صادق زيباكلام گفت: من فكر ميكنم اشغال سفارت و ضديت با امريكا هيچ چيز جز ضرر نداشته است.
به گزارش فارس، صادق زيبا كلام عضو هيئت علمي دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران در نشست"روز سيزدهم"كه بعد از ظهر امروز يكشنبه در دانشگاه تهران برگزار شد، با بيان اينكه صحبت كردن از 13 آبان مشكل است، گفت: برخي حركتهاي يك ملت با افسانه، احساسات و حماسه گره ميخورد و براي همين تجزيه و تحليل آن دشوار ميشود.
زيبا كلام در ادامه افزود: صحبتهاي خانم ابتكار سؤالات زيادي را در ذهن من ايجاد كرد، وقتي ايشان ميگويد ما دانشجويان با حركتمان انقلاب را بيمه كرديم و اينكه آن روزها فرصتي پيش آمد كه انتخابات مجلس و رياست جمهوري برگزار و قانون اساسي تصويب شود، يعني اينكه اگر سفارت تسخير نميشد نميتوانستيم اين كارها را انجام دهيم؟
وي با بيان اينكه من قصد ندارم به همه سخنان خانم ابتكار پاسخ بگويم، گفت: وقتي به چند ماه قبل از حادثه برگرديد ميبينيد كه آمريكا مستحكم در كشور مستقر است، گارد شاهنشاهي، ساواك و خود شاه هست اما مردم انقلاب ميكنند همه چيز از هم مي پاشد، پس آن زمان كه آمريكا قدرت داشته هيچ كاري نتوانستند بكنند، زماني كه همه چيز را از دست داده بودند، چگونه ميتوانستند اقدامي انجام دهند؟
زيباكلام در ادامه افزود: از زماني كه اولين حركتهاي اعتراض از اواخر سال 55 شروع شد تا روز 22 بهمن 57 متوجه ميشويم كه در اين مدت آمريكاييها سرگردان بودند كه چه اقدامي بايد در قبال ايران انجام دهند؟ از شاه حمايت كنند يا افزايش اصلاحات در ايران را بخواهند؟
وي با بيان اينكه جناحي در آمريكا خواستار حمايت از شاه و مستحكم كردن موقعيت او بودند، گفت: آنها همچنين معتقد بودند كه پس از استحكام رژيم شاه از او بخواهد كه اصلاحاتي را در ايران انجام دهد و اين ديدگاه بيشتر توسط برژينسكي و وزير دفاع مطرح ميشد، در مقابل ديدگاهي بود كه منتسب به كبوترها بود، عناصر ليبرالتر و معتدلتر حاكميت آمريكا، كه عمدتاً توسط وزارت خارجه و سايروس ونس بيان مي شد، آنها معتقد بودند كه شاه آنچنان در ايران مورد انزجار است كه نميتوان بيش از اين از شاه حمايت كرد.
استاد دانشگاه تهران در ادامه افزود: يكي از آثار مهمي كه در خصوص تناقض و معضل آمريكا در اين باره در دست داريم، خاطرات ويليام سوليوان است، در يكي از فصلهاي كتاب با عنوان "فكر كردن در خصوص چيزي كه قابل فكر كردن نيست" وي نوشته بود كه ما امريكاييها بايد عادت كنيم كه ايران را بدون شاه بپذيريم ما در ايران منافع داريم اما بايد بپذيريم كه شاه ديگر در اين كشور نيست.
وي با بيان اينكه تمام كساني كه در سال آخر شاه را ديدهاند ميگويند شاه دچار فلج فكري شده بود و نميدانست كه چه بايد كند،گفت: شاه به هيچ كس نيز اعتماد نداشت و در تمام سي و هفت سال اين بياعتمادي وجود دارد، پس از 28 مرداد تمام تصميمات كلي و جزئي به عهده شخص شاه بود، نظامي كه در ربع قرن همه نگاهها به شاه بود، و نخست وزير و پارلمان كارهاي نبودند و تصميمات را ميگيرد من بعضي وقتها متحير ميمانم كه چگونه شاه 25 سال حكومت كرد؟!
زيباكلام در ادامه با بيان اينكه سفيران آمريكا و انگليس در خاطرات خود گفته بودند كه همواره شاه از ما ميپرسد كه چرا ميخواهيد مرا بركنار كنيد و به منافع خود ضربه بزنيد؟ او حدس ميزد كه چون قيمت نفت را بالا برده است، يا چون ايران را خيلي پيشرفته كرده،ميخواهند او را بركنار كنند.
وي با بيان اينكه يكي از جفاهايي كه در اين سه دهه به انقلاب شده است، نحوه پردازش و تجزيه و تحليل انقلاب است، گفت: بعضي وقتها چنان شعاري نگاه ميكنيم كه مخاطب كسل ميشود، آنچه پس از انقلاب رخ داد رقابت گروههاي ماركسيست و اسلامي بود و يكي از دلايل اصلي تصميم انجمنهاي اسلامي در تصرف سفارت امريكا نيز رقابت با جريانات ماركيست بود.
وي با بيان اينكه نميتوانم بپذيرم كه كسي در 13 آبان 58 فكر كند كه امريكا ميتواند انقلاب را ساقط كند، گفت: اگر امريكا ميخواست اقدامي كند در همان آبان،آذر،يا ديماه انجام ميداد نه اينكه يكسال بعد كه يك ميليون مسلح در تهران بودند و به اشارهاي از سوي امام آماده شهادت بودند بخواهد اين كار انجام دهد.
وي در ادامه افزود: دانشجويان با اين كار ميخواستند به گروههاي چپ پاسخ دهند كه اگر شما شعار مبارزه با امپرياليست را ميدهيد، ما عملاً اين كار را انجام مي دهيم، از سويي عملكرد دولت بازرگان باعث خجلت افراطيون ميشد و ميگفتند عملكرد دولت نشان از توافق رهبران انقلاب با آمريكاست، دولت موقت نيز هيچ اعتقادي به برخي عملكردهاي انقلابي مثل اعدامها، مصادرهها و دادگاههاي انقلاب نداشت و مخالف اين كارها بود.
زيباكلام با اشاره به اينكه پيش از 13 آبان يكبار ديگر نيز سفارت اشغال شده بود، گفت: فروردين يا ارديبهشت ماه 58 سفارت آمريكا از سوي چريكهاي فدايي خلق تصرف شد كه دولت ايران معذرت خواهي كرد و دوباره سفارت را باز گرداندند و از آن مقطع كساني بودند كه ميخواستند دوباره سفارت را تصرف كنند و دولت نيز مواظب جلوگيري بود، وقتي دانشجويان سفارت را تصرف كردند فكر ميكردند كه الان سپاه و كميته ميآيند و ظرف چند ساعت كار تمام ميشود، اما صبح 13 آبان سفارت تصرف ميشود و ظهر آن روز موسوي خوئيني ميآيد و نماز ظهر را با هم ميخوانند كه اين نشان از تائيد بالاترين مقام حكومت از اين اقدام بود.
وي در ادامه افزود: پس از اين ماجرا گروههاي معتدلتر و ليبرالتر اندك اندك اخراج ميشوند و جاي آن را چهرههاي احزابي چون جمهوري اسلامي و يا سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي ميگيرد و نتيجه آن نابودي نهال آزادي بود.
زيبا كلام با طرح اين سؤال كه آيا در انقلاب اسلامي ايران يك جوهره، اصل و بنيادي به نام ضديت با امريكا و جود داشت؟ گفت: پاسخ من منفي است، ضديت و دشمني با آمريكا جايي در انقلاب ايران نداشت و بزرگترين دليل من كه انقلاب ضديتي با غرب و آمريكا نداشت اين است كه در ماههاي انقلاب در تهران، شيراز و اصفهان يعني جايي كه مركز ثقل نيروهاي آمريكايي بود، هيچ كس به مراكز آمريكايي حمله نكرد، در حالي كه نه نيروي شهرباني بود و نه انتظامي، پس نتيجه ديگر اشغال سفارت امريكا اين بود كه يك تفكري به وجود بيايد كه بين انقلاب ايران و آمريكا يك تضاد لاينحل وجود دارد.
وي با بيان اينكه به همين جهت از محل منافع ملي خود هزينههاي زيادي را پرداختيم،گفت: ميتوان استدلال كرد كه جنگ با عراق شايد يكي از نتايج حمله به سفارت امريكا بود، نميدانم شايد اگر هم سفارت اشغال نمي شد اين جنگ صورت ميگرفت، اما اين اقدام باعث شد كه صدام در حمله به ايران جسورتر شود. من فكر ميكنم اشغال سفارت و ضديت با امريكا هيچ چيز جز ضرر نداشته است.
به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس،صادق زيبا كلام در پايان سخنراني خود به سؤالات دانشجويان در اين زمينه پاسخ داد.
زيباكلام در پاسخ به اين سؤال كه از دانشجويان واقعه 13 آبان كسي را ميشناسيد كه تغيير نگرش داده باشد؟ گفت: نميدانم اما روزي كه انگليس قرار بود به عراق حمله كند رابين كوك استعفا كرد روزي كه آمريكاييها تصميم گرفتند كه عمليات نجات گروگانها را انجام دهند، سايروس ونس استعفا داد، در كشورهاي خارجي وقتي موافق سياستي نباشند استعفا ميدهند، اما در كشور ما چون همه ميخواهند خدمت كنند! و اگر حركت درست و اصولي نباشد نه استعفا در ايران داريم و نه پذيرش اشتباه، هر كاري كه انجام مي دهيم درست است و اين ويژگي جامعه ما است.
اين استاد دانشگاه تهران در پاسخ به اينكه چرا 13 آبان و جنگ را زير سؤال ميبريد؟ و چرا شرايط زمان را در نظر نميگيريد؟ گفت: فكر نكنيد كه ما تصميم مي گيريم كه زير سؤال ببريم يا نه، در زمان جنگ و پس از آن همه معتقد بوديم كه همه تصميمها درست و اصولي بوده اما به هر حال سؤالات مطرح شد و پس از دوم خرداد يك موج سؤالات كه ايجاد شد، در خصوص جنگ بود، اگر اعتقاد داريم جنگ درست بود، پس چرا امام وقتي قطعنامه را ميپذيرفتند تعبير نوشيدن جام زهر را به كار ميبردند؟ اينكه شما مسائل سياسي را مهر مقدس بزنيد كار صحيحي نيست، چون يك روز اين سؤال مطرح ميشود اينگونه نيست كه آنها كه سؤالات را مطرح ميكنند خائن هستند.
زيباكلام در پاسخ به سؤال دانشجويي مبني بر اينكه گفتيد پيش از انقلاب احساس ضد آمريكايي وجود نداشت، پس كودتاي 28 مرداد را چگونه ارزيابي ميكنيد؟ نيز گفت: كودتاي 28 مرداد، سال 32 بود، انقلاب سال 57 اينكه ضديت با امريكا وجود نداشت به معناي درست بودن سياستهاي آمريكا، انگليس و شوروي در ايران نيست، خيلي از آن چيزهايي كه ما فكر ميكنيم كار آمريكاست كار شاه بوده است،ميگوييم اگر شاه حق رأي به زنان داده، سپاه دانش ايجاد كرده، ذوب آهن آورده يا انرژي هستهاي كار آمريكا بوده است، خيلي از آنها ربطي به آمريكا نداشته است.
وي در پاسخ به اين سؤال كه آنها كه آنروز مخالف اشغال سفارت بودند، آيا اكنون در حاكميت هستند؟ نيز گفت: خير؛ مخالف اشغال، گروههاي ملي - مذهبي بودند كه مخالفت كردند، هم يزدي و هم بازرگان بودند. كساني كه ارتباطي با نهضت آزادي و دولت موقت نداشتند و خيلي با اين موج به وجود آمده همراه نبودند، وقتي موج گسترده شد و زماني كه كسي شعار مرگ بر امريكا نميداد، يا سلطنت طلب بود يا خائن و آمريكايي! و ليبرال شدن يك فحش شده بود، اين وضعيت باعث شد مخالفين هم سكوت كنند.