در لیگ پیر و فرسوده فوتبال ایران توجه بیش از حد به بازیکنان اسمی باعث شده جوانها را فراموش کنیم و این زنگ خطری بزرگ برای آینده فوتبال ایران است.
به گزارش ایسنا، فوتبال ایران خیلی وقت است پیر شده. این را بارها نوشتهایم و کارشناسان هم به دفعات گفتهاند که باید برای فوتبالی که هنوز علی کریمی و رضا عنایتی در آن میدرخشند تاسف خورد. میانگین سنی تیمهای لیگ برتری بالاست و در کنار آن تیم ملی هم چندان بازیکن جوانی ندارد که کارلوس کیروش در ترکیب ثابت از آن استفاده کند.
13 دوره از لیگ برتر ما گذشته، اما هنوز اندرخم یک کوچهایم. پایه و اساس فوتبال دنیا و باشگاههای معتبر روی توجه به بازیکنان جوان و سرمایهگذاری روی نوجوانان با استعداد است. این گونه است که نیمار در 19 سالگی به اوج میرسد و بارسلونا خواهان به خدمت گرفتن او میشود.
کریستیانو رونالدو در 20 سالگی به منچستر میرود و مسی در 18 سالگی ستاره میشود، اما در فوتبال ایران به غیر از دو، سه مورد چه بازیکنی را در 10 سال اخیر داشتهایم که در سن زیر 20- 21 سالگی ستاره شده باشند و نوید آیندهای خوب را برای تیم ملی بدهد؟ سالهاست که چرخه بازیکنسازی در فوتبال ما معیوب شده و مشخص نیست از چه زمانی و چگونه باید تغییری در این روند ایجاد شود؟
یک آمار عجیب و تاسفآور از فصل جاری لیگ برتر میزان استفاده تیمهای لیگ از بازیکنان جوان است، به غیر از یکی، دو تیم لیگ برتری هیچ تیمی از بازیکنان زیر 19 یا زیر 21 سال در ترکیبش استفاده نکرده است. این نشان میدهد مربیان لیگ بیشتر به دنبال استفاده از بازیکنان با تجربه و اسمی بودهاند و خیلی کمتر به جوانها اعتماد میکنند. مثلا سید حسین حسینی، دروازهبان جوان استقلال تاکنون در لیگ برتر برای این تیم صفر دقیقه بازی کرده است! این عدد مقابل آمار سایر بازیکنان جوان زیر 21 سال هم دیده میشود.
آمار جوانگرایی در لیگ واقعا پایین است. بیشک یکی از عوامل بالا رفتن میانگین سنی تیم ملی هم در سالهای گذشته همین بوده است. سن پختگی بازیکنان در فوتبال دنیا 20 سال است، اما در فوتبال ایران یک بازیکن بعد از این که 25 – 26 سالگی را رد میکند میشود "پدیده"! به غیر از علیرضا جهانبخش که او هم دیگر در لیگ ما نیست در سالهای گذشته پدیدهای نداشتهایم.
شاید دلایل زیادی برای این موضوع وجود داشته باشد که مربیان ما نمیتوانند به جوانها اعتماد کنند. بدون شک یکی از آنها نتیجهگرایی مدیران و البته هواداران است که سرمربی را مجبور میکند ظرف یک فصل به هدفی که باشگاه برایش ترسیم کرده برسد، اما گذشته از آن بحث دلالی و گرفتن سود در قرارداد بازیکنان هم تاثیرگذار است. به طور مثال بازیکنی که زیر 21 سال است و میخواهد به یک تیم لیگ برتری برود شاید قراردادش از 50 میلیون تومان بیشتر نشود. بنابراین امکان گرفتن سود آن چنانی از این مبلغ برای واسطهها وجود ندارد، اما یک بازیکن اسمی که برای مثال 300 میلیون میگیرد، میشود در قراردادش دست برد و به اندازه قرارداد آن بازیکن جوان از قرارداد با یک بازیکن اسمی سود گرفت.
ایسنا در چند ماه گذشته گزارش جامعی از آکادمی چند باشگاه لیگ برتری از جمله استقلال، پرسپولیس، فولاد و راهآهن تهیه کرد. در اکثر این گزارشها مهمترین نکتهای که دیده میشد، نابسامان بودن وضعیت نوجوانان و آیندههای این فوتبال بود که با امید و آرزوهای فراوان به آکادمی یک باشگاه معتبر میآیند، اما ادامه کارشان آن طور که تصور میکنند نیست. هر چند در این زمینه به صورت انگشت شمار بازیکنان خوبی به فوتبال معرفی شدهاند، اما همه قبول دارند که پایه و اساس کار ایراد دارد.
در این فصل از لیگ برتر، راهآهن تنها تیمی بوده که کمی بیشتر به بازیکنان جوان اهمیت داده است. شاید دیگر وقت آن فرا رسیده باشد که سازمان لیگ برای جوانگرایی در فوتبال چارهای بیندیشد و همان طور که برای ورود بازیکنان و مربیان خارجی به لیگ فیلتر میگذارد، استفاده از بازیکنان جوان را هم در تیمها اجباری کند.
البته این اتفاق باید از لیگهای پایینتر مثل دسته یک و دسته دو شروع شود تا چرخه بازیکنسازی که در نهایت به بازیکنان حرفهای لیگ برتر میرسد راه درستی را در پیش گیرد. بدون شک این بزرگترین نگرانی برای فوتبال ماست که چگونه و از کجا میخواهیم به توجه به بازیکنان جوان و ورود سیستماتیک آنها را به سطح اول فوتبال کمک کنیم.