به گزارش مهر، شاید از نیک اقبالی باغ وحش ها باشد که شکار وحشیانه حیوانات در کشور آنچنان گسترده است که مجال کمتری برای پرداختن به وضعیت باغ وحش ها فراهم می شود.
در حقیقت باغ وحش ها محلی برای کسب درآمد از طریق حیوانات هستند. وقتی صحبت از کسب در آمد پیش می آید همه اصول مدیریتی به کسب در آمد بیشتر و فایده اقتصادی ختم می شود و همین مساله باعث می شود مدیران باغ وحش ها در سراسر جهان از ابزارهای مختلف برای رسیدن به درآمد بیشتر استفاده کنند. رسوایی باغ وحش دانمارک نشان داد که این مساله فراگیر و عمومی است و حتی در باغ وحشی با استاندارهای بالای جهانی در قلب اروپا بازهم سود اقتصادی بر همه مسائل اخلاقی و حقوق حیوانات ارجحیت دارد.
نداشتن قوانین مدافع حیوانات و ضعف نسبی گروه های حامیان حیوانات (نسبت به کشورهای توسعه یافته)، باعث شده وضعیت حیوانات در کشور ما در بدترین شرایط ممکن به سر برد. باغ وحش های کشور با کمترین امکانات روبرو هستند و به شکنجه گاه، اسارتگاه و قتلگاهی برای حیوانات تبدیل شده اند.
یک فعال محیط زیست و حقوق حیوانات در این باره می گوید: وضعیت بد پرندگان شکاری در همه باغ وحش ها و باغ های پرندگان کشور دیده می شود و حیواناتی که مظهر توانایی در پرواز هستند با بالهای چیده شده در قفسهای تنگ محبوس هستند.
سپهر سلیمی به وضعیت بسیار بد و آزار دهنده پرندگان شکاری در باغ وحش اصفهان اشاره می کند و می افزاید: در این باغ وحش ارتفاع قفس پرندگان شکاری از دو متر هم کمتراست و سلطان آسمان ها درفضایی تنگ قرار دارد که توانایی پرواز ندارد و در عذاب است.
لازم است سازمان محیط زیست و فراکسیون محیط زیست مجلس نیز همگام گروه های حامی محیط زیست و حیوانات نسبت به وضعیت باغ وحش ها حساسیت نشان دهند و با اتخاذ تمهیداتی مانع از ظهور پدیده ای شوند که در آینده ای نه چندان دور به شهرهای کوچک و بزرگ ایران سرایت می کند و سبب مرگ و رنج پنهان در اسارتگاههای حیوانات می شود.
به گفته او، در باغ وحش اصفهان سنجابها در گرمای بالای 40 درجه تابستان زیر آفتاب از گرما رنج می کشند و حیوانات افسرده و ناراحتی شده اند که محیط فراهم شده برای آنها کمترین شباهتی به محیط اصلی زندگی حیوانات ندارد.
سلیمی به تابلوهای نصب شده در جلوی قفس حیوانات اشاره می کند و می گوید: در این تابلوها مشخصات زیستگاههای اصلی حیات وحش درج شده بنابراین مسئولان خود باغ وحش ها با وجود اینکه از شرایط زیستگاهی این حیوانات آگاهند آنها را در چنین شرایطی نگه می دارند.
آنطور که این فعال محیط زیست می گوید: با حضور در این مکانها نخستین حسی که در بینندگان و به ویژه کودکان القا میشه این است که حیوانات اسبابی برای سرگرمی انسانها هستند که می شود آنها را اسیر کرد و برای نمایش آنها بلیط فروخت و پول گرفت.
به اعتقاد او ، وجود حیواناتی افسرده، عصبی و ناراحت در قفس های بدقواره نه تنها باعث آشتی انسان با طبیعت نمی شوند بلکه باعث ایجاد حس حیوان ستیزی و حیوان آزاری می شوند. از همین رو باغ وحش ها یکی از نمادهای نگاه ابزاری و سودجویانه به حیوانات هستند که باید تعطیل شوند.
سلیمی به رقابت مدیران شهری برای داشتن باغ وحش به عنوان امتیازی مثبت برای شهرشان با یکدیگر اشاره می کند و ادامه می دهد:مسئولان در واقع باغ وحش ها را به عنوان بخشی از امکانات شهری می بینند و تفاوتی بین شهربازی، کتابخانه، توالت عمومی و باغ وحش قائل نیستند و آنچه که برایشان مهم است اینست که یک باغ وحش ایجاد شود و همین. این در صورتیست که در باغ وحش ها با جان و احساسات موجودات زنده سر و کار داریم. در این مکانها موجوداتی وجود دارند که همچون انسان حق زندگی دارند و مانند انسان درد، سرما و گرما فضای تنگ و .... را حس می کنند.
بنابراین مدیران شهری به جای پیشی گرفتن از یکدیگر در ساخت باغ وحش ها ، محبوس کردن حیوانات و ایجاد اسارتگاه هایی برای حیوانات افسرده بهتر است به دنبال ایجاد شهرهای بی قفس باشند، شهرهایی که در آنها هیچ قفس و اسارتگاهی برای حیوانات توسط دستگاه دولتی، شهرداری ها و بخش خصوصی ایجاد نشده باشد چرا که چنین شهرهایی همخوانی بیشتری با پیشینه فرهنگی و اعتقادات مذهبی مردم ما دارد.