۰۲ آذر ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ۱۰:۲۶
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۲۸۱۶۷۸
تاریخ انتشار: ۱۰:۴۵ - ۰۹-۰۴-۱۳۹۲
کد ۲۸۱۶۷۸
انتشار: ۱۰:۴۵ - ۰۹-۰۴-۱۳۹۲
رمز گشایی از " کلید" روحانی

چهار فرمول برای چهار موضوع مهم دولت یازدهم

چهار گفتمان "محوریت اصل نظام و فصل الخطاب بودن قانون اساسی" ، "کشور محوری" ، "انسان محوری و ایرانیت" و "منافع مشترک و بده بستان"، محورهایی هستند که قاعدتاً باید در زمره راهبردهای دولت آتی قرار بگیرند.
عصر ایران ؛ مازیار آقازاده - پیروزی دکتر حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری اخیر اتفاقی غیر منتظره در سپهر سیاست ایران ارزیابی شد. چه اکثر ناظران داخلی و چه تحلیلگران خارجی در تحلیل های خود حتی دو روز مانده به روز انتخابات چنین نتیجه ای را پیش بینی نمی کردند.
با این حال جامعه ایران نشان داد که مثل بازی فوتبال " دقیقه نودی" است و در آخرین ساعات مانده به انتخابات موجی سراسری به نفع روحانی کار را یکسره کرد و "کلید" ساختمان پاستور را در دستان "روحانی" نهاد.

حالا با این نتیجه "شیخ امید" مانده است و صدها انتظار و مطالبه از او برای تحقق ؛ بی گمان حسن روحانی در دوره 4 ساله پیش رو راه دشوار و سختی در پیش رو خواهد داشت.

انتظارات از روحانی به اندازه ای زیاد و متنوع است که در نگاه نخست به شرایط داخلی و بین المللی ، بسیاری از توقعات از دولت جدید بیش از اندازه به نظر می رسد ؛ اما محققا این پیش فرض محتمل است که روحانی پیش از کاندیدا شدن با وقوف به شرایط کشور پای در این عرصه نهاده و طبیعتا خود را دستکم قادر به محقق ساختن بخشی از انتظارات و مطالبات مردمی می دانسته است.

همان طور که پیشتر نیز اشاره شد سبد رای روحانی بسیار رنگین کمانی است و از این رو انتظارات از او بسیار متنوع و گاه متضاد است. در این سبد می توان از اصولگرایان معتدل تا اصلاح طلبان میانه رو و رادیکال را یافت؛ حتی در سبد رای او می توان قشرهایی از جامعه را یافت که مخالف یا منتقد نظام هستند اما با فضای ایجاد شده در روزهای مانده به انتخابات این قشر نیز تصمیم گرفت برای گشایشی نسبی  در امور به روحانی رای دهد.

 روحانی در 4 سال آتی می تواند و می بایست با تکیه به  فرمول "یافتن نقاط مشترک" در جهت ایجاد وحدت و انسجام و اجماع ملی و ایجاد توازن بین بخش ها و گروه های سیاسی داخل و خارج کشور حرکت کند تا بتواند دستکم بخشی از خواست ها و مطالبات طیف متنوع رای دهنده به خود را برآورده کند.

شکاف درون نظام

نخستین شکافی که احتمالا دولت روحانی از روزهای نخست آغاز به فعالیت خود شاهد آن خواهد بود شکاف سیاسی " اصولگرا – اصلاح طلب" است. روحانی در مقام رییس جمهور در 4 سال آینده حلقه وصل و نقطه مشترک اصولگرایان و اصلاح طلبان خواهد بود؛دو اردوگاه سیاسی عمده درون خانواده نظام که نسبت آنها در 4 سال گذشته از حالت " رقابت " به وضعیت " تخاصم و درگیری" انجامیده بود.

انتخابات ریاست جمهوری پر حرف وحدیث 1388 و ماجراهای بعد از آن این دوبال اصلی نظام را از هم جدا کرده بود و رقابت ها تبدیل به تنش و درگیری شده بود.

اصلاح طلبان انتظاراتی جدی از روحانی دارند که از جمله آنها می توان به باز کردن فضای سیاسی کشور، تشکیل کابینه ای متوازن ، تجدید نظر در سیاست های کشور ، تلاش برای آزادی زندانیان اصلاح طلب و رفع حصر و ... .

اصولگرایان اما ضمن داشتن نقاطی مشترک با اصلاح طلبان در زمینه انتظارات ، اولویت را به گشایش اقتصادی می دهند و همانند اصلاح طلبان دغدغه باز شدن فضای سیاسی کشور را ندارند و چه بسا در بخش های سیاسی و فرهنگی ترجیح می دهند اوضاع کما فی السابق باشد.

این مساله می تواند نخستین منشا اختلاف این دو طیف در دولت آتی باشد. در این فقره به نظر می رسد دکتر روحانی می تواند دو طیف را به حلقه اتصال کننده و وحدت بخش دو گروه یعنی " اصل نظام" وصل کند. در واقع تنش ها و درگیری های اصولگرایان و اصلاح طلبان در 4 سال گذشته چیزی جز خدشه و صدمه به نظام در بر نداشته است و روحانی اگر بخواهد تنش های این دو طیف را در دولت آتی خود کنترل کند باید با گفتمان "محوریت اصل نظام" و فرمول " فصل الخطاب بودن قانون اساسی" آنها را مدیریت کند.

به واقع در این بخش تکیه روحانی بر وحدت بر روی اصل نظام خواهد بود ؛ یعنی مساله ای که هم اصلاح طلبان و هم اصولگرایان دستکم در شعار به آن معترف اند وطبیعتا بهترین میثاق برای اجرای این مطالبات " قانون اساسی" خواهد بود. در این صورت نه اصولگرایان می توانند روحانی را به خروج از چارچوب نظام و یا اجرای اصلاحات رادیکال متهم کنند و نه اصلاح طلبان می توانند انتظارات خود را از رییس جمهور منتخب به خارج از دایره قانون اساسی سوق دهند.
سودمندی مهم نهفته در این گفتمان و فرمول نیز این است که دیگر کسی نمی تواند سلائق خود را مبنای عمل قرار دهد.

چالش درون - برون نظام

شکاف دیگری که دولت روحانی با آن مواجه خواهد بود ، شکاف بین تحول طلبان رادیکال و یا بعضاً اپوزیسیون داخلی و خارجی نظام جمهوری اسلامی و هواداران آنها در داخل ، با دولت روحانی خواهد بود.

این بخش از گروه های سیاسی و شهروندان که بعضا به روحانی هم رای داده اند دغدغه حفظ نظام را ندارند و چه بسا خواستار تحول بنیادین در ساختار نظام و تغییرات اساسی و ریشه ای در اصل نظام اند.

به نظر می رسد دولت روحانی برای ایجاد انسجام ملی در کشور ، با این گروه ها از راه گفتمان "کشور محوری" وارد تعامل شود. به هر جهت در این مساله تردیدی وجود ندارد که همه ایرانی ها از هر گرایش سیاسی و با هر مرام فکری و مذهبی ، خواستار حفظ تمامیت ارضی و یکپارچگی موجودیتی سیاسی به نام" ایران" هستند.
 در این فقره رییس جمهور منتخب می تواند با تکیه و تاکید بر این مساله که انسجام و یکپارچگی کشور خواست مشترک تمامی گروه های مدافع و مخالف جمهوری اسلامی است، برای خود فضای "مانور" داشته باشد . البته این مساله ای است که روحانی چند بار به تلویح و تصریح در جریان مناظرات و کنفرانس خبری خود پس از پیروزی در انتخابات نیز با اشاره به "سیاست جذب" روی آن انگشت تاکید گذاشته است.

شکاف ملیت-قومیت

موضوع دیگری که به نظر می رسد روحانی در دولت آینده با آن همراه است ، مساله مطالبات قوم محورانه و اقلیت های قومی است . این گروه از شهروندان کشورمان نیز با رای دادن به روحانی انتظارات و مطالباتی از او دارند که مهم ترین آنها  اجرای حقوق برابر شهروندی طبق قانون اساسی است.

به نظر می رسد دولت آینده برای تعامل با این دسته از شهروندان کشورمان باید بر گفتمان" انسان محوری" و "ایرانیت" تکیه کند. تکیه و تاکید بر وجه مشترک انسانی و ایرانیت می تواند  نقطه اتصال دولت آتی با این دسته از شهروندان کشور و مطالبات آنها باشد.

در واقع با اجرا و جاری شدن این گفتمان،دیدگاه های امنیت محور کاهش خواهد یافت و با ایجاد اعتماد متقابل بر مبنای گفتمان انسان محوری و ایرانیت ، وحدت ملی قوام بیشتری خواهد یافت.

سیاست خارجی

"منافع مشترک" و "بده بستان" ، فرمولی است که می توان در مواجهه با پرونده های بین المللی مفتوح کشور از جمله مساله هسته ای و رابطه  با غرببه کار آید.
مثلا دولت روحانی می تواند بسته ای پیشنهادی برای حل موضوعات مورد اختلاف با آمریکا و غرب با تکیه و تاکید بر "منافع مشترک" تهیه کند. امتحان کردن این فرمول برای دستگاه سیاست خارجی کشورمان با توجه به اینکه فضای سیاسی داخلی نیز تا حدودی تغییر کرده است هزینه چندانی نخواهد داشت.

می توان برای مذاکرات آتی با 1+5 بسته ای جدید تهیه کرد و به جای آغاز کردن مذاکرات از نقاط مورد اختلاف و ارایه " پاور پوینت های" اعلام مواضع، با تکیه بر نقاط و منافع مشترک دو طرف به پای میز مذاکره رفت.   

با این کار طرف مقابل نیز احساس خواهد کرد ما نه به دنبال خریدن زمان و یا تقابل؛ بلکه برای تعامل و گشایش در امور و حل ریشه ای مسایل مورد اختلاف به پای میز مذاکره آمده ایم و درکنار توجه و اهتمام جدی به حفظ اصول و منافع ملی مان، نیم نگاهی نیز به منافع طرف مقابل و دغدغه های او داریم.

 در این صورت عرصه سیاست خارجی را از بازی با حاصل جمع جبری صفر(بازی برد و باخت) به بازی با حاصل جمع مثبت یا مضاعف تغییر داده ایم ؛ یعنی تکرار همان تجربه ای که با انتخاب روحانی در عرصه سیاست داخلی و بین نیروهای سیاسی داخل نظام و مردم صورت گرفت.


ارسال به دوستان