بشار اسد نسبت به پدرش خیلی دموکراتیکتر عمل کرد. جالب است بدانید تا قبل از بشار، روزنامه غیردولتی در سوریه نبود و بشار اجازه داد نشریه غیردولتی در سوریه متولد شود. بشار اجازه داد که مخالفین تشکیلات داشته باشند و همین تشکیلات «تنسیق» ۴۰ نفری بودند که با قدرت بشار متشکل شدند و با دولت هم مخالفت کردند و اولین مجله غیردولتی هم برای همینها بود. اما باید پذیرفت که سرعت تغییراتی که بشار میآورد اصلاً پاسخگوی تحولات نبود.
بعد انقلاب اسلامی آزادیخواهی و مردمسالاری یک امر مطالبه عمومی بود و بعد
از حرکت مردم مصر و عراق مردم منطقه نیز خواهان آزادیهای بیشتری بودند.
الان سوریه میگوید انتخابات، میگوید راه حل سیاسی، یعنی دموکراسی، ولی
عربستان مخالف دموکراسی هست. در عراق هم عربستان مخالف دموکراسی هست چون که
دموکراسی خطری است برای نظام سعودی.
درست است. دموکراسی عراق سم است برای سعودی؛ میخواهم یکی از مهمترینهای حرفهایم را بزنم خیلی مهمه که مردم خودشان حق تعیین سرنوشت خود را داشته باشند تااحساس عزت کنند؛ ببینید چقدر مردم افغانستان احساس عزت میکنند.
آن حرف مهم این است که به نظر من هیچ راه حلی بهتر از مردمسالاری برای حل واقعه سوریه نیست. هیچ پادزهری بهتر از صندوق رأی نیست؛دشمنان مردم سوریه رسماً مخالف پارلمان و انتخابات هستند. اگر به مردم حق انتخاب دادی خود مردم تروریستها را حذف میکنند. نگاه کنید افغانستان بعد از این انتخابات میرود به سمت کم رنگ شدن طالبان؛ طالبان این را نمیخواست.
چرا همه چیز دیرهنگام است. ای کاش ما زودتر فعال میشدیم.
جمهوری اسلامی چقدر تلاش کرده این اتفاق رخ بدهد؟
در سوریه از اول مقام معظم رهبری موضع گرفتند که اصلاحات باید در سوریه انجام بگیرد.
اگر صبر کنی همه را میگویم؛ آقای قاسم سلیمانی از طرف رهبری برای اسد در همان ابتدای درگیریها پیام بردند که کشتار نباید صورت بگیرد و اصلاحات باید صورت بپذیرد. موضع علنی ما گفتوگوی سوری ـ سوری بدون دخالت خارجی بود. از سوی دیگر سپاه قدس با اسد مستقیم کار کرده بود و شناخت داشت. گاه ما نمیتوانستیم به موقع موشک به حزبالله برسانیم. اسد از انبار خود موشک میداد.
نه ما میخواستیم کشتار نشود و سرنوشت سوریه را مردم سوریه تعیین کنند.
این بند قانون اساسی ما است که از بالا تا پایین متعهد شدیم که ما حق نداریم در امور داخلی سایر ملتها دخالت کنیم. اینکه نخست وزیر ترکیه، شاه قطر و عربستان یا رئیس جمهور امریکا برای سوریه رئیس انتخاب کنند را قبول نداریم پس خودمون هم این کار را نمیکنیم.
همه را شفاف بپرس من جواب میدهم ما اجازه موفقیت توطئه سعودی امریکایی را در سوریه نمیدهیم، اما ما بشار را به ملت تحمیل نمیکنیم. انتخابات در سوریه باید شفاف و آزاد باشد. من میگویم با این دادهها البته باز هم بشار انتخاب میشود چون توانسته است انسجام کشورش را حفظ کند.
حداقل شجاعت حضور در سوریه را هم ندارند، نه در قسمتی که بشار حاکم است بلکه در همان «رقه»؛ «دیر زور»؛ «حلب» آنجا هم مردم تیکه پارهشان میکنند. معلوم است که رأی نمیآورند البته ما از راهکار انتخابات برای قدرت اسد حمایت نمیکنیم بلکه برای نقشآفرینی مردم سوریه حمایت میکنیم. تحلیل بنده با راهکار ما دو امر متفاوت است.
اول درگیری ها، یعنی ۳ سال پیش! همان زمان که فهمیدیم ترکیه، عربستان، اسرائیل، امریکا و قطر میخواهند اسد را ساقط کنند و میخواهند روی حرکت مردمی موج سواری کنند.
اسد پذیرفت. اجازه بدهید راستش را بگویم! پذیرفت اما به واقع مکانیزم اجرای آن را نداشت. اسد اصلاً پلیس نداشت. هر چه بود ارتش بود و با کسی اگر مشکلی پیدا میکرد با مسلسل به روی آن جماعت رگبار میبستند.
بله نداشتند اما الان دارند. یه مزیتی که ایران دارد این است که تمام فرماندهان ارشد نظامی و امنیتیاش ماجرای سوریه را میفهمند. همین آقای احمدی مقدم فرمانده سپاه ما در لبنان بود. سردار دهقان، سردار قاسم سلیمانی و. . . با منطقه آشنا هستند و میدانند مشکل بشار چیست. تا ۴ نفر جمع میشدند به جای برخورد پلیس، ارتش رگبارمسلسل میبست روی اینها. مذاکره با معارضین کجا بود اصلاً؟! فقط میخواست با زور حل کند. بخاطر اینکه مردم کشته نشوند ما رفتیم این امکانات را ایجاد کردیم. رفتیم نیروی سیاسی برای مذاکره با معارضین ایجاد کردیم اینکه بشار قبول کرده مذاکره کند خودش نکته مهمی هست.