۰۵ آذر ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۵ آذر ۱۴۰۳ - ۱۰:۳۸
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۳۴۱۵۰۲
تعداد نظرات: ۴۰ نظر
تاریخ انتشار: ۱۱:۲۹ - ۲۹-۰۳-۱۳۹۳
کد ۳۴۱۵۰۲
انتشار: ۱۱:۲۹ - ۲۹-۰۳-۱۳۹۳

داستان 35 سال زندگی پس از حکم اعدام

شجاع شیخ الاسلام زاده که بود؟
35 سال زندگی پس از حکم اعدامعصر ایران؛ مهرداد خدیر - «از نظر من شیخ الاسلام زاده محکوم به اعدام بود اما نمی دانم چطور شد که به او حکم حبس ابد داده اند. در شرایطی که در مقابل یک گروهبان یا یک سرباز متهم شدت عمل به خرج می دهیم درباره تبهکاران درجه یک و مجرمان اصلی چرا باید انعطاف نشان دهیم؟ اینها مجرمانی هستند که به نظر من احتیاج به محاکمه هم ندارند... این شیخ الاسلام زاده را خود رژیم شاه هم به خاطر فساد مالی به زندان انداخته بود. او مفسد است و باید اعدام می شد.»

 شیخ صادق خلخالی این سخنان را پس از آن بیان کرد که حکم او درباره «شجاع الدین شیخ الاسلام زاده» به اجرا درنیامد. اولین حاکم شرع دادگاه انقلاب اسلامی، وزیر بهداری دولت امیر عباس هویدا را همچون رییس او مفسد فی الارض شناخت و حکم به اعدام او داد.

شیخ الاسلام زاده اما جَست و آیت الله محمد محمدی گیلانی که آمد حکم را به « حبس ابد، مصادره تمامی اموال و طبابت رایگان» تغییر داد. بدین ترتیب این پزشک و جراح مشهور ارتوپد، 35 سال دیگر نیز زیست تا نه در بهار 1358 که 35 سال بعد و در واپسین روزهای خرداد 1393 خورشیدی چشم از جهان فرو بندد. نه با اعدام که در پی مرگ طبیعی و نه خارج از ایران که در بیمارستانی که خود از پایه گذاران آن و یک چند مدیر آن بود؛ بیمارستان پارس.

داستان دکتر شجاع شیخ الاسلام زاده آن قدر جذاب است که قابلیت تبدیل به یک فیلم سینمایی یا حتی سریال تلویزیونی را دارد. چرا که بسیاری ازمولفه های یک فیلمنامه را داراست در عین این که واقعیت دارد.

در زندگی او هم فراز و فرود سیاسی دیده می شود چندان که به وزارت می رسد و در دو حکومت به زندان می افتد. هم قصه یک عشق را در زندگی او می توانیم خواند که به ازدواج و بعد طلاق می انجامد و تکاپو و آرزوی او برای بازگشت همسر: «آذر جان! خبر نویدبخش این که حاجی گیلانی اخیرا در زندان اوین مرا دید و گفت که فلانی با امام راجع به تو صحبت کردم و زمینه برای تغییر حکم حبس ابد فراهم است. ..فقط عشق خودت را از من دریغ نکن! آذر جان برگرد! من به وجود تو احتیاج دارم.»- [نقل از کتاب «پشت دیوارهای بلند»]

شجاع الدین شیخ الاسلام زاده در سال 1353 در دولت امیر عباس هویدا وزیر رفاه اجتماعی شد و در سال 1354 که این وزارتخانه در وزارت بهداری ادغام شد به وزارت بهداری رسید. در کابینه جمشید آموزگار نیز وزیر بهداری و بهزیستی بود.اما پس از آن که جعفر شریف امامی در شهریور 1357 و همزمان با خیزش های انقلابی به قدرت رسید در اجرای شعار مبارزه با فساد دستور داد شجاع الدین شیخ الاسلام زاده به زندان بیفتد. جالب این که در تمام دوران دولت شریف امامی از روز نخست تا روز آخر – نیمه آبان 1357- نه تنها وزیر نبود که در زندان به سر برد و تا شریف امامی رفت و ارتشبد ازهاری نخست وزیر شد او آزاد شد اما رییس سابق او – هویدا- را به زندان انداختند.

با پیروزی انقلاب اسلامی دکتر شیخ دوباره به زندان افتاد. دو اتهام اصلی او یکی همکاری با رژیم فاسد گذشته بود و دیگری فساد مالی با استناد به پرونده ای که در حکومت شاه برای او تشکیل شده بود.

دکتر شیخ در دادگاه انقلاب گفت: «من دو جرم دارم: اولی همکاری با رژیم فاسد گذشته است. من ناخواسته حرفه مقدس پزشکی را رها کردم و تن به این همکاری دادم و تا خرخره در لجن این رژیم فاسد فرو رفتم. بنا بر این در این زمینه نمی توانم از خودم دفاعی کنم اما سوء استفاده از منابع مالی بانک رفاه کارگران را رد می کنم. نصیری [رییس ساواک] می خواست به زور از بانک رفاه برای هژبر یزدانی [سرمایه دار مشهور] وام بگیرد اما من زیر بار نرفتم.»

آیت الله صادق خلخالی او را مفسد فی الارض شناخت و حکم اعدام را بی تردید صادر کرد. اما اندک زمانی بعدتر جای خود را به آیت الله محمد محمدی گیلانی داد که حکم را از اعدام به حبس ابد تقلیل می دهد به اضافه مصادره تمامی اموال و موظف به طبابت رایگان می شود.

دکتر شیخ از حاکم شرع می خواهد زمینه طبابت او را در زندان فراهم کنند و عملا بهداری زندان اوین را در اختیار می گیرد و پس از چندی آوازه شهرت او در تخصص ارتوپدی چنان می پیچد که گفته می شود خود آقای محمدی گیلانی و همسرش نیز پس از یک سانحه به او مراجعه می کنند و آیت الله درمی یابد آنچه درباره مهارت های دکتر شنیده بود واقعیت دارد.امکانات پزشکی بیشتری در اختیار او قرار می گیرد و پس از چندی  محمدی گیلانی موافقت امام را برای آزادی او جلب می کند.

شیخ الاسلام زاده به خانه بازمی گردد  اما همسر (آذر آریان پور) و سه فرزند (بابک، رامین و روشنک) رفته بودند.. آنان به آمریکا کوچیده بودند و در آن سامان روزگار می گذراندند و چه بسا هیچ گاه امید به آزادی همسر و پدر نداشتند.

بر خلاف انتظار شیخ الاسلام برای خروج از کشور نمی کوشد و به عکس از همسرش می خواهدبه ایران بازگردد. وقتی می شنود نمی خواهد  بازگردد، شیخ هم او را طلاق می دهد و خود در تهران و در مطب خود در بولوار کشاورز و بیمارستان پارس پزشکی و مدیریت بیمارستان را از سر می گیرد:« به آذر گفتم بیایم آمریکا چه کنم؟ او را طلاق دادم.»

شجاع شیخ الاسلام اما هیچ گاه اتهام فساد مالی در رژیم گذشته را نپذیرفت:« وقتی به زندان رفتم روزنامه کیهان تیتر زد وزیر بهداری دو میلیون تومان اختلاس کرده است. در حالی که در حساب بانکی من فقط 5 هزار تومان پول بود. خود شریف امامی دزد بود و من از کثافت کاری های او خبر داشتم.»
پس از انقلاب نیز روزنامه اطلاعات یکی از اتهامات وزیر سابق بهداری و بهزیستی را «صرف هزینه های زیاد و بی مورد و ایجاد نارضایتی  بین مردم» ذکر کرد.

نجات از حکم اعدام و مدیریت بهداری زندان اوین تا آزادی و بازگشت به طبابت و مدیریت بیمارستان پارس بار دیگر تصویر یک پزشک حاذق را از او در جامعه ترسیم کرد. کسی که به نقش خود در تولید اندام مصنوعی یا پروتز در سال 1343 و تاسیس اورژانس کشور می بالید و مدعی بود در آن زمان هنوز برخی از کشورهای اروپایی «اورژانس پیش بیمارستانی» نداشتند و بعدتر راه انداختند.

سال پیش هم  روزنامه ها تیتر زدند : «وزیر بهداشت روحانی، نور را به چشمان وزیر بهداری هویدا بازگرداند.» اشاره آنها به عمل جراحی دکتر سید حسن قاضی زاده هاشمی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی بر روی شجاع شیخ الاسلام زاده بود که خود در ارتوپدی مهارت د اشت و 40 سال قبل از وزیر کنونی وزیر بهداری بوده است.

یکی از دوستان او که چهره موجهی است به نویسنده این سطور گفته بود این اواخراز دکتر شیخ  خاطره شیرینی شنیدم اما از من خواست در حیات او منتشر نشود:

« روزی در مطب نشسته بودم که دیدم مرد میان سال و محترمی وارد شد. اما به جای این که از دردی بنالد به چهره من نگریست و گفت: آقای دکتر! مرا نمی شناسید؟ پاسخ دادم:  چشمان من کم سو شده است اما پُرسو هم بود چون شمار بیماران زیاد است نمی توانم به خاطر بسپارم. گفت: بنویسید! زیاد بنویسید! ولو سه روز طول بکشد. ناگهان به یاد آوردم او یکی از همان انقلابیونی است که مرا در زندان اوین در اختیار داشتند و پس از این که حکم اعدام من جدی شده بود به صورت غیر مستقیم به من می فهماند اگر دو سه روز بگذرد ممکن است حاکم شرع جدیدی بیاید. همین اتفاق هم افتاد و با آمدن حاجی گیلانی حکم تغییر کرد و من اعدام نشدم.» دکتر شیخ آن گاه از او می پرسد که چرا این کار را کردی و چرا دوست نداشتی من اعدام شوم در حالی که آن روزها شور انقلابی و اعدام خواهی همه جا را گرفته بود و مرا دزد و خائن می دانستند؟

پاسخ داد: «من در یکی از روستاهای آذربایجان سرباز بودم. نامزدم به دیدار من می آمد. در راه اتوبوس آنها تصادف می کند. وقتی رسیدم گفتند خوش بختانه آمبولانس مجهزی حاضر بود و او را برد و آن زن - که اکنون همسر من و مادر فرزندان من است-  نجات یافت. آن مرد می گوید: وقتی پرسیدم در این جای دور افتاده آمبولانس از کجا آمد؟ پاسخ دادند: دکتر شیخ به تبریز – زادگاه خود- آمده بود و در راه بازگشت در اینجا توقف کرد و وقتی دید هیچ امکاناتی نداریم با هزینه خود این آمبولانس را اهدا کرد.

شما همسر مرا نجات دادی و من احساس دِین می کردم. اما نمی توانستم مانع اجرای حکم شرع شوم فقط می دانستم حاکم شرع دیگری می آید و خوش بختانه پیش بینی من درست بود و بی آن که هیچ صحبتی با ایشان شده باشد خودشان در بررسی دوباره حکم اعدام را به حبس ابد تغییر دادند.»

مردی که هم وزارت را تجربه کرد و هم دو بار به زندان افتاد، هم تا پای چوبه دار رفت و هم به طبابت بازگشت آن قدر زنده ماند تا عمل چشم خود را به کسی بسپارد که 40 سال بعد از او وزیر بهداشت شده است.

سید شجاع الدین شیخ الاسلام زاده - مشهور به دکتر شیخ -  35 سال بعد از صدور حکم اعدام، زندگی کرد و سرانجام در 27 خرداد 1393 در 83 سالگی درگذشت.
 
ارسال به دوستان
انتشار یافته: ۴۰
در انتظار بررسی: ۲۳۵
غیر قابل انتشار: ۵۳
اصلاحی
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۴۹ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۹
4
705
درود خدا بر چنین انسانهای بزرگی بود.
سلیمی
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۰۸ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۹
3
1109
خیلی خیلی زیبا و آموزنده بود. کاش همیشه می توانستیم سیاه و سفید نبینیم.
ایرانی
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۱۲ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۹
131
520
زنده باد تبریز
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۲:۴۹ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۹
من نه تبریزیم نه آذری ولی به همه مردم سرزمینم افتخار میکنم از جمله تبریز
احمد
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۳:۵۵ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۹
ایرانی جان سرفراز و زنده و اباد ایرانمان
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۸:۲۳ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۹
بهت الان چی بگم بی...
تو از انسانیت این آدم فقط اینو فهمیدی که متولد تبریز بوده؟
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۱۳ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۹
3
705
روحش شاد امیدوارم از لحاظ علمی و اخلاقی الگویی برای پزشکان کنونی باشند
ناشناس
Germany
۱۲:۱۸ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۹
2
697
خدا رحمتش کنه
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۲۲ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۹
9
593
در زندگی نشیب وفراز زیاد است ولی مهم این است که عاقبت به خیر شویم.
شاید کارهای خوب این پزشک در زمان قدرت در وزارت دستگیرش شده است.قابل توجه وزرا عزیزفعلی.
از قدیم هم گفته اند سر بی گناه پای چوبه دار می رود ولی بالای آن نمی رود.
raminr
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۲۵ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۹
26
549
پاینده باد ایران
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۷:۲۷ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۹
الان اینایی که منفی دادند یعنی دشمن ایرانند ایکاش یکبار اینها دلیل اینگونه منفیها را مینوشتند اگر شهامت داشتند
امید
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۸:۱۳ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۹
خداییش اونایی که به جمله پاینده باد ایران منفی دادن منظورشون چی بوده؟
محمد
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۲۸ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۹
3
463
خداوند ایشان را رحمت کند.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۲۹ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۹
63
292
هیچ برگی بدون اذن خداوندبرزمین نمی افتد!وحقیقت هم هرگز پنهان نمی ماندتا بالاخره روزی برملاشود!دکترشیخ می توانست برودامانرفت چرا؟چون امریکارامیشناخت وماندن درکشورخودش راترجیح داد!
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۳۸ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۹
5
576
ای کاش در مورد بعضی از افراد دیگر رژیم سابق هم آنفدر تند رفتار نشده بود. حداقل می توانستیم اکنون از تجربه و سرمایه گذاری که روی ایشان شده بود استفاده کنیم. و ای کاش درس بگیریم و دیگر آنفدر تند رفتار نکنیم
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۳۹ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۹
5
601
جالبه که مرگ دست خداست. خلخالی رفت اما ایشان تا چند روز پیش زنده بود
نادر
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۴۰ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۹
2
563
در هنگام هوا خوری و آمار زندانیان توسط یکی از زندانیان در انتظار اعدام شدیدا مورد حمله قرار گرفتم و از ناحیه فمور و لگن خاصره دچار شکستگی بسیار شدید شدم . در بیمارستان زندان توسط مرحوم دکتر شیخ الاسلام زاده و با هزینه خرید فمور مصنوعی اکنون در سن 68 سالگی براحتی راه میروم . روحش شاد . امید وارم همه بیدار شویم تا بیاد بدترین روزهای رفته به امید فرداهای بهتر باشیم
ali
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۴۸ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۹
2
246
خدا ایشان را بیامرزد ، روحش شاد
sasy
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۴۹ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۹
3
353
انشالله به پاس خدماتش مورد توجه حق تعالی قرار بگیره.
هموطن
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۵۵ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۹
24
234
در جواب اقا یا خانم ایرانی 12:12 دوست عزیز اگر واقعا" ایرانی هستی با شعارهای منطقه ای پایه تفرقه رو بنا نگذار زنده باد ایران و ایرانی
reza
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۰۳ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۹
2
156
روحش شاد و قرين رحمت باد
وزیری
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۰۹ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۹
0
355
من این انسان شریف و متواضع را سالهاست میشناسم ، بی ادعا و گمنام خدمات زیادی کرد و بیمار ان فراوانی را رایگان معالجه و جراحی کرد. دوستان و همکارانش در بیمارستان پارس خاطرات زیادی از این مرد دارند کاش بنویسند و جمع آوری شودبه مجروحین جنگ و جانبازان و در بیمارستان های مناطق جنگی نیز خدمت کرد حال که در بین ما نیست میتوان نوشت چون در زمان حیات راضی به گفتن آن نبود . خدایش بیامرزد. لطفا جهت نکوداشت سالهای متمادی طبابت و خدمت وی این مطلب را درج کنید
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۱۴ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۹
1
239
چه سرگذشت جالبي داشت....اي كاش از زندگي او يك سريال ساخته بشه
ناشناس
Germany
۱۳:۲۵ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۹
1
198
بنده یک معلول جسمی و حرکتی شدیدم . 20 سال پیش شنیده بودم که ایشان چه دکتر حاذقی هستند اما فکر می کردم از ایران رفته اند . بهرحال بخاطر خدمات فراوانش انشالله خداوند از سر تقصیراتی هم اگر کرده باشد بگذرد و ایشان را اهل بهشت قرار دهد .
adel
United States of America
۱۳:۲۷ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۹
14
117
خداوند غریق رحمتش بکند زنده باد مردم غیور تبریز
ali
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۳۱ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۹
2
121
خدا بیامردش
محمدی
Netherlands
۱۳:۳۹ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۹
7
127
خداوندرحمتش نمایداماقابل توجه همه مردانی که برای رفاه ولذت بیش ازحدخانواده دست خودراآلوده وخودراباتمامی استعدادهایشان فنامی کنندبدانندکه قربانی همان زن وبچه می شوندچون آنان بامال حرام رفاه رابدست آورده اند!
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۵۳ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۹
1
108
خیلی جالب بود ممنون
محمود
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۰۸ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۹
4
298
برادر بنده از شاغلین دادستانی و جانباز ضایعه نخاعی است زمانی که سرکار خانم کروبی مسئول امور جانبازان بودند برای تنی از جانبازان مشکلاتی بوجود آمد که شهید لاجوردی برای رسیدگی بهتر دستور انتقال برادرم را به بهداری زندان اوین دادند .شش ماه در آنجا بستری بودند و همین دکتر شیخ (به همین نام معروف بودند) بسیار به ایشان محبت نمود.گذشته ایشان را خدا میداند ولی آنچه ما از احوالات ایشان دیدیم جز انسانیت و نوع دوستی نبود خداوند ایشان را رحمت نماید وبر طول عمر ایت ا... گیلانی بیفزاید
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۱۷ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۹
0
288
اينه كه ميگن عمري كه خدا به آدم داده هيچ بنده اي حق گرفتن اون رو نداره .....
اگه ايشون رو اعدام كرده بودن اين همه خدمت براي خلق خدا نميتونست بكنه و گناهش گردن كسي بود كه حكم داده بود .
مبثاق ازساری
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۳۱ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۹
0
166
س چرا صدا وسيما چیزی نگفت،،،، !
حمید
United Kingdom of Great Britain and Northern Ireland
۱۴:۴۵ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۹
1
118
روحش شاد یادش گرامی
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۵:۰۴ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۹
1
113
آنچه یافت می نشود آنم آرزوست
یاس
Iran (Islamic Republic of)
۱۵:۳۹ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۹
6
88
روحشان شاد اما من تا آخر داستان زندگی ایشان را خواندم وبه سر زمینی که در آن زندگی میکنم می بالم
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۵:۴۱ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۹
5
148
وقتی پرسیدم در این جای دور افتاده آمبولانس از کجا آمد؟ پاسخ دادند: دکتر شیخ به تبریز – زادگاه خود- آمده بود و در راه بازگشت در اینجا توقف کرد و وقتی دید هیچ امکاناتی نداریم با هزینه خود این آمبولانس را اهدا کرد.
جلوی اشکم رو نمیتونم بگیرم
جهان
Iran (Islamic Republic of)
۱۶:۳۷ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۹
23
120
یاشاسین ایران و ایرانللر و یاشاسین آذربایجان
بچه کرج
Iran (Islamic Republic of)
۱۶:۴۷ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۹
47
91
یاشاسین تبریز اوغول لاری
ناشناس
China
۱۷:۴۹ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۹
1
123
روح بزرگوارش همواره در آرامش باشد
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۸:۰۲ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۹
4
113
همیشه ادم راه حل نیست گاهی یه فرصت کافیه برای جبران
فردين
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۲۹ - ۱۳۹۳/۰۴/۱۳
0
52
خدا رحمتش كنه