عصر ایران - «انتقال پرونده هستهای از شواری عالی امنیت ملی به وزارت امور خارجه» موضوعی است که در روزهای اخیر مطرح شده و با واکنش های مثبت کارشناسان رو به رو شده است.
« عصر ایران» در این باره با داوود هرمیداس باوند - استاد روابط بین الملل و تحلیلگر- گفت و گو کرده است. او معتقد است: «در این چند سال استراتژی شورای عالی امنیت ملی مبتنی بر مقاومت و تهدید زدایی بوده اما باید پذبرفت که نافرجام مانده است. به همین دلیل به نظر می رسد روشی نو در نظر گرفته شده که بر اساس آن وزارت خارجه جایگزین شورای عالی امنیت ملی می شود.»
هرمیداس باوند از این منظر از ارسال پرونده از شورای عالی امنیت ملی به وزارت امور خارجه استقبال می کند و آن را تاثیرگذار می داند:
*انتقال مذاکرات هستهای از شواری عالی امنیت ملی به وزارت خارجه را چطور تحلیل میکنید؟ مذاکرات هستهای در این چند سال در حالی پی گیری میشد که وحدت لازم در داخل مشاهده نمیشد و به همین دلیل شورای عالی امنیت ملی مشی مشخص خود را داشت و وزارت خارجه هیچ دخالتی نداشت. به همین دلیل شاهد این بودیم که مذاکرات آنطور که باید نتیجه نمیداد. به همین دلیل مسؤولین به این فکر رسیدهاند که برای تسهیل و تسریع در باز شدن مساله هستهای، این ماموریت را به عهده دستگاه دیپلماسی دولت بگذارند.
*این روند میتواند تاثیرگذار باشد؟
پرونده هستهای و مذاکرات ایران با ۱+۵ قبل از اینکه بحثی فنی باشد، مسالهای سیاسی است و به همین دلیل باید گفت که وزارت خارجه از هر لحاظ صلاحیت مدیریت این مساله را دارد.
*احتمال اجرایی شدن این تصمیم به معنی ضعف شورای عالی امنیت ملی در مذاکرات انجام شده است؟
باید پذیرفت که در این چند سال استراتژی شورای عالی امنیت ملی مبتنی بر مقاومت و تهدید زدایی بوده است که نافرجام ماند. به همین دلیل روشی نو در نظر گرفته شده است که بر اساس آن وزارت خارجه جایگزین شورای عالی امنیت ملی شده است.
*یعنی امکان پذیر نبود سیاست جدید در همان قالب شورای عالی امنیت ملی به اجرا در آید؟ اشخاصی که قبل از این پیگیر این مساله بودند، تجارب سیاسی نداشتند و به همین دلیل تلاشهایشان بینتیجه ماند. حالا تغییر روی داده و به جای راه و روش تهاجمی قرار بر این است که تا تنش زدایی اصل باشد. به همین دلیل صلاح در این است که وزارت خارجه از این پس مامور به مذاکره با طرف مقابل است.
*به نظر شما طرف مذاکرات ،چه واکنشی به این تغییر نشان خواهد داد؟ انتظار این است که آنها هم با در نظر گرفتن اینکه تغییراتی جدی در نگاه ایران به پرونده هستهای به وجود آمده، تغییراتی در نظرات و رفتار خود داشته باشند تا بلکه دو طرف سرانجام بتوانند گره کور هستهای را باز کنند. با توجه به شرایط موجود، لازم است طرفین مواضع خود را تعدیل کنند تا تنگنای موجود پشت سر گذاشته شود. هر چه این مذاکرات در بن بست ادامه پیدا کند، به همان میزان گره کورتر میشود و مشکلات بیشتر خودنمایی میکنند. امیدوارم در مذاکرات آتی حداقل تفاهم اولیه به دست آید تا بتوان با خوش بینی ادامه مذاکرات هستهای را پیگیری کرد.
*شما در حالی بر «تغییر» تاکید دارید که پرونده هستهای در ردیف سیاست های کلان گنجانده میشود و دولت آقای روحانی به تنهایی نمیتواند تصمیم گیری کند.
اینکه سیاست کلان چه جایگاهی در نظام تصمیم گیری در ایران دارد، امری روشن و واضح است. اما طرف مذاکره کننده باید اختیاراتی داشته باشد و تا جایی که اصول زیر سؤال نروند، استقلال رای داشته باشد. اطمینان داشته باشید که در صورت تحقق این امر، تیم جدید مذاکره کننده حرفهای زیادی برای گفتن خواهد داشت.
*البته این احتمال وجود دارد تا تصمیمات و رویکرد تیم جدید با واکنشهای افراطیون مواجه شود. فراموش نکرده ایم که شخص حسن روحانی را در این چند سال بارها متهم به سازش با غرب کردند.این افراد و گروهها همیشه فعال هستند و منافع خود را در «ادامه بحران» و «وجود دشمن» میبینند و به همین دلیل ترجیح شان این است که مذاکرات همچنان در بن بست بماند. اما با توجه به آرایی که در ۲۴ خرداد به صندوق ریخته شد، باید گفت که «تغییر» مطالبه اصلی مردم است تا شاید مملکت از این تنگنا نجات پیدا کند و به همین دلیل باید همه کمک کنند تا تیمی که تنش زدایی را اولویت مهم خود میداند، بتواند مشکل را برای همیشه حل کند.
*حرفی مانده است؟
وزارت خارجه میتواند گره هستهای را باز کند.