عصر ايران- هر چند توافق هسته اي ايران و 6 قدرت جهاني در ژنو بر سر برنامه اتمي و با وعده كاهش تحريم ها ماهيت ديپلماتيك دارد و البته تبعات مثبت اقتصادي و اجتماعي بسياري نيز بر آن مترتب است اما مي تواند از منظري ديگر نيز تحليل شود و به حوزه هاي سياست داخلي و فرهنگي نيز تعميم يابد.
مي خواهيم از محمد جواد ظريف بگوييم كه بي گمان به ستاره و شايد سوپر استار دولت حسن روحاني بدل شده است. نمي خواهيم عيش خودمان و مردم را منغّص كنيم و بگوييم خوش بيني بيش از حد روا نيست كه اتفاقا آنچه در اين زمان مطلقا روا نيست هر گونه هم آوايي با بحران زاها و بحران زي هاست كه نمي دانند به پرسش قاطبه مردم چگونه پاسخ دهند كه اگر آداب و ترتيب و نتيجه مذاكره همين است كه در اين 100 روز ديديم نام كاري كه با عنوان مذاكره در 2000 روز دولت قبل انجام مي شد چه بود؟
مي خواهيم از محمد جواد ظريف بگوييم اما نه از جنس گفت وگو ها و خنده ها و منش ديپلماتيك اوكه از لزوم تكثير ظريف در داخل و عرصه هاي ديگر.
اگر مي توانيم در برابر تحريم كنندگان خودمان لبخند بزنيم چرا ديگراني اين لبخندها را از مردم خودمان دريغ مي كنند؟
تكثير ظريف به معني تكثير لبخند در جامعه اي است كه تا پيش از 24 خرداد 92 سخت عبوس مي نمود. تكثير ظريف يعني وزير ارشاد هم يخ رابطه با نويسنده و ناشر را بشكند. وقتي دست دادن ظريف با جان كري آسمان را به زمين نمي آورد و اركان عرش را نمي لرزاند انتشار رمان " زوال كلنل" محمود دولت آبادي نيز جامعه را كن فيكون نخواهد كرد.نويسنده شهير ايراني از سر جوانمردي حاضر نشده كتاب خود را از نشر معلق شده به انتشاراتي ديگر بسپارد و گرنه مشكل خاص محتوايي ندارد.
تكثير ظريف يعني وزير كشور قدري از خاستگاه سياسي خود فاصله بگيرد و همه كوشندگان بر سر پيروزي روحاني و همه ملت را لحاظ كند.
ظريف بايد تكثير شود: ابتدا در خود دولت روحاني، آن گاه در ميان سياستمداران. مي توان سياستمدار بود و در عين خوش رويي با مردم عادي نيز ارتباط داشت بي آن كه هر سخني را بر سر بازار برد. و سر انجام در جامعه. ظريف تنها نماد لبخند نيست. او به نماد خردورزي نيز بدل شده است. هنگامي كه مجري سيما با همان ادبيات هميشگي و كليشه شده از خواست هاي دشمنان و نيات پليد آنان سخن مي گفت با آرامش پاسخ داد: "به هر حال هر كشوري به دنبال منفعت خود است و براي منافع شان تلاش مي كنند. اگر اختلاف نداشتيم اختلاط مي كرديم نه مذاكره. اختلاف در دنياي سياست طبيعي است. واقع بين باشيم."
تكثير ظريف تكثير ساده انديشي نيست، تكثير واقع بيني است. سم زدايي از انديشه سياسي است. محافل خاص با محوريت يك روزنامه ذهن هايي را با تراوش ذهني خودشان مسموم كرده بودند و از عالم و آدم مي خواستند دنيا و مافيها را از " چشمي " تنگ آنها نگاه كنند. تكثير ظريف اين است كه پنجره ها را باز كنيم و دنيا را با نيك و بد آن چنان كه خود مي بينيم ببينيم نه اين كه به روايت اين و آن دل ببنديم.
ظريف را بايد تكثير كنيم؛ نخست در خود دولت. آن گاه در ميان سياسيون و در فرجام درجامعه. جامعه اي كه پس از هشت سال تحمل درشت گويي با ادعاي درست گويي از ظرافت دور شده بود .