عصرایران؛ محمدرضا شعبانعلی - این روزها، بسیاری از ما "روز مادر" را با هدیه و تماس و دیدار، به مادران خود تبریک میگوییم.
برخی دیگر از ما مردان، برای همسران خود هدیه میبریم چرا که مادر فرزندانمان هستند.
برخی دیگر، به همسران خود توضیح میدهیم که اگر چه هنوز فرزندی نداریم، اما امروز فقط روز مادران نیست. روز زن هم هست و میکوشیم با این توضیح لبخندی بر لبانشان بنشانیم.
هدیهی زنان به دنیا، چیزی فراتر از آوردن فرزند است. چیزی فراتر از مشارکت در اقتصاد.
هدیهی آنها به دنیا، «نگرش و منش مادرانه» است.
شاید این روزها، جامعهی ما بیش از عنوان «مادر» نیازمند منش و نگرش «مادرانه» باشد.
نگرشی که «زایش» را جزء جداییناپذیر طبیعت انسانی بداند و بکوشد با رفتار و تصمیمهایش «یادگاری زنده و جاودان» از خود باقی بگذارد.
نگرشی که «محبت نامشروط» را به اطرافیان هدیه دهد. مستقل از اینکه اطرافیان با او چه کردهاند و چه خواهند کرد.
نگرشی که «آه کشیدن و گریستن در حضور دیگران» را ارزش نداند. محکم بایستد. لبخند بزند و شادیاش را با دیگران شریک شود و غمهایش را در خلوت با خود مرور کند.
نگرشی که «نخستین لقمهی روی میز» را برندارد و «آخرین لقمهی روی میز» را زمانی بردارد که از سیر شدن همهی حاضران بر سفره، مطمئن شده باشد.
نگرشی که «دستاوردهای اطرافیانش را نیز دستاوردهای خود بداند» و «از موفقیت فرزندش چنان شاد شود که گویی موفقیت خود اوست». هر چند که فرزند، کمکها و حمایتهای او را به فراموشی بسپارد.
نگرشی که بین «فرزند خود» و «فرزند دیگری» فرق نگذارد و هر جا هر کسی و هر کاری را دید، مانند فرزند خود و کار خود، مراقب آن باشد.
رویش چنین نگرشی بهشت را در زیر پای ما خواهد آفرید حتی اگر بستر رشدمان خشکترین بیابان باشد.
بیایید روز مادر را به آنها که «مادرانه» فکر میکنند و زندگی میکنند تبریک بگوییم و از زنان بخواهیم که اخلاق مادری را به همهی ما مردان و مردمان این دیار بیاموزند و مراقب باشیم که اگر روحمان هنوز پذیرش نگرش مادرانه را ندارد، در جامعه و کار و زندگی، فضایی نسازیم که تنها راه بقای زنان، فراموش کردن نگرش مادرانه باشد.