برای شهردار شدن در تهران پیشنهاد داشتم
وزیر دولت نهم در پاسخ به سوالی مبنی بر پیشنهاد شهرداری تهران به وی، گفت: صحبتهایی بود؛ البته یکی از مواردی که دور و بر ما زیاد بودن شایعه است و هیچ کدام هم به واقعیت نمیپیوندد، ضمنا دوستان بهتر از من نیز بودند.
وی در پاسخ به این سوال که غیر از بنیاد تعاون سپاه کار دیگری هم دارید یا خیر؟، گفت: روحیهام اینگونه بوده که همیشه بیش از یک کار را نپذیرم حتی در دانشگاه که تدریس داشتم را نیز رها کردم؛ حتی عضویت در هیات مدیره برخی شرکت ها را نیز رها کرده و الان غیر از بنیاد تعاون سپاه هیچ مسئولیتی ندارم.
در این دولت نیز می توان کار انجام داد
فتاح در پاسخ به این سوال که اگر آقای نامی از شما دعوت کند، قبول میکنید، اظهار داشت: دعوت نکردند و دعوت جدی نداشتند، بالاخره بعضی از دوستان دولت جز دوستان قدیم ما هستند.
وی در پاسخ به این سوال که اگر جایی قرار باشد دعوت کنند، شما میروید، گفت: بنده روحیهام قدری متفاوت است چون برخی معتقدند مثلا این دولت از نظر سیاسی متفاوت است پس نمیشود کاری قبول کرد، اما بنده چنین نظری ندارم، معتقدم دولت جمهوری اسلامی و برای مردم و نظام است و هر کس هرکاری میتواند انجام دهد در این دولت انجام دهد.
وزیر دولت نهم در پاسخ به این سوال که چقدر مسائل سیاسی را پیگیری میکنید، اظهار داشت: خیلی، سعی میکنم عقب نمانم، اکثر روزنامهها، گزیده روزنامهها، بولتنهای مختلف و محرمانه و مجلات مختلف را میخوانم.
اگر همه به قانون احترام بگذارند فضای کشور آرام میماند
وی در پاسخ به این سوال که فضا را چگونه میبینید، تصریح کرد: فضای سیاسی کشور ملایم تر شده است و طیفی که در 88 مسائلی پیدا کردند، روحیاتشان متعادلتر شده و فهمیدند این خبرها نیست و اصلا گزینه مورد نظر آنها انتخاب شده است و این به تلطیف فضای سیاسی کشور کمک کرد.
وزیر دولت نهم ادامه داد: این مراقبت میخواهد، اگر همه مثل همین انتخابات به قانون و قانونمداری به نتیجه انتخابات و نظر شورای نگهبان و مراکز مسئول در نظام احترام بگذارند، به ویژه در راس آن مقام معظم رهبری اوضاع همینطور آرام میشود.
فتاح در پاسخ به این سوال که آیا رای اعتماد مجلس به دولت را پیگیری میکردید، افزود: بله، تعامل خوبی بود و نباید جدیت مجلس و دولت از دور بیفتد و کسی نباید ناراحت شود که با این صراحت بحث ها پیگیری شد، چرا که مجلس همیشه همینطور بوده و حتی از دولت نهم 4 نفر رای نیاوردند.
وزیر دولت نهم تصریح کرد: نقدهای مجلس همیشه با صراحت و شفافیت بوده و این خیلی خوب است.
اداره کردن وزارت نیرو کار سختی بود
وی در پاسخ به این سوال که ارزیابی شما از وزارت نیرو در زمان خودتان چیست و مهمترین انتقادی که فکر میکنید، به شما وارد است را نام ببرید، گفت: اداره کردن وزرات نیرو کار بسیار سختی بود و شاید بیشترین کارشناس در بین وزارتخانهها را وزارت نیرو داشت؛ نکته دوم حساسیت آب و برق است چرا که یک اتفاق اوضاع را به هم می ریزد و در تمام 365 روز سال وزارت نیرو آماده باش است .
وی ادامه داد: نظام در مجموع به وزارت نیرو در طول انقلاب عنایت کرده است اما این توجه باید بیشتر شود چون در دوره وزارت آقای نامجو احساس کردم این عنایت کمتر شده و این تذکر را به آقای چیت چیان دادم و گفتم اول با آقای روحانی شرط کن بعد مسئولیت را بگیر.
فتاح در پاسخ به این سوال که زمانی موضوع تغییر ساعتها مطرح میشد، شما به عنوان نماینده دولت از این موضوع دفاع کردید، گفت: دو نظر وجود داشت، اول اینکه 10-15 سال بود که تغییر ساعت انجام میشد و آقای احمدینژاد که ما هم نمیدانیم مرجعش کجا بود اعتقاد پیدا کرد که بیتاثیر است و مردم را به زحمت میاندازد.
وزیر نیرو دولت نهم افزود: ما یک نظریه کارشناسی در وزارتخانه داشتیم که به تبع کشورهای اتحادیه اروپا این تغییر ساعت هنوز وجود دارد و حداقلش این است که در میزان مصرف و کاهش انرژی تاثیر دارد.
وی ادامه داد: ما موارد خود را منتقل کردیم اما پذیرفته نشد در نهایت مجلس تصویب کرد و دولت را وادار کرد که دولتها نتوانند برای خود این کار را انجام دهند و طرح مجلس به شورای نگهبان رفت و اگر شورای نگهبان تایید میکرد قطعی میشد؛ آقای پورمحمدی در آن زمان به هر دلیلی نیامد و بنده ماندم و شورای نگهبان و از هر طرف پیغام میآمد که شما از دولت دفاع کن تا این طرح مجلس رد و ساعت ها تغییر نکند.
فتاح گفت: ما رفتیم و آقای جنتی و همه اعضا آمده بودند؛ بالاخره بنده بین زمین و آسمان ماندم و برداشت کارشناسی را به شورای نگهبان گفتم و آنها هم همان را تایید کردند که بعد هم یک سری تلخی و دلخوری از سوی آقای رئیسجمهور به وجود آمد.
برخی در انتخابات گذشته از تبریک به رقیب خود دریغ می کردند
فتاح در پاسخ به این سوال که ارزیابی شما از انتخابات ریاست جمهوری 92 و پیامهای داخلی و خارجی آن چه بود، افزود: تردیدی در تاثیر مثبت داخلی و خارجی وجود ندارد و در واقع یک انتخابات صد درصد قانونمند و منظبط و اخلاقی در حین ثبت نام و بعد از آن شاهد بودیم.
وزیر دولت نهم تصریح کرد: برخیها در گذشته حتی از اینکه به رئیس جمهور منتخب تبریک بگویند دریغ داشتند اما در این انتخابات همه سعی کردند اخلاقی عمل کنند و این خیلی خوب بود و فرهنگش برای انتخابات بعدی پایه گذاری میشود و آنهایی که با توجه به مسائل 88 تردیدهایی داشتند به این نتیجه رسیدند که نظام به پای حداقل رای رئیس جمهور منتخب هم میایستد.
روحیه روحانی با احمدی نژاد خیلی تفاوت دارد/ روحانی با لطافت بیشتری با دنیا صحبت می کند
وی ادامه داد: باید بپذیریم، ذائقه آقای روحانی نسبت به آقای احمدینژاد متفاوت است و این تفاوت هم کم نیست، آقای روحانی با یک روحیه تعاملی لطیفتر میخواهد با دنیا صحبت کند با حفظ همه ارزشها و اصول.
فتاح در پاسخ به این سوال که نمایندگان اصولگرا و اصلاح طلب نتوانستند در این انتخابات نتیجه بگیرند، گفت: باید دید که مسئله چه بوده است، و کنکاش کرد؛ چرا که حتما ایراداتی بوده است.
وزیر دولت نهم ادامه داد: وقتی اکثریت اینگونه رای میدهند یعنی اینگونه میخواهند؛ وقتی مردم اینگونه رای میدهند باید صدای دورافتاده ترین روستاها را هم شنید.
وزیر دولت نهم درباره آخرین جلسه این دولت نهم نیز گفت: دعایی از امام راحل هست که فرمودند این دعا را بیشتر بخوانید، الهم الجعل عواقب الامورنا خیرا؛ حقیقتا تلخترین جلسه، آخرین جلسه دولت نهم بود که چرا واقعا به دیوار دولت تکیه کردم که خدایا چرا؛ این دولت، دولت ولایتمدار است و گفتم خدایا چرا با این آزمون و در نهایت با اینکه جبهه بودم و خیلیها جلوی من شهید شدند اما واقعا گریه کردم. یعنی تکیه به صندلی و دیوار اتاق کردم و گفتم چه بر سر ما آمد.
معاون اولی مشایی آخرین جلسه دولت نهم را تعطیل کرد
فتاح خاطرنشان کرد: ما که میگوییم ولایت مطلقه فقیه از تو به یک اشاره، از ما به سر دویدن؛ این انتصاب نباید صورت بگیرد اما علی رغم نظر حضرت آقا صورت گرفت.
فتاح تصریح کرد: من هنوز امضایی که پای آن عهدنامه ابتدایی دولت زدم را دارم و اولین بند آن نیز تبعیت از ولایت مطلقه فقیه بود.
وزیر دولت نهم با بیان اینکه دائم این سوال را از خودم می کردم که مگر رهبری از دولت چه خواسته است، اظهار داشت: در آن جلسه آقای مشایی رفت و در صندلی معاون اول قرار گرفت و یک نیمه جلسه را اداره کرد.
وی ادامه داد: اعتراض های وزرا به این مساله باعث شد جلسه بهم بخورد و رئیس جمهور نیز با حالت قهر از جلسه هیات دولت بیرون برود؛ این تنها جلسه کابینه بود که به این شکل بهم خورد.
به گزارش خبرگزاری فارس پرویز فتاح در بخش نخست برنامه این هفته شناسنامه با اشاره به زندگینامه گفت: بنده متولد 1340 در روستایی بین ارومیه و سلمان هستم، خانواده ما به واسطه برادر بزرگترم که از انقلابیون آن زمان در دانشکده فنی دانشگاه تهران و زندان رفته بودند، با مسائل سیاسی و حضرت امام (ره) کاملا آشنایی داشت، در سال 53 مطالعات آن دوران را شروع کردم، کتابهای _ دکتر شریعتی، شهید مطهری و در تحولات آن دوران حضور داشتم و در در سال 56 و57 که اوج تحرکات انقلابی بود و مدارس نیمه تعطیل یا کاملا تعطیل بودند مسئولیت انجمن اسلامی مدرسه را برعهده داشتم
فتاح در پاسخ به این سوال که در اوایل انقلاب دشمن بر روی قضیه قومیتها بسیار کار کرده بود و این مسئله حساسی به شمار میرفت، گفت: خوشبختانه آنجا کرد و ترک در کنار هم و اطاعت از امام را داشتند و در سقوط نظام شاهنشاهی نیز مشارکت کردند اما بعدا توطئههایی پیش آمد و بیگانگان دخالت کردند که با هوشیاری مردم به خوبی طی شد.
شهیدان باکری به ما آموزش خمپاره میدادند
وزیر دولت نهم در پاسخ به این سوال که شما در زمان آغاز جنگ کجا بودید اظهار داشت: روز اول جنگ که سی و یکم شهریور 59 بود بنده تهران بودم و با چند نفر از دوستان دانشگاهی جمع شدیم تا در حوزه علمیه فیضیه ثبتنام کنیم اما با پیام امام راحل به ارومیه بازگشته و به آموزش نظامی کنار دریاچه ارومیه پرداختیم،شهید حمید باکری و شهید مهدی باکری هر دو آموزش خمپاره به ما دادند و در دو هفته اول و بعد از آن بنده به جبهه کرمانشاه رفتم و در پایان جنگ و در عملیات، مرصاد نزدیک تنگه حسن آباد، مسئولیت قائممقام لشکر را داشتم.
فتاح در پاسخ به این سوال که زمان پذیرش قطعنامه 598 و پایان جنگ چه حس و حالی داشتید تصریح کرد: بنده مدام گریه میکردم، چرا که تحملش بسیار سخت بود به ویژه آن جمله امام راحل که من جام زهر را مینوشم برای ما رزمندهها بسیار سخت بود و آرزو میکردیم ای کاش از قبل مرده بودیم و این جمله و پیام امام را دریافت نمیکردیم؛ بعد وقتی که مسئله منافقین پیش آمد با توجه به سخن امام (ره) و حضرت آقا شور و حال مضاعفی پیدا کردیم.
وزیر احمدینژاد در پاسخ به این سوال که ظاهرا بعد از جنگ نیز شما مسئولیت اجرای بخشی از قطعنامه 598 را برعهده داشتید گفت: زمانی که نیروهای سازمان ملل که از 42 ملیت بودند، در ایران مستقر شدند مسئولیت ستاد نظامی اجرای قطعنامه را عهدهدار شدم چون بنده با مهندسی و نقشهبرداری آشنا بودم؛ یک هیئت 9 نفره از طرف مقام معظم رهبری در سال 68 و 69 مسئول تعیین خطوط مرزی بودند چون در آن 8 سال خطوط مرزی ما و عراق به هم خورده بود.
وی افزود: دو سال تلاش بیوقفه مهندسی انجام شد تا ما توانستیم میلههای مرزی را سر جای خود نصب کنیم؛ ما همه میلهها را تعیین کرده بودیم که یک میله 50 متر اختلاف داشت و عراقیها میگفتند 50 متر طرف ایران است، اما به فضل خداوند ما اثبات کردیم همانجا باید باشد.
فتاح درباره فعالیتهای خود بعد از جنگ گفت: بنده در سال 69 به عنوان اولین نفر از طرف جمهوری اسلامی ایران با طرف عراقی در مرز شلمچه مراسم باشکوهی برگزار کردیم و اجساد مطهر یک سری از شهدا را تحویل گرفتیم و این باب فتحی برای کنکاشها و جستجوهای بعدی شد تا بتوانند اجساد شهدا را بیاورند و تحویل خانواده محترمشان بدهند.
وی با اشاره به رابطه خود با جلال طالبانی اظهار داشت: ما در آن زمان توفیق داشتیم در جبهه کردستان و قرارگاه رمضان که برونمرزی و داخل عراق بود فعالیت کنیم، آقای طالبانی مدتی که ما در قرارگاه برونمرزی رمضان بودیم در داخل عراق میزبانمان بود.
فتاح در پاسخ به این سوال که پس از جنگ کجا فعالیت کردید گفت: ما پس تعیین آخرین میله مرزی و رفتن نیروهای سازمان ملل و اتمام ماموریت به وادی سازندگی قدم نهادیم.
وزیر دولت نهم ادامه داد: وزیر نیروی آن زمان آقای زنگنه نیروی اول دولت آقای هاشمی بود، آقای زنگنه هم موافق بود هم دلهره داشت و آقای هاشمی رئیسجمهور وقت محکم ایستاد و گفت کا را به اینها بدهید و آنها میتوانند و واقعا هم حمایت کرد و علیرغم همه مخالفتها سدی به این بزرگی را به بچههای رزمنده دادند و ما هم میدانستیم چه مسئولیت سنگینی را میپذیریم و خداوند یار ما بود بعد از 10 سال و سال 80 آقای خاتمی بر بام کرخه ایستاد و همه سفرای خارجه مقیم جمهوری اسلامی ایران همراه با کابینه وی آمدند و با افتخار پرچم جمهوری اسلامی را بر فراز کرخه زدیم و همچنین یادواره شهدای فتحالمبین را که همه بدانند محل کرخه عملیات فتحالمبین است.
وی افزود: این نشان داد که رزمندهها و بچه مذهبیها و آنهایی که به اساس نظام معتقدند، می توانند مسائل علمی و فنی را بیاموزند؛ مقام معظم رهبری دو بار از سد کرخه بازدید کردند. یک بار در 24 اسفند 75 بود که ایشان به بازدید آمدند و آقای زنگنه هم بودند. کارفرما یک پارچه زده بود که ما توانستهایم کرخه را بسازیم که آن را وزارت نیرو زده بود و ما بچه مذهبیها هم هرچه پارچه برزنتی نیز بود از شوش خریدیم که صد متر شد و روی آن نوشتیم حزبالله میتواند. حضرت آقا وقتی که آمدند هر دو پارچه را دیده بودند و دیدیم که لبخند میزدند و فرمودند هر دو پرچم را دیدیم و فرمودند شما توانستهاید و بارها این شعار ما میتوانیم و توانستن را تاکید کردند که جوانها حفظ کنند.
فتاح در پاسخ به این سوال که شما بر اساس همین موضوع چهره ماندگار سدسازی هم شدید و در سال 86 و بعد از وزارتتان بود گفت: بله سال 86 بود.
وزیر نیروی دولت نهم در پاسخ به این سوال که چطور به وزارت معرفی شدید آیا احمدی نژاد را از قبل میشناختید اظهار داشت: آشنایی ما با آقای احمدینژاد به اول انقلاب بازمیگشت، ایشان دانشجوی علم و صنعت بود و دانشگاهها تعطیل شدند. اینها یک تیمی بودند از دانشگاه علم و صنعت و با استادشان به استان ما آمدند. یکی استاندار شد و بقیه هم معاون و فرماندار شدند و بنده هم که آنجا بودم به واسطه مسائلی با انقلاب آشنا بودم و آشناتر شدیم و آشنایی اولیه ما با آقای احمدینژاد از ارومیه آغاز شد.
فتاح گفت: در دولت آقای هاشمی وی استاندار اردبیل بود و از ما دعوت کرد که او را کمک کنیم و من دو بار به اردبیل رفتم و وقتی شهردار تهران شد دوباره ما را برای معاونت عمرانی دعوت کرد که معاون وی شوم اما چون بنده مشغول سد کرخه بودیم نتوانستم اجابت کنم که در دولت نهم وی از من دعوت کرد.
وزیر نیرو در پاسخ به این سوال که آن جلسهای که پذیرفتید چگونه بود گفت: خیلی غیرمنتظره بود رسانهها اعلام کردند لیستشان را بستهاند تا به مجلس ارائه دهند و من هم مشغول کارهای سدسازی و عمرانی بودم؛ پسرم امیرحسین که عمره دانشآموزی میرفت را به فرودگاه بردم در راه ساعت 7 صبح زنگ زدند که آقای رئیسجمهور با شما کار دارد. همان تلفن را جواب دادم و گیر افتادم و وی گفت که کارت دارم آب دستت است بگذار و بیا، همین. بعد به ریاست جمهوری رفتم و اولین بار بود که به آن ساختمان میرفتم و میگفتند شما کی هستید و جلوی در پاستور یک ساعت منتظر شدم چون نه کسی مرا میشناخت و بالاخره التماس کردیم و گفتیم رئیس جمهور خودش گفته است و ما رفتیم و احمدینژاد گفت با بررسیای که کردم میخواهم شما را به عنوان وزیر نیرو معرفی کنم و من هم که گفتیم آماده نیستم گفت: وقت نیست برو برنامه بنویس.
وی در پاسخ به این سوال که کار کردن با آقای احمدینژاد چطور بود گفت: من واقعا تجربه نداشتم اداره وزارتخانه سنگینی مثل نیرو و تعاملش در دولت و با شخص رئیسجمهور به چه صورت است و اگر یکبار فرد تجربه کند خیلی بهتر میتواند مجموعه شرایط را اداره کند، واقعا شرایط سختی بود. این جمله سخت را خیلیها از من پرسیدند و من فقط میتوانستم بگویم سخت بود. نه این که کار کردن با شخص آقای احمدینژاد سخت باشد بلکه کار کردن در وزارت نیرو و خیلی از وزارتخانهها سخت است.
وی ادامه داد: بنده و آقای احمدینژاد با یکدیگر رفاقت داشتیم و سایر وزرا رابطهشان مثل من نبود، و در دوران مختلف رفت و آمد خانوادگی داشتیم،و وقتی من میرفتم مطلبی را به آقای احمدی نژاد مطرح کنم مثل بقیه وزرا با سیستم اداری و وقتی نبود. سر ناهار میرفتم و میگفتم آقای دکتر یک مطلب داریم.
فتاح افزود: حتی من چند بار به خانهشان هم مراجعه کردم و وی با بزرگواری ابراز میکرد که من فتاح را دوست دارم، اما اخلاق دوستانه با رفتار اداری دوستانه دو چیز متفاوت است و این زمانی مشخص میشود که از نزدیک دو دوست با یکدیگر کار کنند؛ در جبهه هم داشتیم دوستان بسیار خوبی که با یکدیگر نمیتوانستند کار کنند.
وزیر دولت نهم گفت: رابطه ما و دکتر احمدینژاد هم همین طور بود بعضا مسائلی پیش میآمد که روحیهمان متفاوت است من یک روحیه نرم داشتم و دارم و یک روحیه تعامل قوی دارم و نگاه من به دولت قبل از خودمان متفاوت از دکتر احمدینژاد بود و هفته اولی که دولت رفتم گفتند که جای آبادی آمدهام. من همه وزرای نیروی گذشته را دعوت کردم و تا روزی که از نیرو بیرون آمدم با همان وزرا ارتباط داشتم البته این به معنی این نیست که از نظر سیاسی با آنها همفکر هستم و معنیاش این است که ما ضمن حفظ همه مراتب خطوط فکری و سیاسی خود یک تعامل سازنده هم داریم و این به افراد و اعتقادات ما لطمه نمیزند.
فتاح در پاسخ به این سوال که چقدر آن حلقهای که خیلیها معتقدند دولت نهم و دهم را متفاوت کرد در این تصمیم شما تاثیر داشت افزود: من فقط میتوانم بگویم آن شناختی که از آقای دکتر داشتم در اول دولت نهم و آخر دولت دهم خیلی متفاوت است و این نشان میدهد که سیاستمداران با تجربه بر کنش و واکنش بر واقعیتهای اجتماعی و سیاسی تغییر پیدا میکنند. بنده نمیخواهم بگویم این تغییر در جهت مثبت است یا منفی ولی میتوانم بگویم شخصیت افراد و نگاهشان به مسائل در طی زمان تغییر مییابد و این در رفتار آقای احمدینژاد اتفاق افتاد.
وزیر دولت نهم در پاسخ به این سوال که مهمترین یادگار شما از زمان جنگ چه بود گفت: ما با شهدای خیلی زیادی محشور بودیم؛ در یک عملیاتی بنده روبروی شهید بروجردی نشسته بودم و به یقین احساس کردم روبروی یک شهید هستم.
وی در پاسخ به این سوال که فرزندان شهدا خیلی با شما اخت و راحت هستند گفت: ما با آنها اخت هستیم و من خود را واقعا مدیون میدانم، تعامل با خانواده شهدا یک فرض بر همه مسئولان نظام است چرا که بازماندگان آن بزرگان هستند و باید حرمت و کرامتشان بسیار رعایت شود و هر وقت با آنها صحبت میکنیم دلمان به آن بزرگان پیوند میخورد.
فتاح در پاسخ به این سوال که شما یکی از موثرین قرارگاه خاتمالانبیا بودهاید و فعالیت آن را در این مدت چگونه ارزیابی میکنید اظهار داشت: این قرارگاه با مجوز دولت اول سازندگی و با اذن مقام معظم رهبری شروع به کار کرد و آن اوایل دورنمای کار را اینگونه نمیدیدیم که این شجره طیبه این همه بال و پر پیدا کند و گسترده شود ولی در عمل نشان داد چون اساس آن درست بوده است خداوند هم برکت داد و توسعه یافت تا جایی که بعضی از خودیها الان منتقد میشوند که چرا اینقدر بزرگ شده است.
وی در پاسخ به این سوال که آیا برای ریاست جمهوری به شما پیشنهاد کاندیداتوری شده است یا خیر گفت: کم و بیش.
فتاح در پاسخ به این سوال که چرا قبول نکردید اظهار داشت: واقعیت این بود که آمادگیاش را نداشتم و این اصلیترین دلیل بود؛ از یک سال قبل که مطرح شد تا یک ماه مانده به انتخابات خیلی از مسئولان و معتمدان آمدند که همه را رد کردم.