سیدعبدالجواد در خبرآنلاین نوشت: خیلی دلم می خواهد بین این دو واقعه تاسف بارنسبتی وجود نداشته باشد اما یک حس عجیب به من می گوید این که به فاصله کوتاهی پس از انتشار حرف های آقای منصورارضی در مراسم دعای عرفه، حرف های نامناسبی به خانم اشراقی نسبت داده می شود، کمی که نه، خیلی مشکوک است. شاید هم فکرمی کنم اگر ماجرا را این طوری ببینم بهتر است. هرچه هست تاسف بار است و تکان دهنده.
نمی خواهم به ماجرا سیاسی نگاه کنم اما فکر می کنم آن ها که این یکی دو روزه خواهان رسیدگی قوه قضائیه به اظهارات منتسب به خانم اشراقی هستند بیش از آن که به فکر حفظ آبروی انقلاب و نظام باشند به دنبال تسویه حساب های سیاسی اند.
بدون شک شان و مرتبه بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران با رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام قابل مقایسه نیست اما توهین و تخریب و اتهام درحق هرکسی امر ناپسندیست و وقتی در مقابل یک توهین سکوت می کنیم و در مقابل توهینی دیگر برمی آشوبیم مردم خیلی باور نخواهند کرد که ما نگران اخلاق و ادب و ارزش های انقلابی هستیم.
من که باورنمی کنم خانم اشراقی ناقل آن حرف های سخیف باشد- یعنی دلم نمی خواهد باورکنم- اما اگر آن حرف ها به معنای توهین به امام راحل و خانواده معظم شهداست، برهم زدن سخنرانی سیدحسن خمینی آن هم درسالروز درگذشت امام راحل، توهین به امام و خاندان او محسوب نمی شود؟ این برخوردهای گزینشی سال هاست که بسیاری از مدعیان دفاع از ارزش ها را بی اعتبار ساخته و آن ها را در معرض اتهام های بی شماری قرار داده است. تازه این را هم در نظر بگیریم که خانم اشراقی بلافاصله انتساب آن سخنان به خودشان را تکذیب کرده اند. من نمی گویم حرف ایشان را در دم بپذیریم اما این تکذیبیه معنایش کاملا روشن است.
یا این که حقیقتا توطئه ای درکار بوده که درآن صورت مدعیان دفاع از امام و انقلاب باید به همان شدتی که این روزها پی گیر ماجرا هستند به دنبال این توطئه شوم باشند و عاملان آن را هرکه بودند و به هرجایی منتسب بودند به سزای اعمالشان برسانند، و یا این که خانم اشراقی تحت تاثیر یک فضای وهمی مجازی از زشتی این کار غافل بودند و حالا با شدت واکنش های خانواده محترم شهدا به خودآمده اند و با تکذیب می خواهند جبران مافات کنند. هرچه هست تاسف بار است اما تاسف بارتر از آن، استفاده ابزاری بعضی ها از مفاهیمی است که خیلی ها درراه دفاع از آن مفاهیم جان خود را فدا کردند.