عصر ایران - با انتخاب حسن روحانی به ریاست جمهوری ایران کار لابی های طرفدار تندروی و جنگ با ایران در آمریکا مشکل تر از گذشته شده است.
این لابی ها که عموما طرفدار اسراییل و ایده مقابله با ایران اتمی هستند، به شدت از اینکه دولت باراک اوباما در یک "توافق تاریخی" با دولت حسن روحانی اختلافات ایران و آمریکا به ویژه موضوع هسته ای را حل و فصل کند و صفحه ای جدید در تاریخ دیپلماسی ایران و آمریکا در منطقه گشوده شود،نگرانی دارند.
دلیل این نگرانی نیز واضح و مشخص است، رژیم اسراییل دهه هاست که نان " امنیتی کردن " منطقه را می خورد و به بهانه اینکه امنیت اش در خطر است از جیب آمریکا و دیگر متحدان غربی این کشور می خورد و جالب این که طلبکار هم است که غرب به اندازه کافی به امنیت اسراییل اهتمام ندارد و اگر لازم باشد " تل آویو به تنهایی به تامین امنیت خود خواهد پرداخت."
در هفته های گذشته سیگنال های متفاوتی از درون ایالات متحده آمریکا به ویژه از کنگره را شاهد هستیم که در مجموع می توان آن را در دو بخش :
1- حامیان گفتگو با ایران
2- حامیان تشدید تحریم ایران
تقسیم بندی کرد.
گروه دوم که "لابی طرفدار اسراییل" مهم ترین بازیگردان آن است از احتمال توافق و نزدیکی تهران – واشنگتن نگرانی دارد و جان کلام حرف هایش چنین است:" انتخاب روحانی هیچ تاثیری در سیاست های کلان ایران به ویژه در مساله هسته ای نخواهد داشت و در ایران "در" همچنان بر پاشنه سابق می چرخد. حکومت ایران با روحانی می خواهد دنیا را بفریبد تا وقت بیشتری برای پروژه ساخت بمب هسته ای داشته باشد. روحانی یک نقاب خندان است که در پشت آن چهره ای زشت و مهیب وجود دارد و دولت اوباما نباید فریب این نقاب را بخورد ، باید تحریم ها با شدت بیشتر ادامه یابد تا حکومت ایران به زانو در آید و... ."
این خلاصه ای از استدلال های طرفداران ایده تشدید تحریم ها و حتی برخورد نظامی با ایران است که شاه بیت این اظهارات در سخنان توهین آمیز هفته گذشته بنیامین نتانیاهو نخست وزیر تندرو اسراییل نمود یافت که در اظهاراتی موهن ، روحانی را گرگی در لباس میش دانست.
اما در مقابل گروه دوم ، عده ای دیگر از مردان و زنان عضو کنگره، سیاستمداران و اصحاب رسانه و کارشناسان و تحلیلگران و اعضای اندیشکده ها و... انتخاب روحانی را "فرصتی مغتنم" می دانند که باید از آن در جهت رسیدن به یک " توافق مرضی الطرفین و میانه" استفاده کرد.
از نظر این عده نباید تحریم ها را به یکباره کنار گذاشت و باید بر تحریم های هوشمندانه و منعطف متمرکز شد. به اعتقاد آنها انتخاب روحانی ناشی از تاثیر گذاری تحریم ها بر ایران است ولی تحریم ها نباید در مرحله کنونی افزایش یابند تا در صورت رسیدن پیام های مثبت از دولت روحانی با کاهش تحریم ها ، دولت روحانی را مورد تشویق قرار دهند تا در برابر مخالفان تندروی خود در داخل ایران بتواند با استدلال بر کاهش تحریم ها ، تغییر برخی از سیاست ها را موجه کند.
این عده می گویند روحانی مردی است که اظهارات، شعارهای انتخاباتی و نظرات شخصی و نیز جایگاه سیاسی اش، بر خلاف سیاست های 8 سال گذشته بوده است و انتخاب وی به عنوان عالی ترین مقام اجرایی ایران ،بدین معنا است که جمهوری اسلامی ایران به احتمال فراوان شاهد تغییراتی در سیاست های خود حتی در برخی حوزه های کلان خواهد بود.
این گروه از تحلیلگران آمریکایی می گویند از همین انتخابات ایران که روند آن مورد انتقاد شدید آمریکا قرار داشته است، فردی برگزیده شده که بیشترین زاویه را با سیاست های 8 سال گذشته حکومت ایران داشته است و این سیاست ها را مورد انتقاد قرار داده است؛ از این رو باید از این فرصت استفاده کرد ، به دو دلیل:
1- برای پروبال دادن به منطق میانه روی در فضای سیاسی ایران
2-برای رسیدن به یک توافق در موضوع هسته ای و پایان دادن به 11 سال پرونده پرمناقشه و هزینه بر برای آمریکا و ایران.
در حال حاضر این دو گروه در تلاش اند تا در نهایت مسیر سیاست خارجی دولت اوباما در قبال روحانی را به سمت مورد نظر خود هدایت کنند.
اخیرا 130 نماینده کنگره آمریکا با ارسال نامه ای به اوباما از او خواسته اند تا با دولت روحانی وارد مذاکره مستقیم شود و در اقدامی دیگر کنگره این کشور بر خلاف رویه مرسوم، ارسال لایحه جدید تحریم ایران را که طبق سنت همه ساله در تابستان انجام می گرفت، برای دادن فرصت به گشودن فضای دیپلماسی به تعویق انداخته است.
در مقابل این تلاش ها ، لابی طرفدار اسراییل و مخالفان گفتگو با ایران نیز به شدت فعال اند . به نظر می رسد این لابی به دلیل اینکه خواسته اش در شرایط کنونی به نحو آشکاری بر خلاف منطق سیاسی است بر تلاش های پشت پرده متمرکز شده و در صدد است تا همه تلاش ها برای نزدیکی تهران و واشنگتن را ناکام بگذارد.
تاکتیک این گروه در حداکثری سازی توقعات و خواست های آمریکا از ایران از سویی و بزرگنمایی در آنچه که تهدید ایران می خوانند، از سوی دیگر است.
در واقع لابی طرفدار اسراییل می کوشد هم خواست های آمریکا از ایران را به حداکثر خود برساند تا هم امکان توافق و مصالحه کاهش یابد و هم اینکه درباره آنچه که تهدید برنامه هسته ای و سیاست های جمهوری اسلامی ایران می خوانند، بزرگنمایی کنند.
البته این لابی آن قدر نفوذ و قدرت دارد که بتواند جو رسانه ای نیز درست کند و فشارها را در جهتی که می خواهد بر کاخ سفید و کنگره متمرکز کند.
در ماه آینده عرصه سیاست آمریکا صحنه چالش این دو گروه خواهد بود و قدم ها و سیاست های دولت جدید ایران نیز در تصمیم گیری نهایی دولت اوباما برای عمل به رویکرد "مصالحه یا مواجهه" با ایران موثر خواهد بود.