عصر ایران - دیدار نمادین ملیپوشان راه یافته به جام جهانی، دیشب در حالی در ورزشگاه آزادی برگزار شد که بازیکنان تیم جام جهانی 1998، سالهاست با فوتبال خداحافظی کردهاند. بدنهای چاق شده و جسم ناچالاک آنها، یارای 90 دقیقه دویدن را نداشت. به همین دلیل قرار شده بود که در دو وقت نیمساعته با تیم 2014 بازی کنند.
آن عاقلی که ایده رویارویی این دو تیم را داده بود، آیا این نکته ساده به فکرش نرسیده بود که مردان بازنشسته بالای 40 سالِ تیم 1998، حتی در دو وقت نیمساعته هم متحمل شکست سنگین و تحقیرآمیزی در برابر جوانان تیم 2014 میشوند؟
آیا بهتر نبود بازیکنان دو تیم با یکدیگر ترکیب میشدند و دو تیمِ نیمهپیر – نیمهجوان رو در روی هم قرار میگرفتند؟
در این صورت، ملیپوشان سال 98 گلباران نمیشدند و بازی هم با جاذبه و انصاف بیشتری دنبال میشد. پنجگله شدن ملیپوشان سال 98 و دستبسته بودن آنها در برابر بازیکنان روپا و سرحال تیم ملی، هیچ جاذبهای نداشت.
انگار در پس ایده تقابل این دو تیم، این فرض مضحک نهفته بود که بگذارید تیم آن جام جهانی با تیم این جام جهانی با هم رو در رو شوند تا ببینیم کدام تیم قویتر است! طراح این ایده، از عنصر زمان غافل بوده است و شاید هم تصور کرده عالم واقعیت مثل عالم پلیاستیشن است که بتوان تیمی از دهه قبل را در برابر تیمی از دوران کنونی قرار داد تا مثلاً معلوم شود برزیل 1970 میبرد یا اسپانیای 2010!