عصرایران؛ احسان محمدی - جام جهانی 1990ایتالیا، دیدار افتتاحیه: آرژانتین – کامرون. تقریباً همه دنیا پشت آرژانتین ایستاده اند. دوشادوش جادوگری به اسم
دیه گو آرماندو مارادونا که جام جهانی پیش همه را مسخ ساق های کوتاه اما عضلانی اش کرده بود. کمتر کسی کامرون را می شناخت.
کمتر کسی جز مردم آن دیار تفتیده دوست شان داشت. اما هر دقیقه ای که از بازی گذشت مردم دنیا مثل آدم هایی که از یک صف شلوغ به صف خلوت تر اضافه شوند حامی «شیرهای رام نشدنی» شدند.
آنها با تمام وجود از دروازه شان محافظت می کردند، با چنگ و دندان. با خطاهای وحشتناک که باعث می شد دیه گو مارادونا و
کلودیو کانی جیا نیم بیشتری از بازی روی چمن غلت بزنند. آنها در همان نیمه اول ده نفره شدند. کارت قرمز اما امید آنها را خدشه دار نکرد.
تا اینکه
فرانسوا اومام بیک توپ بلوکه شده ای را که در آسمان می چرخید با ضربه سری نرم به سوی دروازه آرژانتین هدایت کرد، توپ به زمین خورد و
نری پمپیدو مثل گلوله ای آتشین نتوانست توپ را در دست هایش مهار کند و توپ آرام از زیر بازوهایش غلتید و از خط دروازه رد شد ... معجزه به وقوع پیوست. حالا تیمی که کمتر کسی دوستش داشت به لیست محبوب ها پیوست، کنار ایتالیای میزبان، انگلستانی که
پل گاسکوئین جوان و
دیوید پلات دوست داشتنی را داشت، آلمانی که پیراهنش مثل ستاره هایش
کلینزمن،ماتیوس، بره مه و .. می درخشید.
حالا شیرهای رام ناشدنی آن قدر محبوب شده بودند که خیلی ها حتی دو پنالتی آشکار آنها مقابل انگلستان در نیمه نهایی را باور نکردند. گفتند فیفا از اوج گرفتن یک تیم آفریقایی آزرده خاطر است، گفتند کامرون و
روژه میلای دوست داشتنی قربانی شده اند؛ قربانی هایی که در تالار افسانه های دوست داشتنی فوتبال نام شان برای همیشه مانندگار شد.
آری،کسی برای تیم ملی ایران بختی قایل نیست. حتی
ژوزه مورینیو مرد خاص فوتبال که گاهی برخلاف موج شنا می کند و اظهارنظرهای متفاوتی بر زبان می راند شانس صعود را به آرژانتین و نیجریه داده است.
انگار هیچ کس نمی خواهد تیم ما را ببیند، اما ما یکی از 32 تیم حاضر در جام جهانی هستیم، مهم نیست که کسی برای مان بختی قایل است یا نه، مهم این است که ما خودمان را به این فستیوال بزرگ تحمیل کرده ایم و حالا اگر به خودمان ایمان داشته باشیم، اگر با تمام سلول هایمان باور داشته باشیم که می توانیم حتی در صورت شکست خوردن مردانه بجنگیم و نترسیم، ممکن است به یک کامرون تازه تبدیل شویم. به «یوز»های رام ناشدنی 2014.
برویم در تالار شگفتی های فوتبال نام خود را حک کنیم...
بنابراین شخصا امیدی به موفقیت این تیم ندارم!
اگر تیم مان خوب باشد، مسلما نتیجه می گیرد، ولی اینکه از الان بگوئیم تیم مان فلان است، بهمان است ... باید ریتم بازی اول تیم مان در جام جهانی را خوب دید.
برای بنده تیم مان زمانی ارزشمند است که بازی کنانش "پر تلاش" و "با غیرت" ظاهر شود. حالا اگر هم در بازی ای نتیجه نگرفتیم، مهم نیست!
صمیمی بود و زلال
به امید موفقیت و سربلندی ملی پوش های ایران