با
توجه به اینکه شما جزو اولین نیروهای سیاسی بودید که برای حضور در
انتخابات اعلام آمادگی کردید و اولین نفری بودید که بعد از حضور آقای هاشمی
انصراف دادید، چه عواملی را باعث پیروزی جریان اعتدال می دانید؟ نقش
بزرگان این جریان را چگونه ارزیابی می کنید؟تصورم این است
که جریانات سیاسی در کشور ما تا زمانی که بتوانند در صحنه سیاسی، اقتصادی و
اجتماعی آنچه که نیازمندی های روز جامعه است به درستی تامین کنند و تا
حدودی نظر مردم را در انتخابات مختلف و در ایام گوناگون برآورده کنند
اقبالشان حفظ می شود اما به هر دلیلی اگر نتوانند شرایط را حفظ کنند، در
انتخابات هم ثابت شده که مردم با هیچ جریان سیاسی عقد اخوت نبسته اند.
تشکیلات حزبی ما هم خوشبختانه یا متاسفانه آحاد جامعه را در قالب یک نظام
صنفی نتوانسته سازماندهی کند یعنی به طور خیلی عامیانه گفته می شود که یک
تعداد آرای سازماندهی شده در قالب آرای حزبی که در آن جریانات سیاسی نقش
دارند و در آن احزاب می توانند تاثیر گذاری داشته باشند وجود دارد، یک سری
آرا را می گویند خاکستری یعنی آرای توده مردم که به دلیل ضعف نظام سیاسی و
حزبی کشور ما امکان سازماندهی در قالب احزاب و گروهها و تشکل ها پیدا نکرده
اند که طبیعتا با توجه به شرایط روز جامعه میزان موفقیت یا عدم موفقیت
مسئولین دستگاههای اجرایی که وابستگی دارند به یک نحله و یا گرایش فکری
تصمیم گیری می کنند .
من فکر می کنم کوپن اصولگرایان در دوره 8 ساله
احمدی نژاد کمی بیش از اندازه استفاده شد، آنها تا پایان دوره دوم احمدی
نژاد چند کارت زرد از مردم گرفته بودند و حتی پیش از موعد به نظر می آمد که
عده ای تردید داشتند که آیا می تواند دوره اش را به پایان برساند یا خیر .
طبیعی
است که احمدی نژاد و تیم همراهش اصولگرایان را نمایندگی می کرد از این رو
به طور طبیعی پس از آن گروههای فکری که منتقد آن طرز عمل بودند ورود می
کردند موفق تر بودند.
اختلافاتی هم که بین گروههای اصلاح طلب و
معتدل در جامعه وجود داشت به دلیل وجود یک جریان فکری که همه با آن مخالف
بودند کمرنگ شد ، شاید اگر شرایط عادی بود جمع شدن بزرگانی در حوزه سیاست
ممکن نبود، جمع شدن بزرگانی همچون هاشمی، خاتمی و ناطق نوری در سیاست ایران
در کنار هم امر بدیع و نویی است چرا که کیست که نداند طرز تفکر هر سه این
بزرگوار با هم کاملا متفاوت است .
اما در مورد اینکه دولت گذشته طی 8
سال نتوانست یک نمایندگی صحیح در جناح اصولگرا داشته باشد با هم متفق
النظر بودند طبیعتا امروز شما می گویید جریان اعتدال و اصلاح طلب و مجبورید
اینها را مخلوط کنید و معجونی درست کنید که به زعم خودتان برای طرز تلقی
تفکر امروزجامعه ما قابل قبول باشد، این حاصل آن نوع عملکرد است.
ازاین
رو عملکرد به گونه ای بود که این هنرمندی را داشت که افرادی را هم که هم
نظر نیستند در مورد اینکه دولتی همراه با تدبیر و تعقل و اعتدال سر کار
بیاید، محور مشترک همه کاندیداهایی که در عرصه انتخابات فعال بودند قرار
گرفت.
می شود گفت غیر از آقای جلیلی همه کاندیداهایی که دراین دوره
انتخابات وارد شدند متمایل بودند به یک طیف ، طیف روحانی عارف ، رنگ سفید و
خاکستری اش به نسبت آن بخش کوچک تاریک، پررنگ تر بود.
علی
رغم اینکه اصلاح طلبان ( اصلاح طلبان-مشارکت-اعتماد ملی-مجاهدین انقلاب)
کنش سیاسی دارند اما تشکل سیاسی شناسنامه داری ندارند و فاقد یک حزب سازمان
یافته هستند، فکر نمی کنید که بهتر باشد این احزاب دارای شناسنامه باشند
به نحوی که بتوانند پاسخگوی فعالیتهایشان باشند؟تصورمی کنم
رهبران این احزاب هم تا حدودی درک کرده اند و الان در صحبتهایشان می بینید
که می گویند با وجود این که حزبشان منحل است دارند تلاش می کنند که حزب
منحله شان تحت عنوان دیگری تجدید حیات و با نام حزب دیگری وارد عرصه
انتخابات بشوند.
این را امروز از بیان برخی از فعالان سیاسی که
احزابشان حداقل با بیان یا تصمیم مسولان سیاسی و امنیتی دولت سابق منحل
اعلام شدند می شنوید.
تصور می کنم کم کم زمینه برای ایجاد تشکل های
جدید در جناح اصلاح طلبان و اعتدال و بعد هم ایجاد یک جبهه فراگیر به گونه
ای که اینها بتوانند بر سر منافع مشترکی هم نظر و هم رای باشند. فراهم می
شود.
از شما به عنوان گزینه دبیر شورای عالی امنیت ملی یاد می شد، چقدر این پیشنهاد جدی بود؟درمورد
دبیری شورای عالی امنیت ملی با افراد مختلفی صحبت شده بود و طبیعتا به
شرایط امروز کشور و اینکه حرکتهایی که صورت می گیرد چه بخشی از آن صبغه
نظامی و چه بخشی صبغه غیر نظامی و امنیتی دارد بستگی داشت. شرایط کشور در
این ایام دچار تحولاتی شد و این تحولات بیشتر جریان را به این سمت سوق داد
که چهره مقبول معتدل دارای طرز تفکر امنیتی روشن و قابل قبولی مثل جناب
آقای شمخانی برای این مسولیت ذی صلاح تشخیص داده شود و برای این مسند
انتخاب شود.
یک مقدار هم گمانه زنی های رسانه ای دامن می زند به این
بحث ها، بالاخره برای هر مسولیتی که امروز در جامعه مطرح می شود افرادی در
مظان قرار می گیرند که در مظان قرار گرفتن آنها به معنای انتخابشان برای
آن مسولیت نیست ولی بالاخره مطبوعات علاقه مندند روی یک خبر مانور بدهند و
بزرگش کنند و بعد هم معکوسش را بگویند .
با توجه به عنوان "مرد اقتصادی" برای شما و سوابق اجرایی تان ، خودتان علاقه مند به خدمت در کدام پست بودید؟با
توجه به این که سالهای سال در حوزه های گوناگون فعالیت کردم و بعد هم
کاندیدای انتخابات در دوره ریاست جمهوری شدم و البته کاندیدای مشروط بودم و
با حضور هاشمی کنار رفتم تصور می کنم انجام یک مسولیت عمومی تا یک مسولیت
مشخص اقتصادی صرف یا سیاسی صرف را ترجیح می دادم و امروز هم مسولیتی که
قبول کردم داری چنین ویژگی هایی است.
معاونت
اجرایی در مقطعی در دوره قبل تعطیل شد، قبل از آن هم نوعی بلاتکلیفی در آن
دیده می شود و به جز سفر استانی دولت وظیفه دیگری برای آن به طور ملموس
تعریف نشده بود، به طوری که حتی در جریان مناظرات انتخاباتی 88 هم آقای میر
حسین موسوی از اینکه معاون اجرایی وقت به جای کار اصلی خود مدام به پرونده
های مختلف سرک می کشید انتقاد کرده بود، وظیفه اصلی این معاونت چیست و چه
برنامه ای برای آن دارید؟معاون اجرایی در دوره آقای رجایی
برای اولین بار با حضور آقای نبوی شکل گرفت و بعد ادامه یافت. هر رییس
جمهوری فکر می کنم برای پی گیری اهدافش نیازمند این است که یک نفر را برای
پی گیری منویات اصلی اش تعیین کند ، مسولیت معاونت اجرایی یک مسولیت
جاافتاده ای در نظام جمهوری اسلامی است .
البته شکل کارش در زمانهای
مختلف متفاوت است و به همین دلیل برداشت می شود که ممکن است به هر حوزه ای
سرک بکشد، یک وقت مسایل اقتصادی مشکل اصلی کشور است آقای محمد هاشمی معاون
اجرایی هستند و در ستاد تنظیم بازار و مسایل تعزیراتی بیشتر متمرکز می شود
. یک وقت مسایل سیاسی مسایل اصلی کشور می شود معاون اجرایی بیشتر مسایل
سیاسی را تعقیب می کند و تلاش می کند تا برای نزدیک کردن گروههای سیاسی به
هم و یا توضیح مواضع دولت و برقراری یک رابطه مناسب بین نحله های فکری، بین
دولت و اندیشمندان سیاسی کشور و یا در سال های اخیر که وظایف جدیدی به
عهده معاون اجرایی رئیس جمهور از جمله جانشینی رئیس جمهور در بسیاری از
مجامع و شوراهای عالی نظیر : شورایعالی استاندارد ، دبیر خانه مناطق آزاد،
شورایعالی ایرانیان خارج از کشور و . . . بنظر می رسدمسئولیت این معاونت
کاملاً انعطاف پذیر و بسته به شرایط کشور و نظر رئیس جمهور قابلیت قبض و
بسط دارد، می شود محدودش کرد و می توان توسعه اش داد حتی نظارت و هدایت و
پیگیری پروژه های خاصی به این حوزه قابل واگذاری است.
درحال حاضر در
نهاد ریاست جمهوری سازمانهای مختلفی هستند که مستقیما باید تحت نظر رییس
جمهور فعالیت کنند و دارای متولی معینی غیر از شخص رییس جمهور نیستند و
رییس جمهور از معاونت اجرایی اش امروز انتظار دارد که آن سازمانها را
ساماندهی کند و تا جای ممکن از سوی رییس جمهور به اداره آنها در سطوح عالی
کمک و مساعدت کند . سازمانهایی که امروز دارای چنین شرایطی هستند، تشکل ها و
سازمانهایی هستند مثل شورای عالی ایرانیان خارج از کشور، سازمان استاندارد
یا سازمان تحقیقات صنعتی یا سازمان فضایی کشور یا مرکز جهانی شدن و ....
که
این نوع فعالیتها را بر عهده رییس جمهور قرار دادند تا آنها را تصدی کند،
خوب طبیعتا هر موضوع مثتحدثه دیگری به عنوان پروژه خاص از مسولیتهای این
معاونت است.
سفراستانی در دولت جدید به چه شکل انجام می شود؟آیا مثل دورزه قبل استان به استان سفر می کنید یا به صورت موردی؟به زودی سفرهای استانی با آرایش جدید و نگرش جدید به موضوع سفرهای استانی در دولت دکتر روحانی مجددا راه اندازی می شود.
در یک نشست خبری در آینده نه چندان دور ویژگی های سفرهای استانی دولت
تدبیر و امید را که تفاوتهای کیفی و ماهوی دارد با نحوه سفرهای استانی در دولتهای گذشته اعلام می کنم .
یکپارچگی
ملی ،ایجاد رابطه منطقی تر بین مردم و مسولان اجرایی ، اطلاع از سبک و
سیاق زندگی مردم و مشکلاتی که در صحنه عمل با آن مواجه اند، آشنایی نزدیک
مسولان با گرفتاری ها و گره های کوری که معمولا در دستگاههای اجرایی در
سطوح منطقه ای و در بخش های گوناگون وجود دارد ، تلاش برای تقویت آن دسته
از عضلاتی که کوچکند و در فعالیتهای گسترده دولت ممکن است به آنها توجه
نشود اهدافی است که هم ما و هم در دولتهای گذشته در موضوع سفرهای استانی
تعقیب شد یعنی همه ما تلاشمان ایجاد یکپارچگی ملی، هدفمان نزدیک کردن دولت و
مسولان و نزدیک کردن دید مسولان به مشکلات در صحنه واقعی عمل است اما روش
ها متفاوت است و ان شاء... رویه جدیدی را اعمال می کنیم و امیدواریم
کاربردی تر باشد درادامه روش قبلی که پیشینیان کردند.
سفر
استانی چند مفهوم دارد که مفهوم خوب آن دیدار مردم با مسولین از نزدیک است
اما مفهوم بدی که از آن درک می شود ناکارآمدی ادارات دولتی در استانهاست.این سوال بر می گردد به تغییر در بینش و نگرش دولت
تدبیر و امید
به سفرهای استانی و به همین دلیل گفتم سفر استانی با یک روش و نگرش و بینش
جدید مجددا از سوی دکتر روحانی و دولت وی به زودی آغاز خواهد شد. ویژگی
هایش همان است که گفتید و تفاوتش همان است که اشاره کردید از این رو می
خواهم اجازه دهید جزییات بیشتر را پس از طرح موضوع جامع در دولت و اخذ
تصمیم به اطلاع مردم برسانم.
معاونت اجرایی با حضور شما چقدر در تصمیمات اقتصادی نقش دارد؟ آیا در تیم اقتصادی دولت حضور خواهید یافت؟به طور طبیعی معاونت اجرایی یک مفهوم موسع است ، ولی اندازه و نوع مداخله آن کاملا بسته به نظر و تصمیم رییس جمهور خواهد بود .
امروز
در حوزه اقتصادی علی رغم وجود نیروهای خدوم و صاحب تجربه و علم در
وزارتخانه های اقتصادی، رببس دفتر رییس جمهور هم دارای توانایی هایی در
حوزه اقتصاد است و مسوولیت پارلمان بخش خصوصی را دارد ، طبیعتا از نزدیک به
وضعیت اقتصادی کشور آشنا ست و دولت به حمدالله شاید نسبت به دولتهای دیگر
در مورد مسایل اقتصادی دارای غنای بیشتری است از این رو شاید در بدو امر
خیلی نیاز به مداخله معاونت اجرایی در امور اقتصادی نباشد.
ولی هر
گاه ریبیس جمهور مصلحت بدانند هر نوع هماهنگی هم در حوزه اقتصادی به معاونت
اجرایی رییس جمهور محول شود این معاونت دارای انعطاف پذیری مناسب برای
انجام کار است.
علت
برخورد برخی از رسانه ها با دولت از جمله کیهان و صداو سیما چیست؟ چرا
صداو سیما در روزهای اخیر با تحریف و تقطیع اخبار روز از نوع اخبار مهم
دولتی و یا سخنرانی رییس جمهور لجبازی می کند؟معتقدم دولت
تدبیر و امید
دارای صعه صدر فوق العاده ای است و تلاش می کند اجازه اظهار نظر و نقد
فعالیت ها را به همه دیدگاههای مخالف رأی بروز و ظهور بدهد و هیچ گلویی
را خفه نمی کند همه صداها را می شنود و تلاش می کند در یک شرایط کاملا
آزاد بشنود نظر منتقدان را و حتی به سبک حسین شریعتمداری ، حتی به سبک عزت
الله ضرغامی و تفاوت نمی کند که این منتقدان چه کسانی باشند هر چند که فرق
قایلیم بین انتقاد یا نیش زدن ، بین انتقاد سازنده و مخرب و اینها را خوب
می فهمیم اما دولت
تدبیر و امید دولت سعه صدر است. یکی از مهم ترین ابزارهای ریاست سعه صدر است.
دولت
در حال حاضر ناچار است مصوبات دولت قبل را برگرداند که البته این عواقبی
را به دنبال خواهد داشت، دولت برای رفع و رجوع این مصوبات چه کار خواهد
کرد؟دولت به مصوبات و تصمیمات منطبق بر قانون دولتهای پیش
از خود احترام می گذارد این یک اصل کلی است، و چون تصمیمات دولت قبل است به
هیچ وجه در دستور کار دولت تدبیر قرار نمی گیرد، این یک اصل کلی و خدشه
ناپذیر است اما اگر بر اساس دلیل خاصی مجبور شدیم وارد رسیدگی به مصوبه ای
شویم که تصور می شود بر اساس نظریه کمیسیون تطبیق قوانین مجلس و ابلاغ
ریاست محترم مجلس خلاف قانون تنظیم شده باشد وظیفه دولت است که مجدداً
رسیدگی کند (که البته نظر مجلس در این موارد در دولت قبل محترم شمرده نمی
شد) لکن ما احترام فوق العاده قایلیم برای همه جنبه های قانون اعم از اینکه
آنها مورد قبول شخصی ما باشند یا نباشند، طبیعی است که وارد رسیدگی می
شویم و مصوبه اصلاحی را صادر می کنیم تا بتوانیم نظر مساعد مجلس را در
مصوباتی که باید مطابق قوانین صادر شده باشد را در پی داشته باشد و کاملاً
قانونی باشد در غیر اینصورت کلیه تعهدات دولت قبل محترم خواهد بود و اصل بر
این است که تمام تصمیمات دولت قبل برای این دولت محترم است و بنا ندارد که
مداخله کند و تغییر دهد هیچ مصوبه ای را الا ما خرج بدلیل .دلیلش هم خلاف
قانون دانستن آن توسط مرجع قانونی و یا سایر مراجع حقوقی در دولت است، در
چنین صورتی حتما دولت مجبور به رسیدگی مجدد و صدور اصلاحیه است.