طی سالهای اخیر سن طلاق در ایران روند کاهشی داشته و متعاقب آن، زنان سرپرست خانوار نیز «جوان» شدهاند و آسیبهای اجتماعی زاییده از آن، مشکلات جدی همراه خواهد داشت. نوروزی مدیر کل امور حمایتهای اجتماعی کمیته امداد امام خمینی در این باره، کاهش سن زنان سرپرست خانوار را تایید کرده که ازدواجهای احساساتی، عدم آشنایی زوجین، تفاوتهای فرهنگی، ازدواجهای تحمیلی، نازایی، اعتیاد و ... از عوامل آن است.
به گزارش روزنامه قانون، هماکنون حدود ۱۰ درصد از مددجویان تحت حمایت کمیته امداد امام خمینی (ره) را زنان سرپرست خانوار تشکیل میدهند و طبق آماری که معاون حمایت و سلامت کمیته امداد بر اساس سرشماری سال ۹۰ داده، جهش قابل ملاحظهای در بخش زنان سرپرست خانوار مشاهده میشود؛ به طوری که این زنان با "یک میلیون و ۳۰ هزار نفر" جمعیت، دومین فراوانی این کمیته پس از سالمندان به حساب میآیند و هر کدام سرپرستی یک تا چند نفر را بر عهده دارند.
فوت همسر، طلاق، اعتیاد، زندان، بیکاری و بسیاری موارد دیگر از زمینههای تبدیل شدن زنان به «زن سرپرست خانوار» است که از همراهی همسرانشان در زندگی محرومند.
افزایش طلاق، عامل اصلی کاهش سن زنان سرپرست خانوار
امانالله قرایی مقدم جامعهشناس، کاهش سن زنان سرپرست خانوار را حاصل از افزایش طلاق در سنین پایین میداند.
وی میگوید که در حال حاضر بیشتر طلاقها در سنین ۱۸ تا ۲۵ سال رخ میدهد و در پی آن، میزان زنان کم سن و سالی که بی سر و سامان شده یا به سرپرست خانوار تبدیل میشوند، بیش از گذشته است.
وی میافزاید: از هر ۵ ازدواج یک مورد به طلاق منجر میشود. چه انتظاری میتوان داشت؟
بیوههای کم سن و سال، آسیبپذیرترند
قرایی مقدم کاهش سن زنان سرپرست خانوار را موجب افزایش آسیبها پیرامون این زنان دانست و با تاکید بر اینکه این زنان جوان هستند، هنوز ریشه آرزو در آنها نخشکیده و در برابر مشکلات نیز آسیبپذیرتر و شکنندهتر هستند، هشدار داد که آنها در معرض خطرات بیشماری از جمله فحشا، اعتیاد و قاچاق مواد مخدر قرار دارند که ممکن است به راحتی سر در راه آن بگذارند.
این جامعهشناس معتقد است که کمک به این زنان بسیار ضعیف است و با ۱۵۰ الی ۲۰۰ هزار تومان ماهانه نمیتوان این زنان را حمایت کرد.
وی اشتغالزایی برای این زنان را «حمایت واقعی» مینامد و تاکید میکند که راهکار تنها همین است و هر چه بخواهیم برای این زنان کاری انجام دهیم، اشتغالزایی و تامین امنیت شغلی در اولویت است.
قرایی مقدم از «فقر» به عنوان مهمترین مشکل این زنان نام برده و میگوید که تامین هزینه زندگی، تنگنای بسیاری برای این افراد ایجاد میکند که ممکن است از آنها به خاطر فراهم کردن حداقلها برای افرادی که تحت سرپرست خود دارند، شخصیتی بسازد که در واقع آن نیستند.
طلاق، آسیب آسیبساز
مجید ابهری آسیبشناس اجتماعی نیز معتقد است که با افزایش آمار طلاق، منحنی سنی بیوهها نیز تفاوت چشمگیری با دهه قبل پیدا کرده و به ۱۸ تا ۲۵ سال کاهش یافته است.
او طلاق را آسیبی آسیبساز مینامد که وقوع بیوگی از عوارض مستقیم آن است و میگوید متاسفانه در دهه گذشته به خاطر سیاستزدگی نهادهای متولی، پوششهای حمایتی مناسبی از زنان بیوه به عمل نیامده و بیمه زنان سرپرست خانوار، در حد حرف و شعار باقی مانده است.
ابهری میگوید که در حال حاضر تعداد بیشماری زن سرپرست خانوار در کشور وجود دارند که سالانه چیزی در حدود ۶۰ هزار نفر نیز به آن اضافه میشوند.
کمبود درآمد در صورت اشتغال، و پایین بودن سطح تحصیلات و مهارت از دلایلی است که ابهری میگوید باعث شده درصد زیادی از بیوههای جوان به کارهای خدماتی مثل پرستاری در منزل از کودکان و سالمندان یا نظافت منازل روی بیاورند. این در شرایطی است که درصد زیادی از بیکاران، فارغالتحصیلان دانشگاهیاند و در این شرایط، مطمئنا اشتغال این زنان دغدغه دولت نبوده است.