دیروز ریز مبالغ دریافتی و قراردادهای مربیان و بازیکنان تیم فوتبال پرسپولیس تهران منتشر شد. نگاهی به ارقام دریافتی نشاندهنده اوج بیعدالتی و تبعیض آشکار در جامعه است. ناگفته پیداست که انتشار این مطلب تنها تخطئه این رویه در یک تیم نیست و مشخص است که در دیگر تیمها نیز چنین رویهای وجود دارد و در واقع این وضعیت بر کل فوتبال در ایران حاکم شده است.
به گزارش ایسنا به نقل از سایت الف، در حالی که بحث قراردادهای بازیکنان فوتبال از ابتدای این فصل و همزمان با آغاز مشکلات مالی به یکی از سوژههای داغ فوتبال ایران تبدیل شده بود تا جایی که بازیکنان برخی از این تیمها دست به اعتصاب زدند و تهدید به عدم بازی کرده بودند، با نگاهی به این لیست میتوان به وضوح مشاهده کرد که این بازیکنان بخش اعظمی از قراردادهای خود را دریافت کردهاند و برخی از این بازیکنان مبالغی در حدود 600 تا 700 میلیون تومان دریافت کرده بودند و کاسه گدایی به دست گرفته بودند و آن چنان مظلومنمایی میکردند که برای تامین مخارج خانواده به دنبال گرفتن وام هستیم!
ظاهرا تیمهای فوتبال و بازیکنانشان در زمان دریافت پول و حق و حقوق کاملا حرفهای هستند اما دریغ از یک عنوان افتخار و قهرمانی از سوی این تیمها. دو باشگاه پرطرفدار پایتخت و چندین تیم صنعتی دیگر که طول این چند سال با بازیهای فاجعهبار خود خون به دل هواداران خود کردهاند از قبل بودجه بیتالمال ارتزاق میکنند و این هزینههای کلان و میلیاردی را میبایست دولت از جیب خود این ملت پرداخت کند. در واقع مردم باید تاوان پولی را بدهند که به جیب برخیها که شایستگیاش را نداشتند، ریخته شده است.
همچنین با نگاهی به این لیست میتوان متوجه شد عملا بیقانونی مضاعف صورت گرفته و دو قرارداد با بازیکنان و کادر فنی بسته میشود. در حالی که یک قرارداد در باشگاه نگهداری میشود قرارداد دیگری با مبلغ کمتر (ظاهرا برای فرار مالیاتی) به طور رسمی به سازمان لیگ فوتبال ارسال میشود.
در چند سال گذشته، اوایل هر فصل رقمی به عنوان سقف قرارداد اعلام میشد که در آخرین سال نیز ۴۵۰ میلیون تومان به عنوان سقف قرارداد تعیین شد در حالی که همین مبلغ نیز جای بحث جدی دارد که چرا باید این همه پول به این بازیکنان بیکیفیت داد اما حالا این رقم پول خرد لیگ برتر به حساب میآید و بازیکنان درجه چندم نیز این پول را پس میزنند!
مربی که تمام زحمتش چند سال فوتبال بازی کردن است در سطح درجه دو و سه برای حداکثر هشت ماه فعالیت نصف و نیمه، سالی 200 میلیون تومان میگیرد و اگر کمی اسم و رسمدار باشد این مبلغ به میلیارد هم میرسد، در حالی که متبحرترین اساتید دانشگاه و مهندسین و مدیران کشور نیز چنین حقوقی ندارند!
روزی که سقف قرارداد وضع شد، تصور میکردند به فرمول مهار دستمزدهای کلان در این فوتبال بیکیفیت دست یافتهاند، غافل از اینکه راههای بسیاری برای فرار از قانون وجود دارد و در این بین همه با اطلاع از این موضوع خود را به ناآگاهی و بیاطلاعی زدهاند. این سقف به زودی تبدیل به شوخی لیگ برتر شد و آرام آرام سقف قرارداد با «تمسخر» روبهرو شد.
این در حالی است که در این فصل اخبار مختلفی و عجیبی از قراردادهای بازیکنان نیز مطرح میشد. به عنوان مثال بحث پورشهها و اتومبیلهای لوکس، جشنهای مختلف، خانههای گرانقیمت، واگذاری زمین، وعده راهاندازی رستورانهای زنجیرهای، هواپیمای اختصاصی و ... مطرح شد و در واقع همه برای دور زدن سقف قرارداد همه آماده بودند.
و این همان فوتبالی است که وقتی یکی از داوران به جرم تبانی و رشوه محروم شد «در تماس با کمیته داوران و دو نفر از مدیران بلندپایه فدراسیون فوتبال تهدید کرده چنانچه او را به این شکل از جامعه داوری دور کنند تمام مسائلی که درباره جامعه داوری ایران و مدیران فدراسیون میداند را با سند و مدرک رو خواهد کرد» و بعد از مدتی، پرداختن به قضیه کمرنگ و کمرنگتر شد و همان زمان یکی از روزنامهها نوشته بود «برخی از مدیران فدراسیون هم در جریان رشوهگیری داوران بوده و هستند و به قول معروف گر پرده برافتد نه تو مانی و نه من.»
فوتبال ما به دلیل سیاستهای غلط، چنان دچار تباهی، رشوه و بازیکنان بیکیفیت و مدیران ناکارآمد شده که یک ستون اساسی آن یعنی تماشاگران از چرخه آن حذف شدهاند و ما شاهد خالی شدن هر چه بیشتر ورزشگاهها هستیم و گاهی آدم فکر میکند به قول یکی از بزرگان فوتبال چند سالی باید تعطیل شود تا سر و سامانی دوباره به این بلبشوی فساد داد.
کاش مسئولین ذیربط، چرتکهای به دست گیرند و ببینند با این میلیاردها تومانی که برای هیچ و پوچ این فوتبال صرف میشود، میتوان چند مدرسه و کتابخانه و بیمارستان ساخت!
در پایان باید یادآور شد که این پولهای کلان نیست که فوتبال یک کشور را میسازد یا یک بازیکن را حرفه ای و درجه یک میکند که که اگر اینگونه بود بهترین فوتبالیستهای دنیا از نواحی فقیرنشین آمریکای جنوبی سر بر نمیآوردند. فوتبال، امروزه صنعتی است که در تمام دنیا غیردولتی و اغلب سودده و وابسته به تبلیغات و حق پخش تلویزیونهای خصوصی است، پس لزومی ندارد که دولت در کشور ما که هزاران خرج واجب و ضروری دارد، هر ساله میلیاردها تومان را صرف تعداد بسیار معدودی آدم معمولی کند.
در نهایت اینکه دوستان فوتبالیست اگر مدعی هنر و تبحری هستند، خود را به فوتبال خارج از کشور برسانند و نوش جانشان دهها میلیارد تومان بگیرند که در این صورت ملت و دولت هم به خاطر درآمدزایی و ارزآوریشان ممنونشان هم خواهند بود.