زندگی
در عصر ارتباطات ویژگیها و شرایط خاص خود را دارد تا جایی که استفاده از
ابزارهای حاصل از تکنولوژی در این عصر اجتنابناپذیر است.
استفاده
از رایانه در جهان، به عنوان سمبل تکنولوژی حتی دنیای کودکان را نیز
دستخوش تغییر کرده و در این بین تولیدکنندگان و طراحان بازی های رایانهای
سودهای گزافی رابه جیب میزنند و تنها به فکر فروش بیشتر محصولات خود هستند
و گویی تنها دغدغهای که ندارند آسیبهای حاصل از استفاده از این بازیهای
رایانهای است.
بازی های رایانه ای قدمتی نزدیک به 40 سال دارد،
اما با نگاهي به انبوه بازي هاي موجود در بازار در مي يابيم كه قريب به
اتفاق اين بازي ها وارداتي و محصول كشورهاي ديگر - خصوصاً كشورهاي غربي -
است كه در ساخت هريك از اين بازي ها اهدافي را دنبال مي كنند.
متأسفانه
كشور ما در اين زمينه به پيشرفت هاي قابل توجهي دست نيافته است. شركت هايي
در اين زمينه مشغول فعاليت اند و توليداتي هم عرضه كرده اند كه متأسفانه
پاسخ گوي نيازهاي نسل امروز جامعه ما نيست و بايد براي اين امر مهم و
حياتي، توسط مسئولان ذيربط، تدابيري انديشيده شود.
با همه اين
اوصاف ضرورت وجود نهادي تنظيم كننده و ناظر در اين بخش احساس ميشد كه
سرانجام در سال 85 بنياد ملي بازيهاي رايانهاي تصويب شد كه اين بنياد
وظيفه هدايت، حمايت و برنامهريزي براي سنين مختلف را در اين حوزه دارد اما
اينكه اين بنياد در طول هفت سال فعاليتش چه دستاوردي داشته خود جاي سوال و
ابهام دارد.
کل بودجه و اعتبار هزینه شده برای بنياد ملي بازيهاي
رايانهاي چقدر بوده و چگونه هزینه شده است؟ چه تعداد بازی ایرانی روانه
بازارهای خارجی شده و تولیدات داخلی کدام بازی در کشور طرفدار دارد؟
نقش
بنياد ملي بازيهاي رايانهاي در گسترش و اشاعه تولیدات به اصطلاح فاخر
ایرانی چه بوده است؟ و به راستی کدام ارگان یا نهاد رسمی کشور نظارت علمی و
اصولی بر روی فعالیت های بنیاد دارد؟
اين ها ازجمله ابهاماتي است
كه بايد پاسخ داده شود و موضوع مهم ديگر آن است كه بايد شفاف شود كه اعضای
هیات امنای بنیاد چه کسانی هستند و یا چگونه انتخاب شده و چه نظارتی بر
فعالیت مدیرعامل بنیاد دارند؟
شرکت در نمایشگاه گیم اسپوی دوبی 3سال
متوالی با صرف هزینه های میلیاردي برای چه بوده و چرا فقط برخی
تولیدکنندگان - ظاهرا خاص - اجازه حضور در غرفه ایران را داشتند و نتیجه
این هزینه ها چه بوده است؟
و آیا تقلید کورکورانه و استفاده
غیرمجاز از موتورهای ساخت بازی تولید کشورهای خارجی به عنوان ساخت بازی
ایرانی و تولید محتوا محسوب می شود؟
با توجه به وجود مرکز رسانه
های دیجیتال در وزارت فرهنگ که همان فعالیت های بنياد ملي بازيهاي
رايانهاي را در راستای همان اهداف برگزار می کند، آیا وجود اين مركز و
بنياد، موازی کاری در یک وزارتخانه محسوب نميشود؟
و با توجه به قطع
بودجه عملیاتی این بنیاد در سال 91 برای سال 92 از طرف مجلس، به چه دلیل
با حمایت رییس جمهور سابق از بودجه های خارج از کنترل وزیر، هزینه های مورد
نیاز این نهاد برآورد و هزینه شده است؟