عصرایران - این عکس ها ببینید: نه یک بمب عظیم الجثه این گودال ها را به وجود آورده ، نه دستگاه های حفاری زمین را کنده اند و نه با یک حفره بزرگ طبیعی مواجه هستیم.
این عکس ها که چند روز قبل در حوالی همدان گرفته شده اند نشست زمین را در این منطقه نشان می دهند. علت نیز کاهش عجیب و غریب سطح آب های زیر زمینی در منطقه و در نتیجه سست شدن طبقات زمین است که نهایتاً به فرونشست زمین می انجامد.
پرداختن صرف به این چند تصویر، موضوع این نوشتار نیست، این عکس ها بهانه نوشتار هستند؛ آنچه این چند سطر را به رشته تحریر در آورده ، نگرانی جدی و دغدغه ای است که درباره مصرف "مرگبار" آب در دشت های کشور وجود دارد.
واقعیت این است که ما در سال های گذشته چنان درگیر ترویج فرهنگ صرفه جویی آب در مناطق شهری بودیم و برایش کلیپ های تلویزیونی می ساختیم یا بر سر قیمت آب شرب، چانه می زدیم که یادمان رفت 92 درصد آب کشور در بخش کشاورزی مصرف می شود و فاجعه نیز دقیقاً همین جاست.
بدیهی است که کشاورزی آب می خواهد ، اما بسیار مضحک است که در قرن بیست و یکم در کشور ما ، عمدتاً آبیاری به همان شکلی انجام می شود که در دوران مادها انجام می شد: آبیاری غرقابی!
این در حالی است که امروزه در دنیا با روش های مدرن و نه چندان سخت و پیچیده مانند آبیاری تحت فشار ، آبیاری قطره ای و ... ، میزان مصرف آب در بخش کشاورزی را بسته به اقلیم و محصول ، تا 5 برابر کاهش داده اند.
در ایران هم ، هر چند برخی مزارع و باغ ها از روش های جدی استفاده می کنند اما هنوز بخش عمده ای از کشاورزی ایران به همان روش سنتی انجام می شود.
نتیجه نیز کاملاً مشخص است. آب های زیر زمینی روز به روز و بهتر بگوییم ، لحظه به لحظه کاهش می یابد، لایه های زمین خشک و سست می شوند و نه تنها در همدان که در اطراف تهران و اصفهان و مشهد و ... زمین نشست می کند و از بین می رود. اگر تا 20 - 10 سال قبل در یک منطقه با کندن چاهی به عمق 5 متر می شد به آب رسید ، اینک در همان نقطه باید 50 متر چاه زد تا به آب زیر زمینی دسترسی داشت. بدیهی است که کشاورزی هم به تبع کم آبی های حاصل از برداشت بی رویه نابود می شود و کشاورزان هم بیکار.
وزارت جهاد کشاورزی، به عنوان متولی این بخش ، وظیفه دارد و این وظیفه اش هم تاریخی است که مصرف فاجعه بار آب در این بخش را مدیریت کند. خوشبختانه راه های مدیریت و تقلیل مصرف آب در بخش کشاورزی هم کاملاً شناخه شده است و فقط عزم، مدیریت و بودجه می خواهد، بودجه ای که اگر صرف شود، نه هزینه که در واقع سرمایه گذاری است...در این باره باز هم خواهیم نوشت چه آن که فراتر از بحث های فنی آب ، امنیت ملی و زندگی مان به این موضوع متصل است.
این همه فارق التحصیل کشاورزی داریم ولی اکثر ما راحت طلب هستیم ، می خواهیم صبح تا شب زیر باد کولر و پشت کامپیوتر بشینیم و ماه رو سر کنیم ، اگر همین فارق التحصیل ها زودتر به داد کشاورزی می رسیدن الان این فاجع شاید اتفاق نمی افتاد ، امیدوارم همه ما کمر همت ببندیم و از راحت طلبی دست بردایم و به داد ایران برسیم.
مساله عمیق تر از این حرف هاست!
بسیاری کشاورزان را میشناسم که هم اکنون حاضر هستند داوطلبانه چاه های دارای مجوزشان را پلمب کنند! به شرطی که این کار یک برآیندی در جامعه داشته باشد، نه اینکه در کنار دستشان یکی با مجوز (!!!) چاه آهکی حفر کند!
به همه شما اطمینان میدهم که دست کم در منطقه ای که من هستم (شهرستان جهرم) کمتر از 20 درصد چاههای منطقه از لحاظ داشتن پروانه، محل حفر، میزان عمق، میزان برداشت و ... قانونی باشند!
اونجا هم هنوز کشاورزان از سیستم آبیاری بصورت غرقابی دست برنمی دارند!
نمونه این صنایع که به آب زیادی احتیاج دارند و در استانهای مختلف احداث شده اند و یا در حال احداث می باشند کم نیستند که باید مسولان و کارشناسان توجه ویژه ای به آن بنمایند. زیرا مشکل آب واقعا جدی و خطرناک است!!!
شاید در ابتدا فکر کنید این نشست ناشی از کشاورزی ولی این نشست خاک تو این منطقه ناشی از استفاده بی وقفه از ابهای زیرزمینی منطقه برای نیروگاه برق شهر همدان است.
چه لزومی هست توی فلان جای کشور که اب شیرین واسه خوردن نیست کشاورزی بشه؟
به چه قیمتی؟
مایحتاج و پول رو از چه راهی به دست بیارن
نمیگم اصن نیاز به شغل دارن
میگم اگه اونا کشاورزی نکنن، اگه اون کشاورز خربزه،گندم، ذرت و ... تولید نکنه؛ پس من و تو چی بخوریم؟!
؟
از مسئولان تقاضا دارم که در این مورد فکری بکنند، تغییر الگوی کشت خوبه اما راهکار نیست، همانطور که واردات هم راهکار نیست زیرا در آینده واردات محصولات کشاورزی می تونه امنیت ملی ایران را به خطر بیاندازه!!
راهکار توجه به بخش کشاورزی برای گذر از کشاورزی سنتی به کشاورزی مدرن با حداکثر راندمان مصرف آب و داده های کشاورزی است. وگرنه در آینده نه چندان دور خواهید دید که در این مملکت جز محدوده کوچکی امکان زندگی وجود نخواهد داشت و در اون زمان دیگه معماری، عمران و برق به درد ما نخواهد خورد چون غذایی برای خوردن و آبی واسه نوشیدن نخواهیم داشت!!!
یا علی
اگر وزارت جهاد كشاورزي نباشد كشاورزي كشور پيشرفت مي كند و اگر وزارت مسكن و شهرداري نباشد مردم خانه دار مي شوند
برای حل این معضل دیروز هم دیر بود چه برسد به امروز...
ممکن است که نیروگاه در این مشکل سهیم باشد( که هست) اما بخش عمده مصرف در بخش کشاورزی است که 92 درصد آب را مصرف می کند و بخش صنعت و شرب تنها 8 درصد مصرف دارد.
چنین تصاویر رقت انگیزی در اطراف مشهد و اصفهان و کرمان و البرز و ... نیز وجود دارد بی آن که نیروگاهی وجود داشته باشد.
ارادتمند
نیروگاه مفتح تمام آب های زیر زمینی اون منظقه رو خشک کرده .
با یه مقدار گشتن تو اینترنت متوحه میشید صحت مطلبو .
اگر نخواست فراخوان بده همه بیان مرکز کشور و تهران مصرف گرا بار بیان.
چه میشه گفت؟
استفاده از قنات حیات ابی ما رو تضمین می کرد
متاسفانه خود کرده را تدبیر نیست.
لازم بذكر است صنعت فولاد یكی از پر مصرف ترین صنایع در بخش آب میباشد كه معمولا دولتها طرحهای فولاد را در نزدیكی رودخانه های عظیم یا كنار دریا میسازند نه وسط كویر
در دولت قبل تمعاونت رويج كشاورزي كه متولي آموزش كشاورزانهست حذف شد و....
جهت روشن شدن بهتر موضوع به مقاله اي تحت عنوان کشتیشکستة «ترویج کشاورزی» در گرداب به سايت الف مراجعه شود
كد مطلب:197461
تاريخ:11/6/92
منبع: سايت الف
قابل توجه مسوولینی که پس از انقلاب بی رویه مجوز احداث چاه عمیق دادند و به بهانه کمک به محرومین یک نسل، دهها نسل را محروم کردند.
در یکی از پستهای بالا نظرم رو گذاشتم ولی خواشتم این جا هم نظرم رو بگم، متولی اب در ایران به عنوان یک ارگان در سطح کشاورزی، جهاد کشاورزی است اما وقتی فارق التحصیل های کشاورزی ما که تعدادشون هم کم نیست و برای بهبود کشاورزی و مکانیزه کردن اون و بهربرداری از منابع کشاورزی 4 سال در دانشگاه اموزش دیدن ولی دنبال کار دفتری ، خارج از هیهاهوی مزرعه و کار و تلاش هستند از اون کشاورز سنتی که داره زحمت میکشه و برای 70 میلیون ایرانی محصول تولید می کنه نباید خرده گرفت . به نظرم کم کاری از همین نسل خودمون هست که به جای وارد گود شدن انتظار داریم دولت همه کارها رو انجام بده ، بحثی در تاثیر دولت برای تسهیلات کشاورزی و بحث کلان کشور نیست اما همه چیز دولت نیست ، امیدوارم همه ما که امید و اینده ایران هستیم دست از راحت طلبی برداریم و این مشکلات رو پشت سر بگذاریم.
ضمن تشکر از حس توجه حضرتعالی می خواستم یک موضوع در خصوص حفر چاههای عمیق در همان حوالی همدان به اطلاعتان برسونم تا شاید برخی مسئولان ما هم از خواب گران برخیزند
در همان حوالی همان ( در بهترین نقطه کشاورزی منطقه) ، دولت محترم قبل برای احداث نیروگاه حرارتی به تعداد ««« 300 حلقه»»» چاه عمیق احداث کرد که روزانه برای نیروگاه مصرف می شود و همین عامل با عث شد کشاورزی منطقه نابود بشود و حداقل عمق حفر چاههای عمیق به بالای 180 متر برسد و بسیاری از روستاهای اطراف به دلیل خشکسالی خالی از سکنه شود و به حاشیه شهرها مهاجرت کنند
در حالی که همه جای دنیا نیروگاههای حرارتی را در کنار دریا و یا رودخانه ها احداث می کنند نه در زمینی که حتی یم رودخانه نیز ندارد.
باید مجلسیان قانونی تصویب کنند که "واحد زراعی" در هر منطقه تعریف بشه به عنوان مثال می توان در یک منطقه واحد زراعی را دو هکتار معرفی نمود. این بدان معناست که که زمین با مساحت 2 هکتار غیر قابل فروش یا ارث بری با قطعات کوچکتر باشد.
آب به مرحله بحران وفاجعه رسیده . باید منتظر پیامدهای آن باشیم زمانی نه چندان دو رحدود 30-40سال پیش متولیان امر دراستان ما کردستان به شدت مردم راتشویق به حفر چاه عمیق ،استفاده بی اندازه ازکودهای شیمیایی و... جهت رسیدن به برداشت وکسب درآمد بیشتر و نهایتا چشم انداز خودکفایی محصولات کشاورزی به صورت مقطعی وکاذب می نمودند به حدی که درجاهایی نهایتا فاصله 500متری رعایت شده وهیچ زمین خالی و کشت دیمی باقی نمانده ودیگه یکی یکی چاهای عمیق کم آب و خشک می شوند . وبه تبع آن مردم بیکار و مشکلاتت اجتماعی دیگر و... با بیابان روبرو خواهیم شد . در اوایل انقلاب مردم فقط به دنبال درامد بودند وبحث صرفه جویی و...اصلا مطرح نبود پس بدون آینده نگری مسایل زیادیرا ترویج وآموزش میدادند که هیچ پایه واساس علمی نداشت وهمان مسایلی که باصرف هزینه های زیاد به صورت فرهنگ درآمده اکنون به بحران و فاجعه تبدیل شده . خودکرده راهیچ تدبیر نیست .
مشکل ما عدم وجود مهندس یا کارشناس نیست مشکل اساسی این کشور فرهنگی میباشد تا زمانیکه در این مملکت تکنولوژی با اما و اگر و تبصره قابل قبول واقع میگردد همین آش و همین کاسه است اگه شما دقت کنید در تمام بخش های اجرایه کشور چنین مشکلاتی هست زیربنای فکری در این مملکت بیراه داره طی میکند
علت حفرچاههاي عميق استان همدان به دليل گشت سيب زميني ميباشد كه سودهاي چند ده ملياردي را متوجه مزرعه داران محترم مينمايد و همزمان سيب زميني ارزان قيمت نيز راهي كشورهاي همسايه ميشود و رانت آن درجيب از مابهترون و بلاياي ناشي از آن بيخ ريش مردم و حالا هم كاسه به دست به دنبال خريد آب.
این اب مصرف بهتری مثل اب شرب یا کشت گندم و ... نداره { مـــدیــریــت}
روشهای ابتدائی برای جلوگیری موقت از هدر رفت آّب :1- آمارگیری دقیق کشاورزی 2-کشت محصولات گیاهی زراعی وباغی (غلات -حبوبات -و...) براساس طرح آمایش پس از آمارگیری 3-قطع آبیاری محصولات باغی درختی در ساعات گرم روز (باحتساب تبخیر آب براثر گرمای خورشید وحرارت خاک باخاموشی 4ساعته (11تا15) حداقل 15 درصد درمصرف آب صرفه جوئی شده وتاخیر درگمار آبیاری بجای تبخیر آب محاسبه ومنظور گردد)4- پوشش سطح کرت ها با برگهای درخت وعلفهای هرز قطع شده درماه های گرم سال برای کم نمودن تبخیر 5-جلوگیری ازتوسعه کشتهای زراعی وباغی تحت هر شرایطی (حتی محصولات استراتژیک)تا تجزیه وتحلیل آمار اخذ شده6-جایگزین لوله های پی وی سی در جاهائیکه تابحال مسیر انتقال آب بصورت دیگری بوده
دوای این پدیده شوم همان ایجاد وزارت مراتع و جنگلهاست که امر بسیار مهم و خطیری ست که ده ها سال از آن غفلت شده است.
این تفکر درست است که ارگانها و دستگاههای موازی دولتی باید حذف شود ولی این وزارت مراتع یک وزارت موازی با وزارت کشاورزی یا وزارتخانه های دیگر نیست بلکه با دیدی وسیعتر مربوط به صد ها هزار کیلومتر مساحت ایران است که دستخوش زمینخواری و خشکی و نابودی مراتع و جنگلها و... شده است.
وزارت کشاورزی اگر بتواند خودش را اداره کند کار بزرگی انجام داده است . وزارتی که بتواند منابع ملی را کنترل و برنامه ریزی بکند و از نابودی آنها جلوگیری کرده و پاسخگوی ده ها میلیون ملت ایران باشد همان وزارت مراتع و جنگلهاست.
اختیار وزارت مراع و جنگلها بطور اختصار شامل:
1- مراتع
2- جنگلها
3- آبهای زیرزمینی
4- کوهها
5- بیابانها و صحراها
6- رودخانه ها
7- جلوگیری از ازدیاد دامپروری در مراتع
8- نقشه برداری از مرزهای شهری و کشاورزی با مراتع و جنگلها و کوهها
9- و قوانین و تبصره های مربوطه
در همه کشورهای پیشرفته این مطلب جا افتاده است که هر کشوری باید مزیت های سرزمینی خود را بررسی کرده و برنامه ریزی کند که بطور مثال:
1- ایران در نفت و گاز و معدن غنی ست باید کارخانجات بالادستی و پائیت دستی را بطور گسترده بسازد و پایگاه قدرتمندی از جهت فروش داخلی و خارجی داشته باشیم.
2- از گسترس کشاورزی دامپروری جلوگیری کنیم زیرا کشور ایران در سیاره زمین در منطقه گرم و خشک واقع شده است و مسئولین ذی ربط باید اگثر آبهای در دسترس را فقط برای حیات ملت ایران در شهرها و روستاها بگذارند. و در جاهایی که مزیت نداریم ، محصولات مورد کمبود کشور را از کشورهایی که مازاد بر احتیاج دارند با کیفیت خوب وارد کنیم.
کشور ایران بیشتر باید در جهت کارخانجات صنعتی و معدنی و الکترونیکی و برق و فناوری های پیشرفته و هوافضا و کارخانجات دریایی سرمایه گذاری کند.
کمبود کاغذ را نباید با گسترش نیشکر در خوزستان پی گیری کنیم این یعنی نابودی آبهای سطحی و کمبود آب در شهرها.
به امید فکری عاقلانه که دچار اشتباه مدیریتی ده ها ساله مجددآ نشوید.
علیرغم تایید بخشی از جنبه های فنی و تخصصی مطالبی که در خصوص بحران کم آبی در سطح رسانه ها مطرح می شود باید به عرض برسد که تصاویر فوق نشان دهنده نوعی فرسایش انحلالی خاک است که تحت عنوان Piping یا فرسایش تونلی Tunnel erosionهم شناخته می شود وشاهد مدعا شیارها و فرسایش شیاری که در تصویر قابل مشاهده بوده و بیانگر وجود اثر آب در فرسایش خاک تحت اثر باران های با شدت فرساینده می باشد. و ارتباطی به فرو نشست زمین Land Subsidence ندارد. فرو نشت زمین در سطوح بسیار وسیع تر و مخرب تر اتفاق می افتد. بیان ساده آن را می توان تغییر وضعیت یک اسفنج یا ابر ظرفشویی در حالت اولیه و نو با وضعیتی که این اسفنج مدت طولانی استفاده شده و چلانده می شود تفسیر نمود. در این حالت اسفنج دیگر قابلیت نگهداری آب در حجم اولیه را نداشته و نیز قطر آن بعلت متراکم شدن کمتر می شود و به حالت اولیه برگشت نمی کند. سفره های آب زیرزمینی نیز بعنوان لایه های متخلخل که قابلیت نگهداری آب را دارند با استفاده بیش از حد و تغذیه نشدن به مدت طولانی، قابلیت نگهداری و ذخیره آب را از دست داده و متراکم شده و زمین در سطح وسیعی به ارتفاع چندین سانتیمتر و گاهی در حد متر فرو می نشیند. لطفا در ارائه خبرهای تخصصی دقت بفرمائید
جعفری- عضو هیات علمی بخش تحقیقات حفاظت خاک و آبخیزداری مرکز تحقیقات مازندران
گفتا زكه ناليم كه از ماست كه بر ماست
سازمان هواشناسی اعلام کرده میزان بارش متوسط در کشور طی پارسال نسبت به دراز مدت فقط 10 درصد،درسته فقط 10% کاهش داشته است.
یعنی ما خشک سالی نداریم بلکه کاهش بارش آنهم فقط 10 % بوده است. سوال من این است عامل خشک شدن رودخانه ها و دریاچه ها چیست؟
محاسبه زیر می تواند جواب علمی برای بحران آب در کشورمان باشد:
طبق آمار های جهانی و داخلی در ایران حدود 120 میلیون تن محصول کشاورزی تولید می شود که ابتدای انقلاب 25 میلیون تن بود.
برای تولید هر کیلوگرم محصولات باغی و زراعی به طور متوسط 1500کیلوگرم (1.5 متر مکعب) آب مصرف می شود. با این حساب میزان آب مصرفی در بخش کشاورزی حدود 180 میلیارد متر مکعب می شود
کل آب شیرین قابل استحصال کشور 150 میلیارد متر مکعب است.( آمار وزارت کشاورزی و دیگر مراجع)
با این حساب سالانه حدود 30 میلیارد متر مکعب از سفره ها و دریاچه ها مصرف کرده ایم. 30 میلیارد متر مکعب 150 برابر سد کرج و برابر کل آب دریاچه ارومیه است.
حالا می توان پی برد کرد که اضافه برداشت 30 میلیارد متر مکعب طی 15-20 سال اخیر چه بلایی سر دریاچه ها و مخازن زیر زمینی و منابع آب کشور آورده است.
همه باور داریم که اقدامی بسیار اساسی و انقلابی باید صورت گیرد و چشم به راه ...
اینکه بخش کشاورزی داره آّب رو و منابع آبی رو و کشور رو به فنا میده که در ازای اون یه عالمه میوه و سبزی و محصولات آلوده به سموم سرطان زا تحویلمون بده!!!!
بخدا وای به ما و مملکت دارهامون
1- اصلاح روشهاي آبياري از حالت سنتي به مدرن ( البته اخيرا طي تحقيقات بعمل آمده دوستان متوجه شدند كه روش باراني بعلت مصرف انرژي بالا و راندمان پايين مقرون به صرفه نيست )
2-جلو گيري از برداشت بي رويه و انسداد چاههاي غير مجاز (كه تا بيش از سه برابر چاههاي مجاز ميباشند ) توسط وزارت محترم نيرو
3- افزايش كارائي مصرف آب ،در برابر استفاده از يك متر مكعب آب ما در كشوربطور متوسط حدود700كرم محصول برداشت ميكنيم در صورتي كه در آمريكا اين عدد به 2700گرم ميرسد .
4- كاشت محصولات با نياز آبي كمتر
5- تجميع اراضي خرد و راه اندازي كشاورزي بصورت كاملا مكانيزه 6-....