۱۶ تير ۱۴۰۳
به روز شده در: ۱۶ تير ۱۴۰۳ - ۰۴:۴۶
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۲۷۹۰۴۶
تاریخ انتشار: ۱۵:۱۵ - ۲۱-۰۳-۱۳۹۲
کد ۲۷۹۰۴۶
انتشار: ۱۵:۱۵ - ۲۱-۰۳-۱۳۹۲

چرا بايد به قاليباف راي داد؟

 امیر دبیری مهر در وبلاگش نوشت:

اين روزها ميزان مراجعات و پرسشها در خصوص نامزد اصلح انتخابات رياست جمهوري زياد شده و زياد تر هم مي شود هم دانشجويان مراجعه و تماس زياد  مي گيرند كه متاسفانه فرصت پاسخگويي به همه اين عزيزان وجود ندارد و هم همكاران و آشنايان و مخاطبان وبلاگم يعني انديشكده خرد بنده را طرف مشورت خود قرار مي دهند و اين سوال را مطرح مي كنند كه كدام يك از نامزدها بهتر مي تواند مسئوليت خطير رياست جمهوري را بردوش كشيده و عزت و اقتدار  استقلال ايران اسلامي را شايسته تر تامين كند؟ بسياري از اين عزيزان كم يازياد مي دانند كه نامزد منتخب بنده همانند سال 1384 جناب اقاي دكتر محمد باقر قاليباف است اما بيشتر از نام خوستار ارايه دليل اين انتخاب هستند . از همين روي اجمالا در اين خصوص توضيحاتي ارايه مي دهم .
 
اينجانب بواسطه ارتباطات و فعاليتهاي اجتماعي بويژه رسانه اي و پژوهشي  در دو دهه گذشته با اغلب نامزدهاي حاضر در صحنه و حتي تعدادي از نامزدهايي كه امكان حضور در اين رقابت را نيافتند از دور و نزديك اشنا هستم و با انها گفتگو هاي حضوري داشته و با برخي نيز همكاري نزديك داشته ام  ضمن اينكه رصد محيط سياسي و فرهنگي و اقتصادي و اجتماعي ايران با رويكرد تخصصي همواره تكليف و دغدغه خاطرهمه پژوهشگران علوم سياسي از جمله بنده  بوده و هست . از اين رو نقاط قوت و ضعف شخصيتي و مديريتي اين افراد و همچنين سنخيت و تناسب توانمنديهايشان با نيازهاي امروز كشور را به خوبي مي شناسم و بايداذعان كنم غير از اقاي غرضي كه حضورش در انتخابات جدي نيست ديگران  واجد توانمنديهاي ارزشمندي براي ارايه به ملت هستند اما گزينه اصلح براي تصدي پست رياست جمهوري ايران در شرايط و وضعيت كنوني اقاي دكتر محمد باقر قاليباف است . بويژه كه روحيه جلب همكاري و همياري همه متخصصا ن  و افراد توانمند از همه جناحها واقشار اجتماعي در اقاي اقاليباف وجود دارد  . معيارهاي  اين انتخاب نيز عبارتند از : ((واقعيتهاي حاكم بر كشور))؛ ((كارنامه و عملكرد اقاي قاليباف)) ؛ ((مقبوليت بالاي اجتماعي قاليباف))؛((نياز مبرم و حياتي ملت و نظام به مديريت و عزم جهادي ))
 
اجمالا ضرورتهاي مورد اشاره را توضيح مي دهم .
 
1-    واقعيتهاي حاكم بر كشور  :
 
كشور ما در حوزه هاي گوناگون بويژه اقتصادي و سياست خارجي در يك نگاه واقع بينانه - كه بايد دور از خوش خيالي و توهم قدرت از يكسو و بدبيني و سياه نمايي از سوي ديگر باشد – وضعيت خوب و مطلوب و مناسبي ندارد همه داده ها و اطلاعات و گزارشهاي بي طرف اين واقعيت را نشان مي دهد و از همه شواهد مهمتر و معتبر تر حال واحوال ناخوشايند شهروندان كشور است كه مالك اصلي ايران و نظام جمهوري اسلامي هستند. اين درحالي است كه كشور مملو از منابع مادي و معنوي و انساني براي يك جهش بزرگ تاريخي است اما حلقه مفقوده اين حركت و جهش مديريت كارامد است كه بويژه در 8 سال گذشته ضربه هاي سهمگيني بر آن وارد شد .براي روشن شدن بحث  10 سال به عقب باز مي گردم دراوايل دهه 80 بنده و تعدادي از دوستان   و فعالان رسانه اي اصولگرا از طريق معدود سايتهاي خبري آن زمان مهمترين حلقه نقد دولت اصلاحات در حوزه هاي سياسي و فرهنگي و اجتماعي  بوديم آن  موضع نقادانه نه از سر  مخالفت هاي مبتذل سياسي و حزبي و جناحي بلكه بر اين اساس بود كه اعتقاد داشتيم برخي از اصلاح طلبان با افراطي گر ي و راديكاليسم و سوئ استفاده از قدرت اجازه بروز و ظهور بيشتر استعدادهاي كشور را نمي دهند و علي رغم توفيقاتي كه بدست اورده اند كشور را در يك چرخه ي ملال اور تكرار قرار داده اند از اين رو حركت سياسي براي جابجايي مسالمت اميز و دموكراتيك قدرت اغاز شد  و در انتخابات سال 1384  گزينه مطلوب اكثر دوستان اقاي دكتر قاليباف بود اما بهر حال و بر اثر برخي تحولات اجتماعي و رويدادهاي سياسي خروجي آن كنش سياسي-  كه شرح آن مجال ديگري مي طلبد – محمود احمدي نژاد بود  كه متاسفانه قصه پرغصه محمود اين شد كه شد و هر سال دريغ از پارسال.  دولت هاي نهم و دهم واجد ويژگيهاي مثبتي مانند ارتباط بيشتر با طبقات  محروم و پركاري بود اما اسيب هاي اين دولت مانند نخبه ستيزي ، تصميم گيري هاي خلق الساعه ، سياسي كاري هاي غير اخلاقي ، خرافه گرايي ، ماجراجويي و قانون گريزي و عوام فريبي منشا ناكامي هايي شد كه بيشتر از هر كس كام ملت را تلخ نمود به گونه اي كه بسياري از اصولگرايان خير خواه و نجيب و صادق امروز  از اين كه در روي كار امدن محمود احمدي نژاد در سال 1384 نقش داشته اند شرمگين هستند هرچند مسئوليتي در دولت او نداشته و ندارند. بهر حال با اين اوضاع  و احوال كشور نيازمند جبران مافات است هم بايد عقب ماندگي ها جبران شود هم بايد به شبهه نا كارامدي حكومت ديني و مديريت نيروهاي ارزشي و مومن در عمل پاسخ داده شودو نامزدي كه توانايي اين مهم را دارد به نظر بنده محمد باقر قاليباف است .
 
 
 
2-    كارنامه و عملكرد قاليباف :
 
تجربه و سابقه اقاي دكتر قاليباف در سپاه ، نيروي انتظامي و شهرداري نشان  مي دهد او مردي است بسيار جدي ، فعال ، اهل برنامه ريزي ؛ اينده نگر ، اهل عمل ، گريزان از شعار و تسليم در برابر نظر كارشناسي و نخبگا ن هر رشته و بيزار از سياست زدگي . عملكرد وي در نيروي انتظامي را همه مردم ايران ديدند كه ايشان پليس را از يك نهاد فرتوت و ناكارامد  انتظامي به يك نهاد چالاك و كارامد اجتماعي تبديل نمود و رابطه پليس و شهروندان را بازسازي كرد .مديريت نيروي انتظامي بر مدار جامعه محوري و مشاركت شهروندان در برقراري امنيت عمومي بويژه با سازو كار 110 و تجهيز و بازسازي شكل و نماي بيروني پليس  حتي با كاهش سهم نيروي انتظامي از سهم بودجه عمومي اولا نقش مهم مديريت را در عبور از بحرانها و ثانيا توانايي دكتر قاليباف را در بكار گيري مديريت موثر نشان داد. در دوران شهرداري تهران نيز در يك جمله مي توان گفت " آن چير كه عيان است چه حاجت به بيان است" اما بخش گفتني  مشاهدات 8 ساله اخير اينجانب  از سبك مديريت دكتر قاليباف است  و آن همانا استمرار خصوصيات او يعني جديت  ، فعاليت شبانه روزي براي اباداني و سازندگي  ، برنامه ريزي و اينده انديشي،  عملگرايي  ، شعار گريزي و تمكين به راي  كارشناسي و ديدگاه نخبگا ن هر رشته و بيزاري  از سياست زدگي و سياست بازي و از همه مهمتر تعهد و ارزش مداري عملي و نظام مند ايشان است . ترديدي وجود ندارد در صورت تشكيل دولت با مديريت ايشان همين ويژگي ها در سطح كلان تر و فراگير تري اعمال خواهد شد. همانگونه كه اين روزها مردم مي گويند به اين اميد به قاليباف راي مي دهيم كه ايران هم مثل تهران اباد شود وسراسر مهين با نگاه اخلاقي و  ارزشي توام با رويكرد  علمي و براي اثبات كارامد ي مديريت شود.
 
 
 
3-    مقبوليت بالاي اجتماعي :
 
همه نظر سنجي هاي  رسمي و غير رسمي اما معتبر در سطح كشوري ،  استاني و محلي از پيشتازي اقاي دكتر قاليباف نزد افكار عمومي خبر مي دهد . البته اگر به نظر سنجي ها هم اعتمادي نداشته باشيم يا دسترسي به آنها براي برخي ميسر نباشد در گفتگو هاي عادي و صميمي و دوستانه وخانوادگي در شهر و روستا مي توان درك كرد كه گرايش به كدام سمت و سو مي باشد . حتي برخي سايتها و پايگاههاي نظر سنجي در خارج از كشور مانند سايت آيپوز www.ipos.me   از فاصله معنا دار قاليباف با ديگر نامزدها حكايت مي كند .همين پيشتازي موجب شد تا برخي رسانه هاي بدخواه كشور نيز از مدتها قبل خط تخريب عليه قاليباف را اغاز كردند هرچند ثمره چنداني نداشته است اما بايد اين سوال را مطرح كرد كه چرا اين مقبوليت حادث شده است .در پاسخ مي توان گفت  اولا مردم ايران از حاشيه سازي و جنجال افريني بجاي كار و تلاش و اباداني خسته و آزرده شده اند و با چراغ در شهر سياست مي گردند تا  مرد عملي پيدا كنند كه بي ادعا تمهيدات زندگي شرافتمندانه مردم را فراهم سازد.ثانيا اقاي قاليباف اصطلاحا مانند برخي هندوانه سر بسته نيست و كارنامه گذشته  او ضمانت برنامه هاي اوست .دكتر قاليباف چند بار از رقبا ومنتقدان خود خواسته يك مورد مثال بزنند كه ايشان وعده داده و عمل نكرده است وهنوز كسي نتوانسته موردي را پيدا كند ثالثا مردم در سيما و كلام و عمل قاليباف صداقت و عشق به خدمت را مي بينند و در كوي و خيابان آثار اين خدمت گذاري حك شده است و قابل انكار نيست .
 
 
 
4-   نياز مبرم و حياتي ملت و نظام به مديريت و عزم جهادي :
 
نامگذاري سال 1392 به نام سال حماسه  سياسي و اقتصادي اقدامي بسيار هوشمندانه است زيرا جبران عقب ماندگي ها ي كشور نيازمند جهش و راه ميان بر با شتاب بالا ست كه معناي حماسه هم جز اين نيست .زيرا حماسه اقدامي فراتر از روند معمول است از اين رو حماسه سياسي و اقتصادي يك ضرورت است نه يك شعار و جهت گيري صرف . از اين رو تحقق حماسه اقتصادي و سياسي يك شرط ضروري دارد و آن هم عزم و مديريت جهادي است . بدون رويكرد و عزم جهادي و توانايي اجراي آن نمي توان از حماسه سخن گفت . جهاد گران مي توانند حماسه افرين باشند .مديريت جهادي يعني مسئوليت پذيري ، زمان شناسي ، بي توقعي ، عملگرايي و تكيه بر برنامه و دانش و زمان و بهره گيري بهينه از سرمايه هاي مادي و معنوي .اقاي دكتر قاليباف با همين رويكرد و روحيه است كه توانسته شهر تهران را با بهره گيري از هزاران مشاور و مدير و كارشناس و كارگر و كارمند مديريت كرده و به جايگاه كنوني ارتقا دهد .روز به روز از ضعفهاي آن بكاهد و برنقاط قوتش بيفزايد. همين روحيه توانسته شهرداري تهران را از يك نهاد خدماتي به يك نهاد اجتماعي تبديل كند .و هدف اين نهاد را بجاي خدمت رساني مادي ،  تكريم انساني قرار دهد. ايران در دهه 90 خورشيدي كه دهه چهارم انقلاب اسلامي است و دهه پيشرفت و عدالت ناميده شده نيازمند چنين مديريتي در سطح كلان است .مديريتي كه فرصت شناس و اينده نگر و دانش بنياد و ارزش مدار و اميد افرين باشد .جوانان را به آينده كشور اميدوار كند و در انها حس مشاركت در ساختن كشور را ايجاد نمايد .كشوري توسعه مي يابد كه همه شهروندان و مردم اش احساس كنند هر جايي كه هستند و به كار مشغولند در سازندگي و پيشرفت كشور سهمي دارند و اين خانه را براي خود و ايندگان مي سازند. مديريت جهادي  عزت دين و دينداران را نه در شعار و ادعا و ظواهر بلكه در عمل و شكوه و اقتدار جستجو مي كند . عدالت را توزيع فقر نمي داند بلكه توليد ثروت و افزايش منافع ملي را مبناي عدالت مي داند . بجاي صدقه دادن به مردم زمينه هاي رشد  و قدرت يابي مردم را فراهم مي كند تا روز به روز وابستگي مردم به دولت كاهش يافته و اعتماد به نفس ملي ارتقا يابد .زيرا تا وقتي كه مردم چشم به اعانه هاي دولتي و تسهيلات حكومتي دارند روي عزت اسلامي را نخواهند ديد.  همانگونه كه در جبهه هاي حق عليه باطل و دفاع مقدس جوانان برومند اين كشور هم به وعده و نصر و توفيقات خدا ايمان و يقين داشتند و هم در توانايي و مسئوليت تعيين كننده خود شك وارد نمي كردند. و همه اينها را به عشق وطن و ايران و ايراني و مردم عزيز كشور با ايثارگري بروز دادند و جاودانه تاريخ شدند. امروز ايران به چنين نگاهي و سبك مديريتي نيازمند است. كه ظهور و بروز آ ن را بيشتر از هر كس مي توان در دكتر محمد باقر قاليباف يافت .
 
اميدوارم در اين دعوت و جلب مشاركت به حمايت از دكتر قاليباف انصاف و عدالت رعايت شده باشد و همچون گذشته از هرگونه غلو و بزرگنمايي و تحريف حقيقت به خداوند متعال پناه مي برم .
 
 
برچسب ها: امیر دبیری مهر
ارسال به دوستان