۱۸ آبان ۱۴۰۳
به روز شده در: ۱۸ آبان ۱۴۰۳ - ۱۷:۰۹
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۳۰۹۰۳۷
تاریخ انتشار: ۱۴:۵۹ - ۲۳-۰۹-۱۳۹۲
کد ۳۰۹۰۳۷
انتشار: ۱۴:۵۹ - ۲۳-۰۹-۱۳۹۲

نگهداری‌ کودکان در کانون اصلاح و تربیت روزی ۵۰ هزار تومان هزینه دارد

بازگرداندن هر کودک به چرخه تحصیل سالانه ۲۰۰ هزار تومان خرج بر می‌دارد در حالی که هزینه نگهداری هر کودک بزهکار در کانون اصلاح و تربیت روزی ۵۰ هزار تومان است/ هنگامی که ما درهای مدرسه را بر روی کودکانی که اوراق هویتی ندارند می‌بندیم راه آنان را برای ورود به خیابان و چرخه کار و بزهکاری باز می‌کنیم.
 "انجمن حمایت از کودکان و زنان پناهنده"، ۱۵۰۰ کودک بازمانده از تحصیل را با هزینه سالانه هر کودک ۲۰۰ هزار تومان به چرخهٔ تحصیل بازگردانده است در حالی که گفته می‌شود هزینه نگهداری هر کودک بزهکار در کانون اصلاح و تربیت روزانه ۵۰ هزار تومان است.
 
به گزارش ایلنا، انجمن حمایت از کودکان و زنان پناهنده اولین انجمن غیردولتی است که در حوزهٔ پناهندگان به طور اختصاصی فعالیت می‌کند، این انجمن از سال ۷۳ به طور غیررسمی فعالیت‌هایش را شروع کرده است.گروه هدف عمدهٔ این جمعیت را زنان و کودکان آسیب‌دیده در مناقشات مسلحانه، بحران‌های سیاسی و حتی بلایای طبیعی تشکیل می‌دهند.
 
وی ادامه داد: این انجمن علاوه بر آنکه به پناهندگان داخلی کمک کرده است در ۲ سال گذشته کمک‌هایی را برای کمپ پناهندگان سومالی و سیل‌زدگان پاکستان فرستاده است، همچنین در عراق و افغانستان نیز برنامه‌هایی برای توانمندی زنان داشته و زمینه‌ای را برای انتقال تجارب و اطلاعات و بهبود نیروی انسانی انجام داده است.
 
"فاطمه اشرفی"، مسئول این انجمن در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا از دو طرح در حال اجرای این پروژه گفته است: یکی از طرح‌هایی که از ۲ سال پیش روی آن کار می‌کنیم طرح پیشگیری از خشونت خانگی است که در دو استان اجرا شده است. متأسفانه در بین جامعه پناهندگان افغان گاهی شاهد رفتارهایی هستیم که امنیت خانواده را تهیه می‌کند.
 
وی ادامه داد: ما سعی کردیم با استفاده از ظرفیت‌های جامعه به این مسائل ورود کنیم، به این شکل که حدود ۱۰۰ نفر از افراد این جامعه را که ویژگی‌ها مورد نظر ما را داشتند انتخاب کرده و آموزش داده‌ایم، این افراد به میان جامعه خود می‌روند و با توجه به آموزش‌هایی که دیده‌اند مسائل آسیب‌زا را در خانواده‌ها تشخیص می‌دهند و سعی بر حل این مشکلات می‌کنند و همچنین رابط بین مؤسسه و جامعه هستند تا ما بتوانیم مشکلات را به صورت سیستماتیک ببینیم و برای حل آن‌ها تلاش کنیم.
 
اشرفی افزود: طرح دوم ما که ۶ سال است «در حال اجرای آن هستیم، طرح آموزش کودکان بازمانده از تحصیل است. سعی کرده‌ایم مراکز استانداردی را ایجاد کنیم تا این کودکان بتوانند به چرخه تحصیل و زندگی کودکانه خودشان بازگرداند.
 
وی ادامه داد: ما این طرح را از سال ۸۷ با ۱۶۷ کودک آغاز کردیم و اکنون در ۵ مرکز ۱۵۰۰ کودک تحت پوشش ما قرار دارند و به غیر از سوادآموزی سعی بر آموزش امور فرهنگی، ارائه خدمات مددکاری، بهداشتی و آموزشی داریم و همچنین آموزش‌هایی را برای خانواده‌ها هم در نظر گرفته‌ایم و تلاش می‌کنیم شکاف‌های اجتماعی که به طور طبیعی بین پناهندگان و کشور پناهنده پذیر هست را کاهش دهیم.
 
وی در مورد هزینه‌های انجام این طرح گفت: ما مدارس دولتی را برای شیفت دوم از آموزش و پرورش اجاره کرده‌ایم و این مبلغ به اضافهٔ حقوق معلمین، هزینهٔ ایاب و ذهاب بچه‌ها و خدمات بهداشتی و به طور کلی به ازای هر کودک ۲۰۰ هزار تومان در سال است که این مبلغ را از خیرین و چند سازمان‌ها خصوصی که علاقه‌مند به همکاری هستند و نهادهای بین‌المللی مثل یونیسف تأمین می‌کنیم.
 
اشرفی به این نکته اشاره کرد که کار ما به نوعی جلوگیری از ورود کودکان به خیابان و چرخه‌ها بزهکاریست که سالانه برای هر فرد ۲۰۰ هزار تومان خرج بر می‌دارد در حالی که هزینه نگهداری هر کودک بزهکار در کانون اصلاح و تربیت روزی ۵۰ هزار تومان است.
 
وی ادامه داد: هنگامی که ما درهای مدرسه را بر روی کودکانی که اوراق هویتی ندارند می‌بندیم راه آنان را برای ورود به خیابان و چرخه کار و بزهکاری باز می‌کنیم در قانون اساسی ما و کنوانسیون حقوق کودک که به آن پیوسته‌ایم عنوان شده آموزش رایگان حق همهٔ کودکان است.
 
اشرفی افزود: امروزه بسیاری از کودکان ایرانی به دلایل مختلف از جمله فقر و اعتیاد والدین، شناسنامه ندارند. همچنین کودکانی که از والدین افغان در ایران به دنیا می‌آیند و همین‌طور کسانی که پدران افغان یا عراقی دارند و مادران ایرانی، وضعیت اوراق هویتشان مشخص نیست. این افراد از تحصیل باز می‌مانند و باید برای آن‌ها فکری شود زیرا قوانیین محدودکننده آسیب‌های زیادی به بار خواهد آورد.
 
اشرفی در مورد نهادهایی که انجمن با آن‌ها مرتبط است گفت: ما آموزش و پرورش را متقاعد کردیم که مدارسش را به ما اجاره دهد که کار بسیار سختی بود همچنین مجبور به گرفتن مجوزهای لازم از وزارت کشور و پلیس بوده‌ایم. بهزیستی در این زمینه هیچ کمکی تاکنون به ما نکرده است و شهرداری علی‌رغم آنکه فکر می‌کردیم در این زمینه باید دغدغه داشته باشد مشارکت حداقلی داشته است حتی شاید نتوانیم نام آن را مشارکت بگوئیم.

ارسال به دوستان