هدفمندی
یارانهها چه بود و چه شد؟ قرار بر این بود که پس از آذرماه سال 89 که گام
اول هدفمندی یارانهها برداشته شد چه تغییراتی در اقتصاد کشور به وجود
بیاید؟ آیا اکنون شاهد آن تغییرات وعده داده شده هستیم یا نه؟
به گزارش شفاف، اینها
سوالاتیاست که در روزهای پایانی عمر دولت دهم به ذهن میآید زیرا این
دولت خود را پرچمدار «طرح هدفمندی یارانهها» میداند و معتقد است هیچ
دولتی تا به حال جرات آغاز این طرح را نداشتهاست. فارغ از اینکه حرف دولت و
دولتیان تا چه میزان درست است، باید این سوال را مطرح کرد که آیا مراد و
مقصود از «هدفمندی یارانهها» چیزی بود که امروز شاهد آن هستیم؟
برای رسیدن به پاسخ این سوالات باید سرتیترها و محورهای اصلی طرح هدفمندی یارانهها که در سال 88 تصویب شد را بررسی کنیم.
براساس
این مصوبه، پس از اجرای طرح هدفمندی یارانهها در گامهای مختلف وضع صنعت و
تولید کشور باید بهبود پیدا میکرد. یعنی یکی از شروط و وعدههایی که
اقتصاد کشور را ملزم به «هدفمندشدن یارانه ها » میکرد این بود که مشکلات
ساختاری صنعت و تولید کشور حل شده و با اتکا به اصلاح ساختار و افزایش بهره
وری، رشد چشمگیری به خود ببیند.
گفته میشد که نظام یارانهدهی
باعث شدهاست که تولید و صنعت کشور از حمایت و قطور شدن باز ماند و این طرح
میتوان کمکی برای صنعت کشور باشد.
از سوی دیگر موضوع مهمتری که
ذکر میشد افزایش قدرت خرید مردم بود. گفته میشد که با این طرح قدرت خرید
مردم به مراتب افزایش پیدا میکند و نظام یارانهدهی به نظامی منظمتر و
قویتر تبدیل میشود.
رسیدن قیمت انواع سوخت به قیمت (فوب)
خلیجفارس از دیگر موضوعات مهم بود. براساس طرح مصوب سال 88 موسوم به
«هدفمندی یارانهها» قیمت سوخت باید افزایش پیدا میکرد و به قیمت حقیقی
خود نزدیک میشد. این امر باعث میشد که مصرف سوخت در کشور متعادل شود و
صرفهجویی چشمگیری در این موضوع به وجود آید.
از سوی دیگر کاهش
نرخ تورم، افزایش ارزش ریال و محدود شدن نقش دولت در اقتصاد از دیگر
موضوعاتی بود که به عنوان ثمره اجرای طرح هدفمندی یارانهها عنوان میشد.
باید
توجه داشت که اگر دولت براساس متون قانونی و حقیقی طرح هدفمندی دست به
اجرای آن میزد قطعا با تحقق چنین وعدههایی رو به رو میشدیم. این در
حالیاست که دولت طرح هدفمندی یارانهها را به «نظام توزیع پول میان مردم»
تقلیل داد. پس از اجرای گام اول هدفمندی تنها چیزی که به چشم آمد افزایش
قیمتها و توزیع پول میان مردم بود.
گام اول هدفمندی به دلیل
بیتوجهی و قانونگریزی دولت عملا چیزی برای صنعت و تولید کشور باقی
نگذاشت. به طوری که عدم حمایت دولت از صنعت و تولید کشور- برخلاف آنچه در
قانون هدفمندی یارانهها موجود بود بسیاری از بنگاههای تولیدی را به
تعطیلی کشاند. بنابراین بحث تاثیر مثبت هدفمندی بر صنعت و تولید خود به خود
بلاموضوع شد.
افزایش قیمتها و تورم افسارگسیختهای که این روزها
به 30 درصد رسیده هم خود به خوبی نشان از میزان قدرت خرید مردم دارد. این
درست است که دولت به صورت ماهانه پولی به حساب مردم میریزد اما بنا به
مشاهدات مردم رقم بسیار بیشتری از این مبلغ رو روی یارانههای دولت
میگذارند تا بتوانند مشکلات زندگی خود را حل کنند.
دولتی شدن بیش
از پیش اقتصاد، افزایش نرخ تورم، بیارزش شدن بیسابقه ریال در مقابل دیگر
ارزها هم خود نشان از راه نادرست دولت در اجرای طرح هدفمندی یارانهها
دارد. به بیان بهتر دولت طرح هدفمندی یارانهها را نه تنها اجرا نکرد بلکه
آنرا به نظام توزیع پول بیحساب و کتاب استحاله داد. استحاله ای که نه تنها
نتیجه مثبت در اقتصاد و زندگی مردم از خود باقی نگذاشت، بلکه موجب سختتر
شدن زندگی مردم و ضعیفتر شدن اقتصاد کشور شد.