در نگاه جدید روحانی و همتای ترک او، دیگر همه راه های ارتباطی دو کشور به تجارت یا خرید و فروش گاز ختم نمی شود، بلکه قرار است سهم شایانی از این داد و ستد، به حوزه فرهنگ و نخبگان علمی و هنری اختصاص یابد سفر بهاری رئیس جمهوری به سرزمینی که زمانی آناتولی خوانده می شد، حال و هوایی متفاوت از دیگر دیدارهای خارجی او داشت.
به گزارش ایرنا، از چند روز قبل، آنها که فضای خبری منطقه را دنبال می کردند، می دانستند پس از 18 سال هیچ مقام ایرانی در تراز رئیس جمهوری از ترکیه دیدن نکرده بود. سران دو کشور همسایه، خود را برای آغاز یک فصل جدید همکاری مهیا می کنند که چنین هم شد. روحانی و دو میزبان خونگرم او- اردوغان و عبدالله گل- نقشه راه جدیدی روی میز مذاکره ترسیم نمودند. هدف مشترک دو طرف، خارج کردن چرخه رابطه از حالتی یکنواخت و البته پرنوسان بود.
در نگاه جدید روحانی و همتای ترک او، دیگر همه راه های ارتباطی دو کشور به تجارت یا خرید و فروش گاز ختم نمی شود، بلکه قرار است سهم شایانی از این داد و ستد، به حوزه فرهنگ و نخبگان علمی و هنری اختصاص یابد.
نقشه جدید همکاری ایران و ترکیه یک ویژگی مهم دیگر نیز دارد که دکتر روحانی آن را در جمع نخبگان و بازرگانان دو کشور بازگو کرد و آن این که، در این مرحله بار اصلی مراودات دو همسایه، از دوش دولت ها برداشته شده و به دستان توانمند بخش خصوصی و نهادها و نیروهای مردمی سپرده می شود. ترکیب و تعداد اعضای هیأت 90 نفره بخش خصوصی در این سفر، گواه این قضیه است. روشن است که این تصمیم، یعنی گشودن میدان به روی نهادها و نیروهای غیردولتی در دنیای روابط بین الملل امروز دارای چه ارزش والایی است.
واقعیت این است، به دلایلی که مجال ذکر آن نیست، تاکنون سیاستگذاران دو کشور فرصت گشودن میدان همکاری برای بخش خصوصی را نیافته بودند. از این رو، انبوه مبادلات اقتصادی و آمد و شد اتباع دو کشور نیز شکل نامشخص و ناموزون داشت.
روحانی در سفر به آنکارا دو کار مهم را به انجام رساند: اول این که قالب و ساختار دولتی روابط دو همسایه را شکست؛ با این سخنان صریح که در عصر امروز، دولت ها وظیفه ای جز هموار کردن مسیر اهل فرهنگ و اقتصاد ندارند و دوران دولت سالاری در سیاست داخلی و خارجی به سر آمده است.
و از طرف دیگر، او به وعده ایام انتخابات خویش جامه عمل پوشاند که هواپیمایی پر از نمایندگان و نخبگان بخش خصوصی را در ضیافت دولت میزبان همراه کرد.
آنچه در حاشیه همه دیدارها و مذاکرات توجه مرا جلب نمود، گرمای حاکم بر فضای این مهمانی بود. قبل از سفر، کمتر ناظری پیش بینی دیداری در این سطح از تفاهم را داشت. بسیاری از آنها حتی بر این پندار بودند که در نشست روحانی با اردوغان و عبدالله گل، فهرستی از گلایه ها و سوء تفاهمات درخصوص مناقشات منطقه به میان خواهد آمد.
اما همچنان که خیل گزارشگران حاضر در این اجتماع ثبت نموده اند، لحن گفت وگوها به گونه ای بود که هیچ نشانی از اختلاف و دلخوری به چشم نیامد.
اما خرسندی من از این سفر و از این دیدارها، بسی بیش از دیگر همقطاران بود، زیرا سهمی شایان از مناسبات آینده، به فرهنگ اختصاص پیدا کرد. در این سفر کوتاه اما پربار، توافقاتی به امضا رسید، نوید دهنده آن که از این پس وزن کفه فرهنگ نیز در تراز داد و ستد دو کشور، پا به پای اقتصاد بالا خواهد رفت. سران دو کشور، به این باور رسیده اند که مردمان دو سرزمین کهن و صاحب تمدن، اکنون ظرفیت و آمادگی ورود به فضایی فراتر از داد و ستد اقتصادی را دارند.
در نگاه من، این سفر گامی بود برای جبران غفلت ها از توسعه مناسبات فرهنگی. این تصور برای همه اهل فرهنگ خوشایند نبود که ایران و ترکیه، در نگاه جهان خارج، صرفاً به عنوان دو شریک اقتصادی معرفی شوند. از این منظر می توان گشودن باب تعاملات فرهنگی میان اصحاب اندیشه دو کشور را پاسخی به یک آرزوی دیرین به حساب آورد.
از طرفی تجربه دوران دیپلماسی به ما آموخته است که روابط میان دو کشور، زمانی به معنای واقعی، «تعمیق» می یابد که سطح همکاری ها به پهنه فراخنای فرهنگ و لایه های زیرین جامعه سرایت کند. طرح های تیم فرهنگی دولت در این سفر، همین چشم انداز را دنبال می کرد.
برای گشودن باب تازه مراوده در این عرصه، ما نگاه خود را به دو رشته از آثار و میراث فرهنگی دو ملت معطوف کرده ایم: اول تبادل آثار و تولیدات نسل امروز فعالان و نخبگان فرهنگی دو کشور، دوم تعامل و تحقیق در باب میراث فرهنگی برجای مانده از تاریخ و تمدن گذشته.
انتظار می رود که در حلقه اول از مبادلات فرهنگی، شهروندان ایرانی و ترک از آثار و اندیشه های نسل امروز بهره مند شوند و فاصله و بیگانگی دل آزار موجود میان جامعه هنری و فرهنگی طرفین برداشته شود و در مرحله دوم نیز بتوانیم بر بیگانگی و در واقع بی اعتنایی ها نسبت به مفاخر و میراث تاریخی دو ملت فائق آییم.
کارنامه روابط گذشته دو همسایه در حیطه های فرهنگی مذکور، جای تأمل و اندکی تأسف دارد. در حالی که در سال های اخیر چهره های بسیاری از دامان ادب و هنر ایران و ترکیه برآمده و در جشنواره ها و میادین بین المللی تحول آفریده اند، اما هیچ پل ارتباطی میان این دو حوزه خلاق برقرار نشده است. در میدان رقابت فرهنگ ها و تمدن ها نیز دو ملت حرف های بسیار برای گفتن دارند، اما تلاش چندانی برای همسویی میان آنها صورت نگرفته است .به هر حال برای یک مسئول فرهنگی، توافقات امضا شده این سفر، نقش همان پل ارتباطی را داشت که شکاف ها و فاصله های عمیق میان دو تمدن را ترمیم نماید.
اما سهم فرهنگ از این سفر:
از 10 سندی که به امضا رسید، دوسند فرهنگی بود و از میان این دو سند، اولی حاوی پاسخی است به مطالبات اهالی هنر و سینما و در سایه این سند بعد از این، جامعه پویای سینمای ایران و ترکیه می توانند باب همکاری گسترده ای را پیدا کنند. در تنظیم متن و محتوای این سند تلاش شد به این خواست دیرین پاسخ داده شود که هنر و سینمای پرافتخار دو کشور باب همکاری نوینی را برای احیای میراث تمدن و فرهنگ مشترک بگشایند، آن هم از طریق به تصویر کشیدن مفاخر و مشاهیر فرهنگی و هنری. در بخشی از این توافقنامه نقش مستندسازان و این صنعت پویای هنری مورد توجه قرار گرفت. ماحصل توافقات، فرصتی تازه برای شناخت دو ملت از طریق مستندسازان فراهم می کند. مدیران فرهنگی دو کشور متعهد شده اند امکان و ابزار های لازم برای ساختن فیلم های مستند، برای شناخت بهتر نسبت به یکدیگر فراهم نمایند و سند دیگر، برنامه اجرایی مبادلات فرهنگی دو کشور ظرف سه سال آینده است که در قالب موافقتنامه فرهنگی به امضا رسید. یادآور می شود موافقتنامه دو کشور در سال 1337 به امضا رسیده است. همچنین دو سند دیگر در باب همکاری های دو کشور در زمینه توسعه گردشگری توسط رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری به امضا رسید. در حال حاضر سالانه 36 میلیون نفر گردشگر خارجی از ترکیه دیدن می کنند و می توان در سایه همکاری دو کشور بخشی از این گردشگران را به سرزمین پارسه هدایت نمود که خود مهد تمدنی چند هزار ساله بوده و میراث عظیمی را در خود نهان دارد. در آخر این که، نباید از این واقعیت چشم پوشید که از نقطه نظر سیاسی، فضایی مطلوب برای همکاری فراهم شده است. تحولات سرزمین آناتولی آهنگی دلنشین برای ایرانیان دارد. بعد از دوران طولانی حاکمیت لائیسیته، دولتی بر مسند امور نشسته که علاقه ای جدی به احیای ارزش های دینی در زندگی اجتماعی دارد.
در این سفر خاطره نطق های سران این کشور در روز عاشورا و در توصیفی که نخست وزیر ترکیه از «حسنین» به عنوان دو گوشواره آسمانی به کار برد، برایم تداعی شد. علاوه بر جامعه بزرگ علوی ها با جمعیتی حدود 15 میلیون، جمعیت عظیمی از اهل سنت ترکیه که ارادتی چشمگیر به مکتب اهل بیت دارند نیز سوء ظن و بدبینی نسبت به ایران و ایرانی ندارند.