درباره اثری که هنگام ورودمان به آتلیه روی زمین دیده میشود و در آن تصویر مردی عصبانی در حال فریاد زدن به چشم میخورد، اینگونه بیان میکند: مردی بازاری است دارای پنج زن که از دست چهارتای آنها عصبانی بوده و میخواهد بهخاطر سوگلیاش آنها را طلاق بدهد!دیوارهای آتلیه بزرگ «رضا بانگیز» مملو از آثار نفیس رنگی و سیاه و سفید اوست، آثاری که حاصل بیش از پنج دهه فعالیت هنریاش است.
دیدار خبرنگار بخش هنرهای تجسمی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، با رضا بانگیز هنرمند پیشکسوت عرصه هنرهای تجسمی، بهانهای بود تا با این هنرمند به گفتوگو نشسته و از دلایلش برای کم فروغ بودن در این سالها و همچنین روند کاریاش با خبر شویم.
به گفته وی، با انرژیای که خداوند در وجودش نهاده است، در حال کشیدن تابلوهای جدید است. او میگوید: تا کنون چهار، پنج تابلو جدید کار کردم که خودم آنها را بسیار دوست دارم.
این هنرمند اشارهای به دو تابلو جدیدش میکند که وجه تشابه آنها پرنده صلح است.
بانگیز میگوید:کبوتر صلح با در دهان داشتن شاخه درخت زیتون در این تابلو خسته از اذیتها و جنگ و جدالها درحال فرار از انسانها است و در تابلو دیگر فردی پرنده صلح را در پشت خود گرفته است که این تابلو را به شکلی کشیدم که مشخص نباشد این پرنده پشت او قرار دارد یا جلوی او!
مرد بازاری، لبو فروش محل، عروسی صمد آقا، بلال فروش، دهه فجر، پرنده صلح و... موضوعات آثار بانگیز است که به گفته وی تمام آثار هویتی ایرانی دارند.
وقتی از او میپرسیم آیا خودتان دوست نداشتید که این سالها پرفروغ باشید، میگوید: آنها که پرفروغ هستند برای خودشان یک نماینده دارند که دنبال کارهایشان است. من کسی را ندارم و زیاد در این خطها نیستم، وقت آدم را میگیرد! فکرم فقط در کار است. انار فروش که بار انار دارد داد میزند انار دارم! من هم دوست دارم کارهایم را نشان دهم و مردم بیشتر از اینها آنها را ببینند. ولی امروزه افراد خاصی فقط مطرح هستند و کارهایشان دیده می شود.
*با خرید آثار جوانان باید به آنها انرژی داد بانگیز که یکی از دغدغههای همیشگیاش جوانان است، درباره استعدادهای جوان گفت: در ایران استعدادهای جوان بسیاری وجود دارد که واقعا علاقهمند به کارشان هستند. این استعدادها باید پشتیبان داشته باشند. اما همه این حمایت را نباید از دولت انتظار داشت. مردمی که وضعیت مالی مساعد دارند باید با خرید آثار این جوانان، زیر پروبال آنها را بگیرند. گالریها نیز زحمت میکشند، کارها را به نمایش میگذارند تا مردم فرهنگ خرید آثار هنری را پیدا کنند. این هم درست است که کار جوانان زیاد پخته نیست ولی اگر کسی به عنوان تشویق آن جوان، اثرش را خریداری کند، حتی اگر از آن کار هیچ استفادهای نکند، انرژی مضاعفی به آن هنرمند میدهد که انگیزهاش برای کار بسیار بیشتر میشود.
وی با بیان خاطرهای درباره انرژیای که خرید آثار به هنرمند میدهد، گفت: یادم میآید که حدود 50 سال پیش یکی از کارهایم را پنج هزار تومان خریداری کردند. آن طور که یادم میآید این اثر را آیدین آغداشلو خریداری کرد، شاید ایشان یادشان نیاید و من هم مطمئن نیستم، ولی خرید اثرم با این قیمت که در آن سالها بسیار پول زیادی بود به من انرژیای داد که بسیار با قدرت به کارم ادامه دادم.
*فریاد در سکوت او در این خصوص افزود: آنها که علاقه به هنر دارند به دلیل چهرهی زیبایش، روی به تئاتر، سینما، مجسمهسازی و هنرهای تجسمی میآورند ولی ماندگاری آنها در این رشتهها شرط اول است.
متاسفانه هنگامی که به فضای هنری ورود پیدا میکنند، راهنمای خوبی ندارند و در نیمههای کار منصرف میشوند و آنها که آن رشته را ادامه میدهند فقط برای گرفتن مدرک است و هنگامی که فارغ التحصیل میشوند، هیچ کار جدیدی نمیتوانند انجام دهند و به ندرت کار میکنند. این جوانان نیز که کار میکنند دوست دارند خیلی زود به شهرت برسند. اما پایه آموختههای این جوانان زیاد محکم نیست و بیشتر کارهایشان الگو گرفته شده از کارهای خارجی است و شبیه آنها کار میکنند، نمایشگاه میگذارند و فکر میکنند هنرمند شدهاند. ولی با این حال به دلیل این که در خط هنر هستند و آزادی عمل زیادی ندارند، قابل احترامند. کسی که در خط هنر است حرفها و ناراحتیهای خود را در آثارش بیان میکنند. میتوان آن را «فریاد در سکوت» نامید.
*آنچه را که لمس میکنم به زبان میآورم بانگیز با بیان این که من یک تحلیل گر و یا سخنور نیستم و فقط آنچه را که لمس میکنم بیان میکنم، تصریح کرد: در جامعهای که در آن زندگی میکنیم گرفتاری زیاد است به هنرمندان آنطور که باید رسیدگی نمیشود. زیرا دولت برنامههای زیادی دارد ولی آرام آرام در حال آمدن به سمت هنر است. افراد دلسوزی برای بخشهای مختلف هنر از جمله وزارت ارشاد، معاونت سینمایی و ... انتخاب کردهاند. این افراد دلسوز نیاز به بودجه دارند تا به هنرمند برسند.
این استاد دانشگاه که بورس مطالعات هنری انگلیس، فرانسه و کشورهای دیگر اروپا را در کارنامه خود دارد، درباره مدارکش اینگونه بیان کرد: مستقیم مدرک درجه دو هنری معادل فوق لیسانس را به من دادند و سال 1377 بعد از بازنشسته شدنم ، مدرک درجه یک هنری معادل مدرک دکتری را گرفتم.
البته همسر رضا بانگیز که در این سالها یکی از حمایت کنندههای اصلی این هنرمند بود، عقیده دارد که برای دادن مدرک درجه یک هنری به وی، شیطنت کردند و باید از همان ابتدا به جای مدرک درجه دو، مدرک درجه یک هنری را به وی می دادند.
بانگیز درباره نمایشگاه اخیرش گفت: آخرین نمایشگاه انفرادی من اردیبهشت امسال (1392) در گالری طراحان آزاد بود. نمی خواهم زیاد نمایشگاه انفرادی بگذارم. با علاقهای که به کار کردن دارم، آثارم را خلق می کنم. گاهی کسی میآید و از کارم خوشش میآید و میخرد و یا هر از گاهی از گالریای میآیند و تعدادی از کارهایم را برای نمایش و فروش میبرند.
این هنرمند در سخنان پایانیاش گفت: دوست دارم بار دیگر به مدت یک سال به من بورس پاریس بدهند تا درگالری بنشینم و مجدد کار کنم و شاگرد شوم. اکنون من استاد هستم ولی هنگامی که برخی از شاگردانم را که بسیار خوب کار میکنند میبینم دوست دارم بار دیگر این بورس را بگیرم.
رضا بانگیز متولد سال 1316 در شهر تهران، فارغالتحصیل هنرستان هنرهای زیبای پسران، دارای دکترای نقاشی از دانشکده هنرهای زیبا تهران و مدرک درجه 1 هنری معادل دکترا است. اخذ بورس مطالعات هنری انگلیس، پاریس و دیگر کشورهای اروپایی در کارنامه فعالیت این هنرمند دیده میشوند. شرکت در نمایشگاههای بین المللی توکیو، بلژیک، پاریس، عربستان، ارمنستان، زاگرب، آمریکا، استانبول و فرانسه ، شرکت در تمامی بی ینالهای تهران و آسیا، انجام کارهای سفالی در موزه پورت اسموت ویرجینیا آمریکا، مدرس هنرهای تجسمی به مدت پنج دهه و مدرس دانشگاه آزاد هنر و معماری ، دانشگاه الزهرا، دانشگاه میراث فرهنگی به مدت یک دوره و دانشگاههای دیگر گوشهای از فعالیتهای وی است.