خیلی از زوجین بدبینیهای بیمارگونه خود را نوعی رفتار طبیعی تلقی میکنند و آنرا با عناوینی همچون غیرت و تعصب و مراقبت توجیه میکنند، حال آن که واقعیت چیز دیگری است. اساسا بدبینی به همسر در 3 حالت کلی بروز میکند: گروه اول افرادی هستند که بدبینی در ذاتشان است. این افراد را از همان ابتدای زندگی براحتی میتوان شناخت؛ آن زمان که نسبت به هر موضوعی نیمه خالی لیوان را میبینند و در رابطه با پیرامون خود نوعی نگاه منفی دارند.
گروه دوم افرادی هستند که نوعی وسواس نیز در بدبینیهایشان نهفته است. این دسته از زوجین نسبت به برخی رفتارها و واکنشهای همسر خود به جنس مخالف، حال در محیط کاری باشد، نوعی وسواس فکری دارند که در پارهای اوقات همراه با بدبینی به وی است که البته در این فرم باز هم اختلاف بین زوجین خیلی پدیدار نمیشود.
گروه سوم که در حقیقت روزگاری جزو گروههای یک و دو بودند بشدت در معرض خطرند، چرا که مبتلا به اختلالات پارانوئیدال میشوند به این معنا که با کنار هم گذاشتن برخی پارامترهای خیالی به این نتیجه میرسند که همسرشان قطعا در حال خیانت به وی است و این فکر همچون خوره جسم و روح فرد را نابود میکند و اگر خوشبین باشیم که اتفاق ناگواری در این بین نیفتد، طلاق و جدایی بین زوجین مسالمت آمیز ترین اتفاق است.
ریشههای بدبینی به همسر
** خیلی اوقات بدبینی و شک بین زوجین از علاقه و عشق زیاد به یکدیگر نشات میگیرد. خانم همسرش را تنها متعلق به خود میداند و طبیعتا هر نوع رفتار خارج از منزل برایش سخت و غیر قابل هضم است. بتدریج این عشق و علاقه به نوعی احساس شکست از دیدگاه خودش تبدیل میشود و هر آن فکر میکند که زندگی اش در حال فروپاشی است. ** عدم شناخت کافی از همسر، اساس بدبینی و شک به وی است. وقتی مرد از همسر آیندهاش تصویری دیگر را در ذهن میپرورانده با ورود به زندگی مشترک متوجه میشود که در انتخابش اشتباه کرده و این خود نوعی نفرت و انزجار را در وی نسبت به همسرش ایجاد میکند و طبیعتا این موضوع مهمترین دلیل میشود برای پیدایش بهانه گیریها و بدبینیهای بیمار گونه.
** فرزندان والدین بدبین و شکاک در طول زندگی یاد میگیرند که در آینده نیز نسبت به همسرشان و اطرافیان خود بدبین و شکاک باشند. این موضوع نقش تربیت خانواده را براحتی روشن میکند، اینگونه که فرزندتان از شما بدبینی و شک به همسرش را یاد میگیرد.
** مراقبت از خانواده در مقابل سنگ اندازی و حسادتهای
اگر فکر میکنید که همسرتان بی هیچ دلیلی به شما شک دارد، به او کمک کنید شکهایش را برطرف کند. اگر باز درست نشد، قبل از اینکه دیر شود از متخصص کمک بگیرید
دشمنان خانوادگی که عموما به شکل یک دوست وارد زندگی میشوند نیز اساس خیلی از بدبینیها و سوءتفاهمهاست. دوست شما به زندگیتان حسادت میکند و بر همین اساس پروژهای را پیاده میکند که اطمینان شما را به همسرتان سلب کند. اگر فکر میکنید که همسرتان بی هیچ دلیلی به شما شک دارد، به او کمک کنید شکهایش را برطرف کند. اگر باز درست نشد، قبل از اینکه دیر شود از متخصص کمک بگیرید
تاثیر شک و سوءظن در روابط
چه بلایی سر همسر شکاک میآید؟ شک و سوءظن چه تاثیراتی میتواند بگذارد که فرای کنترل ماست؟ اگر سوءظن به یک اتفاق هر روزه تبدیل شود، میتواند مشکلساز شود. فرد شکاک معمولاً احساس ناامنی میکند و بدترین چیزها را درمورد همسرش تجسم میکند. حتی یک اتفاق ساده مثل برنداشتن تلفن توسط همسرش میتواند زندگی فرد شکاک و همچنین همسر و بقیه اطرافیانش را جهنم کند. افراد شکاک آرامش روحی و روانی را از خود و دیگران سلب میکنند.
گاهی اوقات سوءظن به خیانت درست به اندازه همان خیانت میتواند به رابطه آسیب بزند. اگر شکها نادرست باشند، همسر فرد شکاک حالت دفاعی گرفته و او را سرزنش خواهد کرد. گاهیاوقات حتی ممکن است وسوسه شود که واقعاً خیانت کند. افراد شکاک افرادی شدیداً متزلزل هستند که احساس ناامنی میکنند و حتی ممکن است تا جایی پیش بروند که دست به کشتن همسرشان بزنند. حتی ممکن است به خاطر حس عدم امنیت و اطمینانشان خودکشی کنند. به همین دلیل اگر فکر میکنید که همسرتان بی هیچ دلیلی به شما شک دارد، به او کمک کنید شکهایش را برطرف کند. اگر باز درست نشد، قبل از اینکه دیر شود از متخصص کمک بگیرید.
چه کمکی میتوانید به خودتان و او بکنید؟
چه چیزی باعث میشود که همسرتان به شما شک کند؟ آیا شما میتوانید این شکاکیت را از بین ببرید؟ دلایل زیادی وجود دارند که باعث میشوند شریک زندگیتان به شما شک کند. احساس عدم امنیت، بدبینی، سوءتفاهم، حسادت و بیاعتمادی انگیزههای همسرتان را برای سوءظن بیشتر میکنند. زندگی ترسناکی است اگر هر روز احساس کنید یک نفر شما را زیر نظر دارد، به هر کاری که میکنید حساس است و اجازه نمیدهد هرجایی بروید. شما حق دارید از همسرتان عصبانی شوید که شمارههای تماس، پیامکها و ایمیلهایتان را بدون اجازه شما کنترل کند بدون اینکه هرگز در طول رابطه زناشوییتان خطایی از شما سر زده باشد. دفاع از خودتان در برابر این سو ظن و پافشاری برای اینکه ثابت کنید کاری نکردهاید بیفایده است. همسرتان باید بفهمد که اشتباه میکند و از شما بخواهد تا کمکش کنید از شکاکیت رها شود.
چگونه رفتار کنید؟
کار آسانی نیست که به همسرتان بفهمانید او بیش از اندازه شکاک است به ویژه اگر شما تازه ازدواج کرده باشید. بعضی از واکنشهای خاص مثل داد و بیداد و قهر کردن در برابر پرسشهای همسرتان مثل اینکه «کجا بودی؟ با کی بودی؟ چرا تلفنت رو جواب ندادی؟ چرا این عطر خاص رو استفاده کردی؟» بسیار ناشیانه و بیفایده هستند.
پس اگر احساس میکنید همسرتان شکاک است باید به دنبال راهکارهای مفیدتری باشید:
مشکل از شما نیست:
پیش از هر واکنشی مطمئن شوید همسرتان تا چه اندازه شکاک است. او ممکن
یک مشاور یا روان درمانگر نه تنها میتواند علت شکاکیت در همسرتان را تشخیص بدهد بلکه میتواند راهکارهایی را برای رابطه و مشکل خاص شما پیشنهاد بدهد
است تمام روز مشغول کنترل کردن شما باشد. ایمیلهایتان را چک کند و با نام کاربری شما در اینترنت فعالیت کند تا از روابط شما سر دربیاورد. اما این مشکل شما نیست و فقط بخاطر بیاعتمادی همسرتان است. واکنشهای آنی و دفاع از خودتان کمکی به وضعیتی که در آن هستید نمیکند. شما حق دارید ناراحت باشید اما حتی یک لحظه فکر نکنید شما غیرطبیعی هستید و راه و رسم برقراری یک رابطه عاطفی زناشویی را نمیدانید. این نکته را به راحتی میتوانید بفهمید؛ آیا شما هم مثل همسرتان بدبین و شکاک هستید و علاقهای به دخالت در امور شخصی همسرتان دارید؟
تحت تأثیر قرار نگیرید:
زندگی با کسی که دوستش دارید اما او به شما اعتماد ندارد دشوار است اما شما نباید اجازه بدهید رفتار اشتباه او زندگیتان را برهم بزند، روزتان را خراب کند و غمگینتان کند. نیازی نیست از خودتان دفاع کنید. میتوانید تمام روز را با همسرتان به بحث درباره اینکه چه کسی را و کجا و در چه ساعتی دیدهاید و یا اینکه مغازه دار به شما چه گفته است و چه پوشیدهاید تلف کنید و یا فقط شنونده ترسها و بیاعتمادیهای همسرتان باشید.
شنونده باشید:
به جای انتقاد یا واکنشهای تند کمی به حرفها و نگرانیهای همسرتان گوش بدهید. او از چه رفتار شما احساس نگرانی میکند؟ همین که او بتواند به شما اعتماد کند تا از ترسها و نگرانیهایش بگوید قدم مهمی برای بهبود احساس بیاعتمادیاش برداشته است. او میگوید: «نپوش، نرو، نیا، نگاه نکن» و وقتی شما پاسخ میدهید «به تو ربطی نداره» همه چیز در یک تنش تمام میشود. اما اگر بپرسید «چرا؟ از چی میترسی؟ چی شد که این ترسها به سراغت اومد؟ برام توضیح بده چه اتفاقی میافته اگه من با یه غریبه تلفنی حرف بزنم؟» همسرتان شروع به واکاوی احساساتش میکند و شما خوب میدانید که همه ما نیاز به یک شنونده بیطرف داریم! یک مشاور یا روان درمانگر نه تنها میتواند علت شکاکیت در همسرتان را تشخیص بدهد بلکه میتواند راهکارهایی را برای رابطه و مشکل خاص شما پیشنهاد بدهد
روی رفتارتان کار کنید:
بهانه به دست همسرتان ندهید. بعضی از رفتارهای شما ممکن است به نظر همسرتان شکبرانگیز باشند. اگر عادت دارید در جایی خلوت با تلفن حرف بزنید یا دیر به خانه بیایید آنها را کنار بگذارید.
با هم صحبت کنید: اگر از تلاش برای ایجاد اعتماد در همسرتان خسته شدید باید با همسرتان درباره احساساتتان حرف بزنید. به او بفهمانید که رفتارش چه احساس ناراحتکنندهای در شما ایجاد میکند. با این حال اگر بعد از تمام تلاشهای شما برای اعتماد سازی در همسرتان ناکام ماند هنوز یک فرصت مهم دیگر دارید. این تنها راه باقی مانده کمک از متخصصان است. یک مشاور یا روان درمانگر نه تنها میتواند علت شکاکیت در همسرتان را تشخیص بدهد بلکه میتواند راهکارهایی را برای رابطه و مشکل خاص شما پیشنهاد بدهد.
گاهی رفتارهای حسادتآمیز همسرتان صرفا بخاطر احساس ناامنی نیست بلکه ممکن است همسرتان شخصیت ناسازگاری داشته باشد و تربیت غلط ذهنیت او را نسبت به روابط تخریب کرده باشد و این مسالهای نیست که شما خودتان بدون کمک از یک متخصص آن را حل کنید.
منبع: میگنا