روزنامه اطلاعات در یادداشت روز سه شنبه نوشت: از زمانی که مشکل خشک شدن دریاچه ارومیه خبرساز شد، بیش از 5 سال می گذرد!
در ادامه مطلب ستون محک این روزنامه آمده است:در دور دوم ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد رئیس دولت دهم، ماجرای خشکی دریاچه ارومیه به سطح هشدار ملی رسید و از آن به عنوان یک فاجعه بزرگ زیست محیطی در ایران نام برده شد. در مجلس شورای اسلامی این پدیده موضوع روز شد و نمایندگان سخنان بسیار گفتند. در صدا و سیما، بحران خشک شدن دریاچه ارومیه، سوژه گزارش های خبری و برنامه ای گردید و مشکل ملی خوانده شد. همه در تلاش برای یافتن راهکار برآمدند. رئیس جمهور دولت دهم، ستاد ویژه با حضور چندین وزیر و چند استاندار و کارشناسان و مسئولین، تشکیل داد. خبر تشکیل این ستاد چنان انتشار داده شد که مردم امیدوار شدند. آقای احمدی نژاد به مردم وعده داد و گفت: «مشکل خشک شدن دریاچه ارومیه را شخصاً بررسی کرده است و تا شش ماه آینده این مشکل حل خواهد شد!» رسانه ها این اطلاع رسانی و وعده رئیس جمهور وقت را به تیتر بزرگ خبری تبدیل کردند.
از آن زمان تاکنون تنها اقدامی که انجام گرفته، مصاحبه و خبرسازی های گوناگون آن هم هرچند یکبار است. از آن شش ماه وعده داده شده توسط آقای احمدی نژاد، مدت ها گذشته است. اما یک روز گفته می شود، شرایط بحران در دریاچه ارومیه روز به روز بدتر می گردد و خشک شدن این دریاچه منجر به تهدید طوفان نمک در سراسر غرب و شمال کشور خواهد شد! و یک روز دیگر به قول معروف چنین خبری هنوز جا باز نکرده، مسئول یا کارشناسی به میدان رسانه می آید و می گوید، البته مشکل چندان شور نیست که می گویند، دریاچه، اندک ، اندک از بحران خشکی در حال عبور است!! بلافاصله بعد از انتشار چنین گزارشی، خبر می رسد که ژاپنی ها به خاطر وسعت و عمق خطر زیست محیطی ناشی از خشک شدن دریاچه ارومیه، وارد ماجرا شده اند و با اختصاص بودجه مناسب، می خواهند با همکاری ایران، دریاچه را از مرگ نجات دهند! این خبر با خبری دیگر که می خواهند آب ارس یا آب دریای خزر را به دریاچه برسانند و طرح های بسیار ارائه شده است، همراه و موازی می شود! واقعیت این است که تا اینجای کار برای این بیمار در حال مرگ، همه نسخه و «طرح» می نویسند و برای نسخه و طرح نویسی خود هم مُزد دریافت می کنند! و به طور مستمر خبرهای گوناگون می دهند! آخرین و البته نه آخرین اطلاع، نشست خبری ستاد احیای دریاچه ارومیه است!
آقای داود رضا عرب سخنگوی ستاد گفت: «براساس محاسبات صورت گرفته زمانی 10 ساله برای احیای دریاچه ارومیه در نظر گرفته شده است که دو سال اول (93 و 94) مربوط به دوره تثبیت کانون های ریزگردهاست و 7 سال برای دوره احیا در نظر گرفته شده و سال 1402 زمان احیای نهایی دریاچه تعیین شده است.»
با این اطلاع رسانی از سوی سخنگوی ستاد احیای دریاچه ارومیه، بر همگان معلوم و آشکار گردید که حداقل 10 سال باید صبر کنند و انتظار نداشته باشند که مشکل در ظرف دو یا سه سال آینده برطرف گردد! در همین مصاحبه سخنگوی ستاد می گوید: «دو عامل طبیعی باعث کاهش حجم آب دریاچه ارومیه شده اند. عامل اول کاهش 18 درصدی بارندگی از سال 1331 تا 1374 است، دومین عامل، بالا رفتن درجه حرارت در کل کشور که با خشکسالی ماندگار همراه بوده است… براساس اظهارات مجامع بین المللی برداشت از منابع آبی 20 تا 40 درصد مجاز است. در حالی که ایران از 80 درصد منابع آبی خود استفاده می کند.»
در این مصاحبه، از طرح ها و ایده های گوناگون اطلاع داده شده که از آن جمله ایده خشک کردن دریاچه ارومیه! با برداشت نمک از سطح آن است. سخنگوی ستاد می گوید: «مدتی قبل ایده خشک کردن دریاچه ارومیه و برداشت نمک از سطح آن مطرح شد. اما این ایده فقط روی کاغذ جوابگو است، چرا که 10 میلیارد تن نمک در بستر دریاچه وجود دارد که در خوش بینانه ترین حالت برداشت آن 250 سال طول می کشد.»
در بخش دیگر از مصاحبه از تهدید طوفان نمک دریاچه ارومیه یاد می شود که نیمی از کشور را فرا خواهد گرفت. سخنگوی ستاد می گوید: «آثار سوء این خشکی دریاچه را باید در عفونت های حاد دستگاه تنفس، آسم، انواع سرطان و بیماری های قلبی، عروقی دانست. در اقلیم منطقه، باید منتظر تجربه تابستان های گرمتر و خشک تر، زمستان های طولانی تر و سردتر، کاهش بارش، شور شدن خاک، کاهش تولید زنبورداری، دامداری و دامپروری بود.»
مصاحبه سخنگوی ستاد احیای دریاچه ارومیه نه تنها امیدوارکننده نیست، بلکه نشان نمی دهد که به طور عملی چه اقدامی صورت گرفته است. از دوران دولت نهم تا امروز در دولت «یازدهم» و از زمانی که خشکی دریاچه ارومیه به صورت یک فاجعه محیط زیستی مکشوف شد نزدیک به 5 سال می گذرد! در این مدت بیشتر حرف زدیم تا اینکه طرحی روشن و عملی ارائه داده باشیم و مهمتر از آن صحنه عملیات به مردم نشان داده شده باشد، که دارد کاری صورت می پذیرد و احتمال موفقیت نیز وجود دارد. آقای سخنگوی ستاد (عرب) می گوید: «اعتبار تعیین شده برای اقدامات با هزینه های سال 1393، سالانه 15 هزار میلیارد تومان برآورد شده است. دولت براساس قیمت های امسال، 1500 میلیارد تومان به اجرای این طرح اختصاص داده، بیشترین حجم کار در سالهای 94 تا 98 صورت خواهد گرفت.»
بعد از نزدیک به 5 سال از بروز خطر خشکی دریاچه ارومیه، هنوز آمار دقیقی از میزان آن به مردم داده نشده است. گاهی گفته می شود 70 درصد دریاچه خشک شده است و گاهی خبر می دهند که تنها بین 30 تا 40 درصد دریاچه خشک شده است. مردم دیگر نمی خواهند مسئولین هرچند مدت یکبار مصاحبه انجام دهند و تنها با تکرار مشکلات، آمارهای گوناگون ارائه دهند. مردم می دانند که این بحران به فاجعه زیست محیطی ملی مبدل گردیده است و از زیان و عوارض تلخ آن نیز آگاهی دارند. مردم چشم به راه اقدام مناسب و ارائه نتیجه مرحله به مرحله هستند. فعلاً سخنگوی ستاد گفته است: «نتایج نهایی اقدام، تا سال 1402، 10 سال طول می کشد تا احیای مجدد این دریاچه به نتیجه برسد!». اگر دولت بودجه بزرگ 1500 میلیارد تومانی برای اجرای بازسازی و احیای دریاچه ارومیه اختصاص داده است، باید به مردم گزارش عملکرد داد. مرگ دریاچه ارومیه، مقدمه مرگ کشاورزی، دامپروری و تولیدات باغی و کشاورزی در چندین استان کشور خواهد بود. امروز بسیاری از کارشناسان، خشکی دریاچه ارومیه را مرگ محیط زیست و فاجعه زیست محیطی برای بخش وسیعی از کشور می دانند و هشدار می دهند. کلام آخر این است که دیر شده است، سخنرانی و ارائه طرح و آمار بس است. کاری باید کرد و کار را باید به مردم گزارش داد! همین.