
مشکل ما ريشهاي تر از اين حرفهاست منتها در راهنمايي و رانندگي به شکل موجود بروز ميکنه در آپارتمان نشيني به شکل ديگه در....
شخصیت اکثریت افراد یک جامعه نشاندهنده فرهنگ حاکم بر افراد آن جامعه می باشد.پس می توان از روی رویه حاکم بر رانندگی به نقاط قوت یا ضعف فرهنگی خود نیز پی ببیریم،مثل:
- به هر شکلی باید خود را به مقصد برسانیم و در این راه حقوق دیگر راننده ها اهمیتی ندارد!
- هر جا که پلیس و دوربین نباشد ،خلاف مجاز است!
-جایی که دوربین هم باشد در صورت استتارهای لازم،باز هم خلاف مجاز است!
-مقررات برای دیگران است و نه برای ما!
با کمی توجه به جلوه ها و ویژگی های دیگر زندگی جمعی،درخواهیم یافت که متاسفانه اینگونه اندیشیدن و عمل کردن بر همه رفتارهای اجتماعی ما سایه افکنده است.
تو ایران چی به قول دوستان عدم رعایت قوانین مد شده.چه پولدارش که دقیقا می گن پولشو میدم چه بی پولاش کهانگار اومدن تو خیابون انتقام خون پدرشونو بگیرن
من اعتقادم اینه که واسه ما که فرهنگ اجتماعی به این ضعیفی داریم و اصلا هم سیاست گذارا کشور در اصلاح اون هیچ کوششی نمی کنن حداقل مثل کشورهای پیشرفته مجازات حبس برای تخلفات رانندگی در نظر بگیریم بلکه با زور آدم بشیم.(شرمندم ام که این حرفها رو می زنم اما حقیقت جامعه هست)
بنزين گران جريمه هاي بالا وجود حمل و نقل عمومي فراوان و در دسترس اتومبيل هاي با كيفيت خيابان هاي با اسفالت و علايم استاندارد اگر به يكباره اجرا گردند ميتونه مشكل نوع وانندگي رو حل كنه
خیلی از این رفتار ها بخاطر کیفیت پایین زندگی هست :)
مشابه همین بی قانونی در ادارات و صف ها و مدرسه و دانشگاه و... دیده میشه.
نوع رفتار مادر رانندگی بیانگر خود پرستی و تنها خود را دیدن است چرا که انسان خود پرست تنها به خود فکر می کند و برای رسیدن به هر مقصدی از هر قانون و مقرراتی عبور می کند و در این میان تنها چیزی که اهمیت ندارد دیگرانند .نمونه چنین رفتارهایی در زندگی نمایان می گردد در چنین شرایطی من و شعاع من می شود مرز (من- ماشین من -خانه من -خانواده من -فامیل من و...)و دنیا بر مدار من می چرخد و من یعنی خود خود شیطان. از نظر بنده خود پرستی از بت پرستی هم بدتر است زیرا بت پرستان گروه های هستند که شیئی را می پرستند ولی خود پرستی یعنی به تعداد آدم ها خدا وجود دارد که پرسش می شود.
شرمنده ام ولی من اثری از فرهنگ بالا و ... ایرانی در هیچ کجا نمی بینم مخصوصا رانندگی
خودخواهی و خودبرتر بینی ما براحتی در رانندگی مشاهده میشود!
سرعت بالا در مسیرهای شلوغ، حرکت روی خط، پارک در محلهای نامناسب و مقابل درب منازل مردم.. همه نمونه های کوچکی از این بی اخلاقی ما هستند
بنده منکر نقص و کوتاهی مسئولین نمیشوم، اما باید قبول کنیم "فرهنگ ما به شدت پایین است"
باور کنید چندین مرتبه درباره فرهنگ بد رانندگی نظر دادم و منتشر نشد، خدا رو شکر میکنم به این موضوع پرداختید و بالاخره قبول کردید
آه اگر مجالی بود و میشد قانون را سخت نوشت و با شدت اجرا کرد!
برای بسیاری از خلافهای رانندگی باید گواهینامۀ رانندۀ محترم را باطل کنند، مجبور باشد مجدد امتحان آییننامه بدهد و مجدد برای افسر پارک دوبل بزند!
کاش رانندههای تاکسی را مجبور میکردند چند سال یکبار مجدد امتحان بدهند!
کاش ...
کاش ...
و از عصر ایران عزیر می خوام که این کافه گفتگو را را برای فردا هم ادامه بده چون واقعا بحث مهمی
1- شكل صحيح خيابان ها و چهارراه ها: متاسفانه اغلب خيابان ها و چهارراه هاي شهرهاي ما مربوط به زمان هاي قديم بود و تنها گاها تعريض گشته اند و انهايي هم كه جديداً داراي طراحي اشتباه مي باشند.بعضي جاها مي خواهي از محل خط كشي عبور كني كه مي بيني براي رد شدن از جوي پلي نيست و بايستي در امتداد خيابان حركت كني. يا خيابان دو باند در بعضي نقاط تبديل به يك يا يك ونيم باند مي شود. گاهاً شهرداري يا خود يا با مجوز دادن به احداث ساختمان در نقاط حساس خود باعث ترافيكي سخت مي شود كه حوصله رانندگي را از بين مي برد. آزمون و خطا نيز يكي ديگر از مشكلات ماست ، يك روز خيابان به يك سمت يكطرفه است و روز بعد به طرف ديگر . كلاً هر شهري بايستي بر اساس طرح جامع احداث ، تعمير و يا تكميل شود . يعني در عرض 50 سال شهر به صورت استاندارد ساخته شده و تا 500 سال دست به شهر نزنند. مثل اكثر كشورهاي اروپايي.
2-آموزش قوانين ولو به شكل بازي در مهدها و مدارس ابتدايي. بايستي پاركهاي بازي كودكان سيستم آموزش رانندگي اجرا شود.
3-نصب تابلوهاي راهنمايي و رانندگي خارج از پشت درختان و موانع موجود.
4-افزايش تبليغات آموزشي در مورد قوانين راهنمايي و رانندگي در سيما
5-پيگيري و اصلاح محل هايي كه باعث به وجود آمدن تخلف مي شود
6-افزايش امتحان افراد جهت اخذ گواهينامه در شرايط مختلف (محدود به پارك و پل نباشد) سرعت و ترافيك را هم به آزمون وارد نمايند.
7- خود راننده ها: بايستي بخواهد.
1-ادعا،بلوف و خودنمایی و هرچیزی را حق خود پنداشتن و بر دیگری حرام دانستن در رانندگی ما به عینه مشهود است و متاسفانه مسئولین از همین فرصت ها برای گرفتن جریمه و انباشت منابع مالی بهره می برند . چرا در کشور ما با این همه دانش و تکنولوژی برای شهروندان کارنامه ای تنظیم نمی شود.مثلا اگر استاد دانشگاهی ،پزشکی،مسئولی ،پدری ، مادری ،فرزندی، همکلاسی،هم دانشجویی، بقالی و یا هر کس دیگرمحفلی گیرش آمد و در مقام تئوریسین،دموکرات،عدالتجو،شهروند با فرهنگ و... افاضه فضل نمود، به نمره کارنامه شهروندیش نیز اشاره کند و اگر دروغ سر هم کرد قابل پیگیری باشد؟
هرکس به اقتضای منافع خود به قانون استناد می کند .چند روز پیش در یکی از کوچه های بالای شهر ،آقایی از پارک درآمده و راه را سد کرده است اعتراض می کنم می گوید سرعت در کوچه ها طبق قانون 40 کیلومتر است.می گویم اولاً ....ثانیاً حداکثر 2-3 کیلومتر نیست .ولی حق با ایشان است .چون تعریف حداقلی نداریم!در اتوبان لاین سبقت وجود ندارد. برای ورود به لاین سبقت حداقل 71 کیلومتر سرعت لازم است درحالی که حداکثر سرعت 120 است این اختلاف 50 کیلومتری را چگونه می توان تحلیل کرد . کسی که با سرعت 71 کیلومتر در این لاین در حال حرکت است برای تمام کسانی که سرعت بالای 71 کیلومتر دارند مانع است ولی از نگاه قانونی حق با ایشان است و تابلوهای براست برانید کفایت نمی کند.
2-آموزش یا تهدید .راهنمایی و رانندگی کدام برنامه آموزشی را برای بهبود فرهنگ رانندگی تا حالا عرضه کرده است؟همین که بتوانی ماشین را حرکت بدهی و دو متر جلو وعقب بروی تا گواهینامه بگیری؟کدام الگو را معرفی کرده است.شاید بیش و پیش از هرچیز دیگری وظیفه همگانی ما آموزش راستگویی باشد!چرا باید چهره افراد متخلف را در تلویزیون شطرنجی کنند ؟چرا با همدیگر رودرواسی داریم؟
3-راهنمایی و رانندگی تنها به جریمه و کسب درآمد می اندیشد.موتور فکری راهنمایی و رانندگی بیشتر به موتور هواپیمایی که از باند بلند نشده سقوط کرد شباهت دارد.با این دوربرگردان ها و چراغ های راهنمایی ترویج دروغ و فریب چگونه می توان فرهنگ را درست کرد .چراغ سبز شماره 35 ناگهان 192 قرمز می شود و تو که وسط تقاطعی توسط دوربین شکار می شوی! جایگاه چراغ زرد کجاست؟
4- نرخ جرایم نه بازدارنده است و نه می تواند راهگشا باشد.به عبارتی در رابطه 20-80 (20 ها)بچه پولدارها که برایشان مهم نیست و اینقدر هم پارتی و رابطه دارند که هر جریمه ای را بعدا صفر کنند.(80 ها)سایر اقشار هم توانایی پرداخت این جریمه ها را ندارند.
شاید بهتر باشد کسانی که در این زمینه بهترینند بنشینند و الگویی عملی از جوامع مترقی و با فرهنگ انتخاب کنند و اجرا کنند.
را ه کوتاه تر کردن مسیر اصلاح فرهنگی.: یقینا 2میلیون خودرو را مدیریت کردن سخت تر از 200 هزار خودرو است بنابراین شغل رانندگی را در اولویت قرار دهیم همانطوریکه لباس متحد الشکل به رانندگان می پوشانیم راننده را با دقت انتخاب کنیم به آنها بقولانیم که که بعد از مامور رانندگی شما هستید هفتگی ارزیابی توام با آموزش داده شود و حداقل 10 درصد از راننده های منتخب را بعد از کار موقت رد صلاحیت نمایید( با دلایل مسبوق شده ) .....
حالا به یه سری آدم زرنگ و بد اخلاق و گرفتارو...
میگیم باید خوب برون!!!!!!!!!!
2-دررانندگی گذشت وصبر نداریم.3-فقط از رانندگی گاز و ترمز را یاد گرفتیم.4-به قوانین رانندگی احترام نمیذاریم.5-یاد نگرفتیم با ابزار خودرو چگونه کار کنیم تا میتوانیم روی بوق را فشار میدهیم در گردش به راست و چپ اصلا از چراغ راهنما استفاده نمیکنیم در کل فرهنگ و آموزش رانندگی ما ضعیف است
جرائم رانندگی به جای بازدارندگی, عقده هارا تحریک میکنند زیرا بیشتر ما معتقد هستیم که افزایش جرائم برای تامین کسری بودجه کشور ونیروی انتظامی است,چنانچه در بودجه امسال ,دولت نیروی انتظامی را مکلف کرد که فلان مبلغ را باید از طریق جرائم رانندگی کسب نماید.
اینجا هم از این کارها لازمه