عصرایران ؛ جعفر محمدی - می گویند دو دوست در کنار رودخانه ای می رفتند. ناگاه فردی را دیدند که در آب افتاده و کمک می طلبد. یکی از دو دوست ،خود را به آب زد و نجاتش داد. هنوز نفس تازه نکرده بود که دومین فرد را دید که آب می بردش. باز به داخل رودخانه پرید و او را هم نجات داد.
دقایقی نگذشت که سومین شخص را دید که درون رودخانه، فریادکشان کمک می خواهد؛ هر چند خسته بود اما نتوانست بی تفاوت باشد و باز هم خود را به آب زد و نجاتش داد.
دوستش که تا آن زمان کاری نکرده بود با دیدن این صحنه ها ، به بالا دست رودخانه دوید و وقتی برگشت، دوست دیگرش به او گفت که چندین نفر دیگر را هم نجات داده ولی ساعتی است که دیگر ، رودخانه آدم نمی آورد.
دوستی که به بالای رودخانه رفته بود گفت: وقتی دیدم رود این همه آدم می آورد، با خود گفتم حتماً علتی در بالا دست هست. چون بدانجا رفتم ، پلی دیدم که دیوانه ای در میانش ایستاده و هر که از آن می گذرد را درون آب می اندازد. دیوانه را گرفتم و به خانواده اش در روستای مجاور سپردم. علت این که ساعتی است رودخانه آدم نمی آورد، همین است.
***بیش از 200 هزار نفر در زندان های ایران به سر می برند. سالانه بیش از 2000 قتل در کشور رخ می دهد، 155 هزار طلاق در سال ثبت می شود. هر سال صدها هزار نزاع و سرقت و همسر آزاری و کودک آزاری در کشور به وقوع می پیوندد و ... .
نیروی انتظامی هم شب و روز در حال مبارزه با انواع جرائم است، قوه قضاییه نیز با میلیون ها پرونده مفتوح که روز به روز بر تعدادشان اضافه می شود درگیر یک ماراتن سهمگین است. جامعه هم به نوبه خود هزینه های کمرشکن این همه جرم و جزا را می دهد.
حال به آماری که اخیراً وزیر کشور داده است توجه کنید:
- 55 درصد از طلاقها در کشور به دلیل اعتیاد است.
- 65 درصد از همسرآزاریها به دلیل اعتیاد است.
- 30 درصد از کودکآزاریها به دلیل اعتیاد است.
- 25 درصد از قتلها به دلیل اعتیاد است.
- 23 درصد از نزاعها و خشونتها به دلیل اعتیاد است.
- 35 تا 40 درصد از سرقتها به دلیل اعتیاد است.
- 65 درصد زندانی ها مستقیم یا غیر مستقیم با مقوله مواد مخدر سر و کار دارند.
بار دیگر به آمار بالا بنگرید! اگر کشور ما درگیر مسأله اعتیاد نبود، بیش از نیمی از طلاق ها و همسرآزاری ها رخ نمی داد. یک چهارم تا یک سوم از میزان قتل و سرقت و کودک آزاری کاسته می شد و دو سوم جمعیت زندان ها کاهش می یافت.
اعتیاد، ام الفساد جامعه ما شده است و هنوز که هنوز است به جای آن که دیوانه ای به نام اعتیاد را از بالا دست روخانه جامعه حذف کنیم، در پایین دست در صدد نجات دادن غریق ها هستیم و صد البته که خیلی ها هم از دست می روند.
تأسف انگیز تر این که در وضعیت کنونی که اعتیاد، جامعه را با چنان صورت وحشتناکی ناامن کرده، هنوز عده ای معتقدند که معتاد نه "مجرم" که "بیمار "است ولی معتقدان به این تز نمی گویند این چه بیماری است که سالانه این همه آدم می کشد،سرقت می کند،خانواده ها را فرو می پاشد و حتی به کودکان هم رحم نمی کند؟!
وانگهی مگر طبق قانون، استعمال مواد مخدر جرم نیست؟ پس چرا با این صراحت قانونی که در همان ماده یک قانون مبارزه با مواد مخدر آمده، هنوز که هنوز است ،عده ای بر خلاف نص صریح قانون، اصرار می کنند که مبادا کسی به معتادان بگوید مجرم!
بیمار کسی است که "ناخواسته" دچار یک بیماری شود ولی معتاد کسی است که با "اراده" اولیه خودش سراغ مواد مخدر رفته و آن قدر این جرم را تکرار کرده که معتاد شده است.
آیا درک تفاوت بیماری و اعتیار این قدر سخت است؟
اما چه باید کرد؟ واقعیت این است که همه راه هایی که تا کنون طی شده ، ناکام بوده است. آماری که وزیر کشور داده است نشانه این ناکامی است ولو آن که برای مبارزه با مواد مخدر 3 هزار و 750 نفر شهید شده اند و 12 هزار تن دیگر جانباز.
پیشتر نیز گفته ایم و بار دیگر هم تکرار می کنیم که باید یک بار برای همیشه پرونده اعتیاد در کشور تا حد قابل ملاحظه ای بست.
درست است که طبق نص صریح قانون ، همه معتادان مجرم اند ولی واقعیت این است که برخورد ناگهانی با این جمعیت که طبق گفته وزیر یک میلیون 350 هزار نفرند ،در عمل شدنی نیست.
از سوی دیگر ، بیمار خواندن معتادان و آنها را طلبکار کردن هم که تا کنون به طور جدی پی گرفته شده است نیز نتیجه ای جز همین شرایط فعلی ندارد.
بنابراین، ما به زمان نیاز داریم ولی این زمان ، نمی تواند آنقدر طولانی باشد که اعتیاد همه جامعه را ببلعد. یک بازه زمانی 3 الی حداکثر 5 ساله می تواند عاقلانه باشد. در این زمان، امکانات کشور صرف آموزش،تبلیغات، مداوا و بازپروری معتادان می شود و همزمان اردوگاه یا اردوگاه هایی در برخی نقاط کشور تأسیس می شوند.
در عین حال ، به همه معتادان فرصت داده می شود که در این مدت طولانی ترک و احیاناً بازترک کنند. همه امکانات و فرصت ها هم برای ترک در اختیارشان قرار داده می شود تا هم فشاری بر آنان و خانواد هایشان نیاید و هم بهانه ای نباشد.
در تمام این مدت هم اعلام می شود که بعد از پایان مهلت مقرر، هر کسی ولو آن که یک گرم هم مواد مخدر مصرف کند، نه بیمار که "مجرم خطرناک" خواهد بود و به اردوگاه های ویژه - که حتی می تواند جزیره هم باشد - منتقل می شود و در آنجا هم باید برای معیشت اش کار کند. واقعیت هم این است که کسی که با این همه مساعدت و فرصت ،باز هم بر اعتیادش اصرار کند، باید از جامعه دور شود تا شرش گریبان مردم را نگیرد.
بی گمان هم خود معتادان و هم خانواده های آنان وقتی ببیند همه جامعه مهیای حل مشکل هستند و در عین حال ،عدم ترک نیز تبعات بسیار سنگینی دارد همکاری خواهند کرد.
کاهش تقاضا، طبیعتاً کاهش عرضه و قاچاق را نیز باعث خواهد شد و قاچاقچیان به دنبال مقاصد دیگری خواهند بود. ضمن این که باید در سیاست مبارزه با قاچاقچیان مواد مخدر نیز تجدید نظر اساسی صورت بگیرد. معنی ندارد که سربازان ایرانی در درگیری با قاچاقچیان شهید و مجروح شوند تا مواد به اروپا نرسد.دیگران خود مسوول مبارزه برای امنیت و ایمنی جامعه خودشان هستند.
البته با اجرای طرح فوق ،مصرف مواد مخدر به صفر نمی رسد ولی از این فراگیری وحشتناکی که دارد خارج می شود و جامعه به مراتب از وضعیت کنونی امن تر خواهد بود. مرگ یک بار ، شیون هم یک بار!
چون مواد مخدر هیولایی است که به این سادگی ها نمی توان با آن دست و پنجه نرم کرد.
در عربستان برای خریدن سیگار باید یک ساعت بگردی!
اون که تونسته تو خاورمیانه از این حیث جامعه پاکی باشه باید سرمشق ما باشه نه مثلا نیوزلند یا بلژیک!
این همه خودمون رو بالاتر و بهتر از دیگران نبینیم اونم در حالی که پایین تریم!
جواب دوستی که فرمود آقای خلخالی نتونست کاری کنه بگم که ایشون تونست و خوب هم تونست. پدر بزرگ بنده بعد از شنیدن این خبر خودش رو 40 روز تو خونه حبس کرد که به حساب خودش پاک پاک بشه و تمامی موادش رو ریخت توی چاه ولی نمیدونم این سیاست حقوق بشری چی بود که از راه رسید. من 3 پسر عمه 2 عمو و 2 پدر بزرگم معتاد بودن و میدونم اعتیاد چیه به نظر من افرادی که میگن معتاد بیماره زینفعان اعتیاد هستند یا با بافروشندگان در ارتباطند یا با با مددکاران یا با پزشکان ترک اعتیاد
شاید از نظر شما بهتره که همه اینا رو بریزیم تو دریا
میگویند در جنگ تیر به سر سرباز مقابل نزن بلکه به پایش بزن چون چند سرباز دیگر را هم درگیر خودش میکند و فرسایشی وقت و انرژی و هزینه طرف مقابل را میگیرد و تا لحظه مرگش باری به دوش اوست
معتاد بمب خوشه ای روی سر مردمه
شک می کنم که این وسطها یک حبی، یک پاکت ساندیسی یک کیسه سیب زمینی یا چیزی داره به کسی می رسد.
یا وقتی عربستان براحتی با شمشیر گردن میزنه جوابی به کسی میده
معتاد ها را باید به یک جزیره تبعید کرد
1- یا معتاد تو خانوادتون نیس که ایشاله هم نباشه که میگین اعدام کنن و... فک کن برادر تون که خیلی دوسش دارین معتاد شده خدای نکرده پدر مادرتون از بچگی زحمت کشیده بزگر کرده و حالا از رو بدبختی اشتباه یا هرچیزی معتاد شده بعد بیان اعدام کنن مشکلت حل میشه یا اینکه ترک کنه و سرو سامان پیدا کنه
یه مدت بود تریاک خیلی کم شد پیدا نیشد و گرون شد که این باعث خیلی ترک کنن و هم باعث شد خیلی ها برن سراغ هروئین که جای اونو پرکنن
به نظربنده یک راه کاری باید اندیشده بشه که اولا معتاد ها رو ترک بدن و از یه طرف نزاران مواد وادر بشه یا به دست افراد برسه و دروهله اول شدیدترین و شدیدترین مجازات برای فروشنده گان مواد باشه و بعد درمان و راه حل برای معتادان
بعد فرهنگسازی هم باید بشه باید خانواده ها رو آگاه کنیم
بنظرم اون دسته از افراد هم که اعتیاد رو بیماری - و نه جرم - میدانند تنها مصرف مواد رو بیماری میدانند وگرنه قتل، تجاوز، سرقت و مزاحمت همگی جرایم دیگری غیر از اعتیاد محسوب میشوند و نیاز به بررسی پرونده. اعتیاد هم ازین جهت که فرد بیمار بطور غیر ارادی به مصرف بیمارگونه گرایش پیدا میکند بیماری عنوان میشه، ازین حیث، اعتیاد به اینترنت و اعتیاد به مواد مخدر و اعتیاد به کار و اعتیاد به الکل برخی از انواع این بیماری محسوب میشوند که یک اختلال است و فرد مبتلا به تنهایی قادر به درمان نیست! مطلب شما درباره ارادی بودن اعتیاد جنبه پیشگیرانه اون رو بیان میکنه که تاحدی درست ولی همیشه صادق نیست
متاسفانه چندین بار است که خبر عصرایران آدرس اشتباه به مخاطب میده، لطفا با دانش بیشتری مطلب بنویسید
بس کنید این حرف های الکی رو
بر خودتو اصلاح کن
پیش از انقلاب از مهمترین معضلات کشور دو معضل اجتماعی بود که گریبانگیر کشور شده بود یکی مصرف مواد مخدر و دیگری مصرف مشروبات الکلی که معضل مشروبات الکلی با فتوای علما مبنی بر حرام بودن آن و برخورد جدی نیروی انتظامی با آن خوشبختانه تحت کنترل و اکنون آمار استفاده از مشروبات الکلی شاید یک هزارم مواد مخدر هم نیست. خب چرا همان برخورد با مصرف مواد مخدر صورت نمیگیرد چرا مصرف مواد مخدر جز در مصارف پزشکی حرام اعلام نمی گردد. باتشکر
ضمن تشکر از نقدتان
همان طور که در متن یادداشت آمده ،قبل از برخورد فیزیکی ، باید امکانات ترک دائم اعتیاد فراهم آید و معتادان نیز چندین سال زمان برای برخورداری از امکانات جامعه و ترک خواهند داشت.
در ضمن ،طبق قانون (بند 5 ماده یک قانون مبارزه با مواد مخدر) نفس استعمال مواد مخدر جرم است و این گونه نیست که معتاد بعد از انجام دادن جرم جداگانه، مجرم شود.
در مطلب فوق ، برخلاف آنچه فرموده اید ، راه حل ارائه شده است. بسیار خوشحال خواهیم شد نقدهای شما و سایر هموطنان را بر طرح پیشنهادی دریافت کنیم.
موفق باشید
متاسفانه شرایط الان به گونه ایست که معتاد بعد از ترک سریعا اقدام به مصرف مجدد می کند
یا اینکه مصرف مواد قدرت تعقل رو ازتون گرفته؟!
ایشون گفتن که در یک بازه ی 3 تا 5 ساله که زمان بسیار زیادی هم هست برای ترک اعتیاد و آموزش فرهنگی جا
امیدوارم نظرم تایید بشه
درآمد خوبی از بدبختی مردم داره نه
معتاد را باید برد کار سخت در معدن با حقوق مناسب تازه بعد از پاک شدن به مدت سه برابر مدت پاک شدن باید اونجا تاوان بده و کار کنه بعد بیاد بیرون
یک معتاد همه اطرافیانش رو خودخواهانه درگیر می کنه.
مادر پدر همسر خواهر و برادر و همه فامیل و دوستان.
شش ماه بعد از ازدواج فهمیدم برادر همسرم اعتیاد داره. خودش ک دو بار طلاق رو تجربه کرده و دو دختر رو بدبخت کرده. همسر بنده و مادرش رو هم افسرده کرده و کل فامیل قطع ارتباط کردن با این خانواده. از همه پول می گیره و دروغ پشت دروغ . 13 سال هم هست که درگیر اعتیاده دو بار با هزینه فراوان کمکش کردیم ترک کنه ولی هیچ وقت به سرانجام خوش نرسید چون خودش نمی خواست.
به زور بازو از مادر و پدرش پول می گیره. پدری که صاحب همه چی بود مثلا به خاطر حفظ آبرو همه رو خرج مواد این پسر کرد.
حالا این آدم مجرمه یا بیمار؟؟!!
کجا همچین قانونی تصویب کردن که جنابعالی اومدین همچین حرفی میزنی؟!!
آقا جان چرا از سر خیالات و توهومات مصرف مواد میایی اینجا یک سری حرف%
کمپ های ترک اعتیاد , دارو های ترک اعتیاد , از تعداد معتادها که کم نکرده بلکه بصورت جهشی به این تعداد افزوده.
باید مسیر ترانزیت مواد مخدر به اروپا را باز بگذاریم تا خودشان بتوانند حقوق این بشرهای قاچاقچی را پرداخت کنند.
بنظرت چراااا؟؟؟؟؟
جنابعالی به جای تربیت نفس گرسنه و درمان آن فقط آنرا از نیازش جدا کرده اید فلذا است که این نفس هر جا بساطی ببیند فیلش یاد هندوستان کند، واضح بگویم شما خودتان هم درمان نشده اید که متاسافانه به پست یک شیاد منصف تری خورده اید
اعتياد عامل انحطاط شخصيت و هويت انساني است و معتاد به جهت فقدان احساس كرامت و ارزش انساني از حبس و دستگيري و تبعيد باكي نداشته و از طرفي نويسنده محترم پاسخ دهند در حالي كه طبق اطلاعات موثق زندانها به جهت محدوديت و كمبود جا حتي امكان پذيرش بسياري از سارقان خرد را ندارند ، چگونه حدود يك ونيم معتاد را پذيرا باشند و اساسا دستگاه قضايي با اين حجم پرونده هاي معطل مانده فرصت محاكمه و صدور محكوميت براي معتادان را دارد؟!
در نتيجه معتاد يا بيمار دانستن تاثيري در اصل داستان ندارد و مشكل در هر دو صورت باقي است و با تغيير صورت مساله اصل مشكل حل نمي شود
ممنون و سپاسگزار بابت یادداشت تان.
راه حل تان را سالهاست از زبان پدر و مادرم شنیده ام و هر کجا توانستم مطرح کرده ام. راه حلی جز این نخواهد بود.
معتاد بیماره و این بیماری رو اول از خانواده و دوم از جامعه گرفته. حالا این خودش جای بحث داره ...
چرا عادت دارین مخالف خوانی الکی کنید؟
آیا درک تفاوت بیماری و اعتیار این قدر سخت است؟
مثل اینکه در این قضیه برا نویسنده سخت بوده!!!
اعتیاد بسیار فراگیرتر از مصرف صرفا" مواد مخدر است.
دولت ها باید دسترسی به مواد مخدر را مسدود کنند ولی اقدامات پیشگیرانه برای رفتارهای ضد اجتماعی مثل دزدی و تجاوز تنها با ایجاد بسترهای فرهنگی و شرایط مساعد امکان پذیره.
اگه بزور و بگیر و ببند جواب میداد اعدام های معتادان و قاچاقچیان باید تا حالا کمتر میشد.
به امید روشنگری شما عصر ایران
از لحنت معلومه که خیلی عجولی
نویسنده هم گفته که باید به معتادا اول کمک بشه و بعد از 3 الی سال 5 برخورد قانونی بشه. این کجاش بده؟
نکنه دوست داری همیشه همین آش باشه همین کاسه
در ضمن اگر کسی خواست خودکشی کنه ، آزاده ولی هیچ کس حق نداره دیگران رو بکشه.
فقط یه کنار ایستادید و پز روشنفکری می دین
ولي متاسفانه كشور اين سرمايه سوزي را تا كي ادامه ميابد
اگر زندگي را خدا دادست چرا بايد تو بستاني ؟
بسیار مقاله ضعیفی بود از عصر ایران انتظار چاپ مقاله ای به این ضعیفی را نداشتم به نظر می رسد نگارنده محترم مقاله اطلاعات زیادی در مورد اعتیاد نداشته و مانند عوام فکر می کند برای نوشتن چنین مقالاتی بهتر است از نظرات صاحبنظران استفاده شود تا حیثیت سایت نیز زیر سوال نرود.
سلام و خسته نباشید. من همیشه مطالب و مقالات شما در زمینهی مسائل اجتماعی میخوانم. تقریبا" تا کنون در بیشتر آنها خوب و برپایه علمی مسائل را تجزیه و تحلیل میکنی. اما این یکی را از ریشه به خطا رفتی و عامل اصلی آن که شرایط اقتصادی اجتماعی موجود آن را ساخته و پرداخته میکند نادیده گرفتی.
اما واقعیت غیرقابل انکار این است که همواره بخشی از قربانیان این مسئله(اعتیاد) را افرادی تشکیل میدهند که تحت تاثیر فشارهای اقتصادی اجتماعی حاکم بر محیط جامعه، آستانه مقاومت فردی آنها دچار فروپاشی شده و گرفتار این معضل اجتماعی میگردند. باید همان طور که خودت نوشتی به دنبال ریشهها رفت. ریشه این معضل باید در جایی جستجو کرد که ثروت و قدرت حاکم در جامعه، دست در دست همدیگر عامل اصلی اعتیاد و دیگر نابسامانیهای اجتماعی است. همیشه شاد و سربلند باشید.
که این معتاد خطرناک را از خانواده دور کنند غرض از این درخواست اینست که پسری 31 ساله دارم که حدود 10ساله بدام اعتیاد افتاده. دارو ندارم را خرج درمانش کردم (از چندین بار سم زدائی و متادون درمانی گرفته تا 4 بار در بیمارستان بستری شدن) ولی مجددا لغزش کرده .روزی نیست که من یا مادرش را کتک نزند تا پول موادش را از ما بگیرد بارها تیزی چاقو یا نیمچه و قیچی را زیر گلو ویا شاهرگم احساس کردم .مشگل من اینجاست که میگه ...اگر به پلیس اطلاع بدید پس از رهائی خون همه تون را می ریزم ...متشکر میشم که اگر پاسخی بدید یا از طریق ایمیلم و یا در ذیل پیامم در ضمن اگر نیاز به شماره تلفن هست اعلام بفرمائید تا در اختیارتون بگذارم
چرا مصرف سیگار هم بالاست؟
نمیدونم چقدر با مواد مخدر اشنایی داری ، اما فکر میکنم فقط از روی کتابا یه چیزایی در موردش خوندی و درک نمی کنی، اگه راست می گی برو یه مدت باهاشون زندگی کن وبیشتر تحقیق کن بعد بیا مطلب بنویس، بعدشم با زندانی کردن و اعدام و این حرفا فکر نکنم درست بشه و بشه که باشلاق چیزی رو به کسی فهموند و بالا دست رودخونه این نیست، بالا دست رودخونه فرهنگ سازی درست و آموزش در مدارس و بستن راههای ورودی مواد مخدره نه این چیزایی که شما گفتین
آره دیگه شمام یاد گرفتین هر جا کم میارین می گین بریم فرهنگسازی کنیم
عزیزم جامعه داره رسما به باد فنا می ره شما داری شعار میدی؟
اگر نمی خواهیم آنها را اعدام کنیم حداقل در یک جزیره دور از اجتماع نگه داریم که امنیت جامعه را به خطر نیندازند.
یکی از علت هایی که اعتیاد خانمانسوز است هزینه مالی وقانونی آن است.
دولت بهتر است برای 20 سال اجازه کشت خشخاش را بدهد تا ارز کشور به افغانستان نرود.
مزایا شامل:
هزینه خیلی کم مواد مخدر به خانواده ها آسیب نمی زند.
ارز وطلا از کشور خارج نمی شود.
باندهای تبهکاری وگروگان گیر خودبخودی منحل می شود.
میزان سرقت معتادان پایین می آید.
دولت روی نوع مواد مخدر کم خطر اشراف کامل داشته وپرخطرهارا حذف می کند مانند شیشه وکراک.
در یک دوره بلند مدت بیست ساله معتادان را درمان می کند.
زندانها خالی می شود.
اشتغالزایی صحیح وتحت کنترل هم خواهد بود.
از همه بهتر منبع مالی طالبان افغانستان از بین می رود.دیگر پول ندارند اسلحه بخرند یا آدم اجیرکنند.
تا زمانی که افغانستان کنار ایران است این ماجرا ادامه دارد.باید اصولی فکر کرد نه با احساسات این گره ای نیست که با دندان باز شود.
تاریه گانکسترهای آمریکا زمانی که مشروبات الکلی را ممنوع کرد را مطالعه فرمایید..
ضمنا انسان را از هرچیزی نهی کنند تمایل بیشتری به ان پیدا می کند.
من خودم چند سال درگیر این موضوع بودم
اصلا دلم نمی خواست اما برام اتفاق افتاد مثل کسی که دوست نداره تصادف کنه اما بخاطر یه لحظه غفلت افتادم توی مرداب و هرچی دست و پا زدم بیشتر فرو رفتم ، مغزم قفل شده بود و کار نمی کرد.
اما چون اعدامم نکردن و زندان نرفتم و با کمک خوب اطرافیانم چند ساله که پاک شدم و سعی کردم برای جامعم مفید باشم.
از نویسنده این سایت انتظار میره مغلطه ای به این بزرگی نکنه. کی گفته معتاد بودن فرد هنگام طلاق علت طلاق هست؟! عزیز جان شاید علت ثالثی وجود داره که هم باعث طلاق شده و هم اعتیاد! شاید طلاق علت اعتیاد بوده!
در خليج فارس جزاير خالي از سكنه وجود دارد .براي معتادين در آنجا آسايشگاه بسازيد.
البته من معتقدم در صورت عدم ترک اعتیاد این انگلها باید نابود بشن تا جامعه از شرشون خلاص بشه
با سلام
همانطور که جنابعالی هم استحضار دارید تب نشانه نوعی عفونت و درد نیز نشانه وجود بیماری در بدن است همچنین مصرف مواد از هر نوع نیز نشانه بیماری اعتیاد در بدن وشاید دارویی جهت تسکین ان می باشد بنابرین یکی از راههای درمان اعتیاد تشخیص از روی مصرف می باشد
مخدر ميباشد.
من اغلب نوشته های شما را خوانده و با درصد بالایی از آن ها موافقم. با برخی هم در جزییات مخالفم. اما این مقاله شما من را شوکه کرد. بسیار احساسی و بدون شناخت ابعاد مسئله. راه حل ارائه شده نیز بسیار غیر انسانی بوده و به عنوان اولین ترین مشکل تناسب جرم و مجازات در آن رعایت نشده. ضمنا مساله اعتیاد همانطور که برخی از دوستان هم اشاره کردند بسیار ابعاد گسترده تری دارد از این که شما نوشتید. بعلاوه بعید می دانم شما ادعا کنید که راه حلی که ارائه کردید تا کنون به ذهن هیچ یک از کشورهای دنیا که در این زمینه تجربه موفقی دارند نرسیده است!! فرض کنید همه را به جزیره ای منتقل کردید و گفتید برای امرار معاش کار کنید. اگر نکردند چی؟ غذا نمی دهیدشان؟ امکانات حمام را ازشان می گیرید؟ بالاخره چون کار نمی کنند همه اش می شود هزینه! از کجا تامین می کنید؟ بعد در حالی که از گرسنگی و عدم بهداشت در حال مرگ بودند چه کار می کنید؟ جنازه ها را چه کسی دفن کند؟ نکند کوره ای چیزی هم باید در اختیار باشد؟ سناریو آشنا نیست به نظرتان! این که می گویم شوکه شدم این است که مساله به این بزرگی را سعی کردید در یک صفحه حل کنید!!!
حال به عنوان راه حلی که در تمام دنیا از آن بهره گرفته اند باید عرض کنم مهیا کردن شرایط جامعه برای دوری از اعتیاد به همراه مجازات های سنگین. هیچ کدام بدون دیگری امکان پذیر نخواهد بود! جامعه باید در وضعی باشد که افراد چه از نظر اوقات بیکاری و چه از نظر امکانات مقابله و رفع فشارهای زندگی راه های دیگری به مراتب بی خطر تر و در دسترس تر از اعتیاد داشته باشند! انسان 25 ساله ای که در روز 18 ساعت وقت اضافی دارد خودش شروع مشکل است!! وقتی دسترسی به مواد در اغلب موارد از سینما رفتن راحت تر است این خود شروع مشکل است. البته تمامی این بحث ها نیازمند تحول اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی می باشد و به قول خودتان بالا دست رودخانه را حل کنید!!!
میتوان آن را در مورد خودرو ساز ها هم نوشت سالهاست در کشور خودرو تولید ملی کشتار میکند و آلودگی هوا را نیز باعث میشود و به اقتصاد خانواده ها نیز ضربه میزند چون گرانفروشی میشود و مردم ناچار هستند بخرند
همه اینها بخاطر تعرفه سنگین خودروهای ارزان و ایمن خارجی است و به همین دلیل مردم نباید مثل ثروتمندان جامعه و صد البته مسئولین خودرو خوب سوار شوند
تولید ملی به زور برای عوام تعریف شده است تا در جاده ها و بیمارستانها از بین بروند و وقتی میگوییم چرا تعرفه را برنمیدارید همواره میگویند طرح هایی برای آینده داریم که کیفیت خودرو داخلی بهتر شود و بازهم قیمت آنرا بالاتر میبرند و ما بدلیل ساختار جزیره مانند مجبوریم
این نوعی خیانت آشکار است