۰۳ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۳ دی ۱۴۰۳ - ۰۲:۳۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۲۸۷۸۹۸
تاریخ انتشار: ۱۷:۳۹ - ۰۶-۰۵-۱۳۹۲
کد ۲۸۷۸۹۸
انتشار: ۱۷:۳۹ - ۰۶-۰۵-۱۳۹۲

ایرانی‌ها به چه دلایلی طلاق می‌گیرند؟

بر اساس اعلام رسمی سازمان ثبت احوال کشور، هر ساعت ۱۶ طلاق در کشور به ثبت می‌رسد که این رقم از آنجا نگران‌کننده است که در سال ۹۱ هم آمار طلاق نسبت به سال گذشته‌اش بیش از ۷ درصد رشد داشته است.

به گزارش روزنامه تهران امروز، بر اساس اعلام رسمی سازمان ثبت احوال کشور هر ساعت 16 طلاق در کشور به ثبت می‌رسد. این رقم از آنجا نگران کننده است که در سال 91 هم آمار طلاق نسبت به سال گذشته اش بیش از 7درصد رشد داشته است.

بررسی آمار 10سال گذشته طلاق در کشور هم نشان می‌دهد که این آمار همیشه رو به افزایش بوده است. همین موضوع موجب نگرانی خانواده‌ها و کارشناسان شده است. اما واقعا چه شده که خانواده‌های ایرانی تا این اندازه تن به طلاق داده‌اند. طلاقی که تا سال‌ها جزو خط قرمزهای خانواده‌ها به حساب می‌آمد چرا زیاد شده است؟ ضرب‌المثل عروس باید با لباس سفید به خانه بخت برود و با لباس سفید برگردد انگار این روزها دیگر کشش گذشته را ندارد.

امیرهوشنگ مهریار، مشاور خانواده و روانشناس برجسته درباره طلاق می‌گوید: درگذشته در کشورهایی مانند ایتالیا طلاق به دلیل مخالفت کلیسا ممنوع بود اما جریان نوگرایی کار خود را کرده و تغییر بزرگی در این مقوله طلاق به وجود آورد. طلاق یکی از پروسه‌هایی است که به صورت 100درصد ریشه کن نخواهد شد زیرا در جامعه ای که ازدواج وجود دارد باید انتظار طلاق نیز در آن وجود داشته باشد. همچنین با تغییراتی که در جامعه صورت گرفته و انگ و خطرات آن کم می‌شود، به طبع طلاق نیز آسان تر خواهد شد.

او می‌گوید: وقتی زوج‌ها احساس می‌کنند با هم ماندن ارزشی ندارد از هم طلاق می‌گیرند. به اعتقاد این استاد دانشگاه، سابقا فشارهای خانوادگی و اقتصادی و اجتماعی باعث می‌شد که زن و شوهر مجبور به ادامه زندگی شوند اما این روزها با توجه به اشتغال همزمان مرد و زن دیگر این فشارها هم وجود ندارد. دکتر مهریار ادامه می‌دهد: اگر بگوییم با طلاق خانواده ایرانی از هم خواهد پاشید اغراق‌آمیز است ولی طبیعی است که با افزایش طلاق‌ها خانواده در ایران تغییر شکل بدهد.

مهریار برای گسترش طلاق در ایران دلایل متعددی دارد و می‌گوید دست به دست دادن این عوامل باعث شده آمار طلاق طی 10سال گذشته افزایش پیدا کند.

به اعتقاد مهریار، خیانت یکی از عواملی مهمی است که اعتماد را از یک زندگی خواهد گرفت و بیشتر مردها هستند که  خیانت می کنند،این روزها بیشترین مراجعه زن‌ها به مطب‌ها روانشناسی حس خیانت از طرف مردهاست؛ خیانتی که گاهی پای زن دیگری را هم وسط می‌کشد.

این استاد دانشگاه ادامه می‌دهد:در ایران آمار رسمی در مورد انواع خیانت در دست نیست. آمارهای غیررسمی هم غیرقابل اعتماد هستند.

* خشونت علیه زنان

مهریار دومین عامل گسترش طلاق طی 10سال گذشته را خشونت می‌داند و می‌گوید: خشونت علل مختلف دارد و بیشتر از طرف مردها صورت می‌گیرد. اگر مردی خشن باشد، با همسر و فرزندان خود به مشاجره پرداخته و همیشه این تنش در خانواده وجود دارد. زن هم چون چاره ای ندارد مجبور به ساختن است. حتی احتمال دارد مرد مشکلاتی که در جامعه دارد را با دعوا در خانه بروز دهد.

در این مورد هم اگر انتظارات عاطفی برآورده نشود به گفت‌وگو و خشونت‌های لفظی و بدنی تبدیل می‌شود. در این قبیل موارد به دلیل قدرت بدنی مردها، زن صدمه بیشتری می‌خورد. زن‌ها هم از خشونت‌های غیرمستقیم مانند قهر کردن، گوشه و کنایه زدن، کوچک کردن شخصیت و خانواده مرد، فحاشی و ناسزاگویی و... بیشتر استفاده می‌کنند که منجر به عصبانیت و تحریک مرد می‌شود. زن‌ها در جوامع مانند ما که سنتی و مردسالاری است از این سلاح بیشتر استفاده می‌کنند تا با شوهرشان در بیفتند.

* اقتصادی و فقر

مهریار سومین عامل را به موضوعات اقتصادی ربط می‌دهد. او می‌گوید: وقتی که دو نفر باهم زندگی می‌کنند انتظاراتی از یکدیگر دارند. زن‌ها از شوهر خود انتظارات مالی دارند. وقتی نیازهای آنها برآورده نمی‌شود و مرد برای زن امنیت اقتصادی را فراهم نمی‌کند، طبیعتا زن تحت فشار قرار می‌گیرد و بعد از چندی با دعوا و برخوردها و ارزش اولیه ازدواج از دست می‌رود. اگر زن از لحاظ طبقه اجتماعی و اقتصادی بالاتر از مرد باشد و شوهرش انتظارات بالای او را برآورده نکند، پشیمانی زن را به همراه خواهد داشت و به طلاق یا خیانت می‌انجامد.

* بزهکاری


این استاد دانشگاه به موضوع بزهکاری هم اهمیت زیادی می‌دهد. او معتقد است که بزهکاری در ازهم‌پاشیدگی خانواده بسیار موثر است. به گفته وی، نمونه ساده بزهکاری در جامعه ما اعتیاد است به همین دلیل توضیح می‌دهد: علاوه بر آن بزهکاری‌هایی وجود دارد که پیامدهای قضایی داشته و در اکثر موارد مرد به زندان می‌رود.

در برخی موارد ممکن است بزه یک مرد کشف نشود ولی زمانی که زن بفهمد همسرش از چه راهی امرار معاش کرده و به قول معروف نان بر سر سفره او می‌آورد اگر اصیل و خانواده درستی باشد مسلما نمی‌تواند با آن مرد کنار آمده و زندگی کند.

به گفته دکتر مهریار بزهکاری در متلاشی شدن خانواده‌ها به شخصیت زن و شوهر بستگی دارد. مردی یا زنی که برای پول با افراد دیگر رابطه برقرار می‌کند نیز یک نوع بزه محسوب می‌شود.

* تغییر نسل

مهریار پنجمین و آخرین عامل طلاق طی سال‌های گذشته را تغییر نسل و گذر جامعه از زندگی سنتی به مدرن می‌داند. او می‌گوید در این تغییر نسلی حتی پدرها و مادرها هم گاهی از طلاق فرزندانشان حمایت می‌کنند و آنها را تحت حمایت خودشان می‌گیرند درحالی‌که در گذشته اصلا چنین چیزی مرسوم نبود و اگر دختری حتی به عنوان قهر از خانه شوهر خارج می‌شد در خانه پدری یا جایی نداشت و یا به شدت مواخذه می‌شد.

مهریار در ادامه می‌گوید البته نمی‌توان با یک نسخه کلی، تمامی طلاق‌ها یا عوامل متزلزل کننده ستون خانواده را از بین برد و با یک عصای جادویی آن را حل کرد. هر عاملی در بستری خاص باعث طلاق شده است. پس باید ریشه یابی درست انجام شود و خیلی ساده اندیشانه است که بگوییم می‌توان با یک راه حل کل مشکلات یک خانواده را از بین برد یا از تزلزل خانواده جلوگیری کرد. دکتر مهریار معتقد است پیشگیری در عین حال که لازم و ضروری به نظر می‌رسد خیلی هم مشکل است. زیرا هر خانواده موقعیت و شرایط خود را دارد که نمی‌توان آن را به جامعه تعمیم داد.
ارسال به دوستان