در روان درمانی نظریه به دیدگاه هماهنگ و با ثباتی در مورد رفتار انسان ، آسیب شناسی روانی و سازگاری رفتار آن تعریف می شود .
تعریف رواندرمانی : (از نظر نورکراس، 1990، ص 218)
رواندرمانی
کاربرد آگاهانه و عمدی روش های بالینی و مواضع میان فردی به دست آمده از
اصول روان شناختی تثبیت شده است که هدف آن این است که به افراد کمک شود تا
رفتارها،شناخت ها، هیجان ها و یا ویژگی های شخصی دیگر خود را در مسیری که
شرکت کنندگان در درمان آنرا مطلوب می دانند تغییر دهند.
فرق روان کاوی و روان پویشی( روان تحلیل گری):
-
در روانکاوی تکانه های نهاد یا id ( غرایز جنسی و پرخاشگری) خیلی قوی است
ولی در روان پویشی به روابط بین فردی و قدرت self (بینش،اراده، انتخاب)
تاکید می شود.
- نقش درمانگر در روانکاوی لوح سفید است (خنثی) اما در روان تحلیل گری رواندرمانگر منفعل است و فرایند درمان طولانی تر.
آسیب شناسی از نظر برن:
الف) به علت مسایل درون فردی
ب) به علت مسایل برون فردی
درون فردی :
1- مشکلات ساختاری
الف) آشفتگی : به راحتی یک بخش شخصیت به بخش دیگر سر می خورد
ب) آلودگی : یک بخش شخصیت به بخش دیگر شخصیت آلوده میشود
ج) طرد یا کنار گذاشتن : فرد یکی از پایگاه های شخصیت را ندارد
2- موضع زندگی ناسالم
من خوب نیستم - تو خوب نیستی (پارانوئید)
من خوبم - تو خوب نیستی (خودشیفته)
من خوب نیستم- تو خوبی (وابسته)
من خوبم - تو خوبی (مانیا)
3-سناریو یا قصه بیمار گونه داشته باشد
1- سناریو افسردگی
2- سناریو دیوانگی
3- سناریو اعتیاد
ب) مسایل برون فردی :
مانند محاورات متقاطع و خارج از مضمون که باعث بروز آسیب می گردد.
-
فرایند درمان از نظرآدلر
1- ایجاد رابطه حسنه و حفظ آن در طول درمان
2- هدفهای زندگی و شیوه زندگی را باید اشکار کرد ( از راههای منظومه
خانواده ، خاطرات اولیه و اشتباهات اساسی ) 3- تفسیر و تعبیر و ایجاد
بصیرت در مورد : خاطرات اولیه ، منظوه خانواده ، اشتباهات اساسی و رویاها
4- جهت دهی و باز آموزی مجدد
1-فنون باز آموزی : ایفای نقش
2- دکمه فشار
3- تکنیک صحیت کردن با والدین
مقایسه فرایند درمان از نظر :
فروید :
1- ردیابی امیال واپس زده ، مشخص کردن نوع کشمکش ها و یاری به بیمار
جهت غلبه بر آنها با افزایش سازگاری فرد ، افزایش توان جهت هماهنگی غرایز ،
تداعی آزاد ، تحلیل رویا
2- تخلیه و پالایش
3- حل مقاومت ها با روش جلب توجه به قسمتها ی موثر و حساس رویا ، خیالات ، شوخیها و لغزشها
آدلر :
1- رابطه حسنه
2- آشکار کردن هدفهای زندگی و شیوه زندگی
3- تعبیر و تفسیر و ایجاد بصیرت
4- باز آموزی و جهت دهی مجدد
الیس :
از راه اصلاح باورها و مداخله در تغییر باور فرد
1- شناختی
2- عاطفی
3- هیجانی
مقایسه مفهوم اضطراب از نظر :
فروید :
اضطراب 3 نوع می باشد
1- اضطراب واقعی
2- روان رنجور
3- اخلاقی واقعی ناشی از عوامل بیرونی می باشد روان رنجور ناشی از ترس
از کنترل خارج شدن غرایز می باشد و اخلاقی ناشی از ترس از وجدان خویش می
باشد .
آدلر : ناشی از فقدان یادگیری ، ادراکها و تصورات غلط ، فقدان تمدن
الیس
: ناشی از تفکر غیر منطقی و غیر عقلانی می باشد انسان بوسیله اشیای
خارجی مضطرب نمی شود بلکه بوسیله افکار معیوب خود مضطرب می شود . فرد ذاتا
احساس بیکفایتی و بی ارزشی می کند و نمی تواند با خطرات تهدید کننده مواجه
شود.
برن : محاورات متقاطع 1 و2 و محاورات خارج از مضمون باعث اضطراب میشود
مقایسه شخصیت:
فروید:
شخصیت از نظر فروید از سه جزء نهاد ، خود و فراخود تشکیل شده است. (کتاب
دکتر شفیع آبادی کاملتر می باشد : ساختاری، پویا،جبری،تکاملی)
آدلر: شخصیت از طریق هدفهای تخیلی ، تلاش برای برتری ، علاقه اجتماعی و شیوه زندگی یگپارچه می شود
الیس: شخصیت را متاثر از عوامل فیزولوژیکی ، اجتماعی و روان شناختی می داند
برن :شخصیت را شامل سه پایگاه من های کودکی ، بالغ و والد می داند
ماهیت انسان :
فروید : انسان نه خوب است و نه بد ماحصل رشد تدریجی می باشد انسان موجودی دو جنسی است
آدلر
: انسان موجودی خلاق ، انتخابگر ، اجتماعی ، مسئول و در حال شدن می باشد
از طریق من خلاقانه تجارب خود را معنی می بخشد موجودی آزاد است که در
گزینش سبک زندگی مختار می باشد . دلسردی ریشه اختلالات است. انسان موجودی
انتخاب گر و آزاد است.طبق نظر آدلر زندگی بودن نیست بلکه زندگی شدن است.
الیس:
انسان موجودی عقلانی ، منطقی و در عین حال غیر منطقی می باشد حیوان
ناطقی است که توان فکر کردن دارد ازاد است و می تواند خود را توجیه کند
پاسخ دهنده و خلاق است با انسانهای دیگر دوست و عاشق است مشروط به اینکه
در دام تفکر غیر منطقی نیفتد.
-
الیس:
فنون درمانی الیس :
1- روشهای شناختی : اصلاح افکار و عقاید غلط
2- روشهای هیجانی : اصلاح هیجانات و احساسات از راههای تصویر سازی ذهنی ، شوخی ، نقش گذاری و حمله به شرم
3- فنون رفتاری : از راههای حساسیت زدایی، شرطی سازی ، آرمیدگی و. . .
موجب اصلاح رفتار می شود (مثلث مربوط به افکار ، رفتار و احساس یادآوری
می شود)
منبع: میگنا