صادق محصولی گفت: اینکه ما هنوز کاندیدای خود برای انتخابات ریاستجمهوری را انتخاب نکردهایم به این دلیل است که احساس میکنیم مقام معظم رهبری باز هم نکاتی را درباره نامزدها بیان خواهند کرد.
وزیر سابق کشور و عضو شورای مرکزی مرکزی و کمیته سیاسی جبهه پایداری درباره تغییر مواضع احمدینژاد از سال 84 تا کنون گفت: برخی میگویند آقای احمدینژاد از اول همینگونه بود اما در حالی که بنده در جبهه دیدم که او تا مرز شهادت پیش رفت.
لذا من نمیتوانم بگویم وی از اول چنین بوده است. برخی افراد به دلیل اینکه از ابتدا مخالف احمدینژاد بودند امروز میگویند دیدید که ما میگفتیم؛ واقعیت این است که بشر تغییر میکند. برخی مراجع تقلید که حدود 50 سال قال الصادق (ع) و قال الباقر(ع) شنیده و گفته بودند مورد طمع و طعمه شیطان قرار گرفته و در اوایل انقلاب سقوط کردند حال چه برسد به دیگران؛ واین برای همه ما درس بزرگی است.
اهم گفت و گوی عضو شورای مرکزی جبهه پایداری با فارس در ادامه میآید:
گروههای زیادی ادعا دارند که گفتمان انقلاب را دنبال میکنند اما باید از کجا تشخیص دهیم که ادعای آنها صحت دارد؟ البته ما معیار و شاخص های دقیقی داریم. یکی از این شاخصها نظرات مقام معظم رهبری به عنوان مقام ولایت است. متاسفانه برخی جملهای که حتی حضرت امام (ره) فرموده را بعضا طوری تفسیر میکنند که مطابق نظر خودشان باشد، خب فرمایشات مقام معظم رهبری در کشور جاری است. بنابراین با سنجش ادعاهای مختلف با نظرات مقام معظم رهبری دُز و میزان اخلاص در این ادعاها مشخص میشود.
مقاطع تاریخی بسیار مهم است.برخی افراد با اینکه میدانند رای ندارند اما در انتخابات ثبتنام میکنند شاید از آرای باطله هم رای بسیار کمتری داشته باشند. اما با این حال اعلام نامزدی میکنند و چه بسا برخی به دنبال پست و مقام باشند و لذا با مراکز قدرت و ثروت میبندند تا در کابینه بعدی پستی داشته باشند و در نهایت بنفع نامزد نهایی آنها اعلام انصراف کرده و خودشان را هم فدایی وحدت معرفی کنند.
این رویکرد شرکت سهامی قدرت است و بین همدیگر کسانی که اهل بده و بستان هستند قدرت را تقسیم میکنند. این از نظر جبهه پایداری سقوط محسوب میشود و نمره مردودی به ادعای اصولگرایی است اما اگر در رفتارشان طوری عمل کنند که نشاندهنده از خود گذشتگی باشد و اینکه کسی در دفاع از خود و نظام ببیند که اگر از نظام دفاع کند خودش خراب خواهد شد، اما به این کار تن دهد،بسیار مهم است. یک زمانی برای نظام جان میدادند و امروز هم باید آبرو گذاشت بر همین اساس این روحیه را باید در عمل دید.
امام میفرمود که هر گاه دشمن از کار شما خوشش آمد بدانید که آنجا اشتباه کردهاید و نباید آن کار را انجام میدادید. اما هر وقت که متوجه شدید دشمن از کار شما ناراحت شد بدانید که تیر را به هدف زدهاید. اکنون باید دید آمریکا، انگلیس و اسرائیل که دشمنان اصلی ما هستند نظرشان درباره این نامزدها و جریانات مختلف چیست؟ و باید دید آنها از کدام گروه و جریان بیشتر ناراحت میشوند. ما میبینیم که در تخریب امثال جبهه پایداری و جریانات ولایی و حزباللهی برخی افراد همان حرفهای صدای آمریکا و بیبیسی را میزنند. این نکته بسیار قابل تامل است.
ما وقتی میتوانیم به مکانیزمی برسیم که طی آن یک سری اصول مشترکی را قبول داشته باشیم. آنچه در انتخابات به عنوان اساس کار مطرح است توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری و رفتن به سراغ نامزد اصلح است. این بحث بسیار مهم است لذا اگر گروههای دیگر از دوستان اصولگرا هم قائل به این باشند میتوان درباره نحوه رسیدن به این امر به توافق رسید. یعنی ابتدا باید بر مبنای یک اصل پیش برویم. شما ببینید که مقام معظم رهبری چند بار کلمه اصلح را به کار برده و چند بار کلمه صالح را لذا میبینیم که مقام معظم رهبری همواره بر اصلح تاکید دارند.
ما پیش از این خدمت مرحوم آیتالله خوشوقت رضوانالله تعالی علیه بودیم و به ایشان گفتیم که ما وقتی به سراغ برخی افراد برای نامزدی در انتخابات میرویم آنها از پذیرش مسئولیت گریزان هستند. و میگویند شما به سراغ بقیه بروید ما هم برای آنها تبلیغ و کمک می کنیم. آیتالله خوشوقت فرمودند که اتفاقا باید به دنبال اینگونه افراد بروید. چرا که کسانی که خود را عرضه میکنند و برای پست میدوند به درد مسئولیت نمیخورند بلکه آنهایی که از پست و مقام فراری هستند باید به سراغشان رفت.
اگر آن دوستان هنوز معتقد باشند که در انتخابات ریاست جمهوری هم صرفا وارد می شوند که پیروز انتخابات باشند ما این را رد میکنیم و میگوییم ما به انتخابات برای عمل به تکلیف وارد میشویم البته هیچگاه از اصلحی حمایت نمیکنیم که می دانیم رای ندارد. چرا که این را کار لغوی میدانیم اما اینکه از اول بگوییم اصلح رای ندارد درست نیست. عده ای در سال 84 میگفتند آقای احمدینژاد طبق نظرسنجیها رای ندارد، وی گفته بود که میگویند رای تو 1.5 درصد است. و خودش تاکید داشت اگر 1.5 درصد باشد این رقم که در آرا اصولگرایان تاثیری ندارد که شما میگویید رای اصولگرایان میشکند. و شما ناراحت هستید! بحث این است این نظرسنجیهای اعلامی جای بحث زیادی دارد.
در سال 84 که جبهه پایداری حضور نداشت باز هم وحدت موجب افزایش مشارکت نمیشد؛ حضور سلیقههای مختلف تعداد شرکتکنندگان در انتخابات را بالا میبرد از این رو چنانچه جبهه پایداری در انتخابات مجلس نهم به 8+7 میپیوست و با جبهه متحد یک لیست واحدی در تهران ارائه میداد که بفرض در نهایت این لیست رای هم میآورد دنیا میگفت «خود گویی و خود خندی / عجب مرد هنرمندی!» آن زمان دشمنان این کشور ادعا میکردند که نظام اسلامی یک گروه درست کرده و خودش نیز آن را برنده اعلام کرده است. بنابراین حضرت آقا دقیقا این موضوع را با تاکید بر انتخابات رقابتی مدیریت کردند.
اگر با نگاه گفتمانی وارد انتخابات پیش رو شویم حتی درباره مشارکت حداکثری نیز به حد مطلوب نزدیکتر خواهیم شد. در انتخابات 88 بنده وزیر کشور بودم؛ در آن زمان ما سه شعار مشارکت حداکثری، اخلاق انتخاباتی و رقابت قانونی را برگزیدیم در حالیکه تا به حال هیچ وزارت کشوری در دولتهای مختلف از شعار مشارکت حداکثری استفاده نکرده بود. بنده آن موقع میدیدم که از برخی از نامزد ها از قانون دم میزنند اما میدیدیم که دارند زیر آن میزنند. لذا تاکید بر رقابت قانونی کردیم دوم اینکه برخی از دوستان حزباللهی میگفتند اگر مشارکت حداکثری رقم نخورد آبروی شما به عنوان وزیر کشور زیر سوال میرود در حالی که من پاسخ دادم ما باید از روی اخلاص به این سمت برویم و انشاءالله خداوند نیز کمک خواهد کرد چرا که اگر قله را هدف قرار ندهیم دامنه را هم نمیتوان فتح کرد لذا ما دیدیم که در آن انتخابات با کمک خدا مشارکت 85 درصدی رقم خورد. بنابراین اگر ما همواره به تکلیف خود عمل کنیم انشاءالله مشارکت حداکثری و با عظمتی هم رقم خواهد خورد.
برخی به نقل از ویکیپدیا که کاربران خودشان در آنجا مطلب میگذارند مدعی میشوند که محصولی امسال سرمایهدار اول کشور است و منبع مقاله مورد نقل از ویکیپدیا هم یک سایت آمریکایی است که بخاطر مواضع ضد ایرانی اش از طرف جمهوری اسلامی ایران فیلتر بوده است. و جالب این است که زمان تولید این خبر همزمان با جریان انتخابات قبلی ریاست جمهوری و جریان فتنه 88 یعنی 4 سال پیش می باشد و نه امسال. و در آن مقاله علاوه بر بنده که آن سال وزیر کشور و مسئول برگزاری انتخابات بوده ام به مسئولان دیگری از جمهوری اسلامی نیز اتهاماتی وارد شده است .
من تاکنون بارها این رقمهای افسانهای را تکذیب کردهام چرا که این ادعای ثروت افسانه ای دروغی بیش نیست ، آنها چون در صدد آسیب زدن به گفتمان هستند می خواهند از طریق تخریب افراد به گفتمان ضربه بزنند در حالی که ما افراد باید فدای گفتمان بشویم و اگر برای اعتلای گفتمان لازم باشد که امثال محصولیها تخریب شوند هیچ اشکالی ندارد البته بنده هم با این حرفها از میدان بیرون نمیروم، در حالی که اگر کسی خرده شیشه داشته باشد به این عرصه مقابله با کانون های قدرت وثروت یعنی جبهه پایداری نمی آید و جریان مخالف گفتمان انقلاب اسلامی را به چالش نمیکشد، چرا که کسی که دچار مشکل باشد پی زندگی خود میرود و این یک نکته روشنی است.
{ائتلاف سه نفره}میگویند که به ما بپیوندید! بحث بر سر این است که آیا این درست است که بگویند که ما هستیم، شما هم به ما بپیوندید؟ حال اگر افراد دیگری نیز مانند ایشان عمل کنند، و در مقابل ایشان حرف آنها را تکرار کنند کار درستی است؟ اینگونه نمیتوان ادعا کرد که ما به دنبال گفتمان هستیم. اگر قرار باشد هر گروه فکر کند که خودش محور اصولگرایی است درست نیست و اینطور نمیشود.
در حالی که ما میگوییم باید به دنبال اصلحی برویم که حاضر نیست وارد عرصه شود و باید برای ورود او به رقابت انتخابات تلاش کرده و با یکدیگر وی را انتخاب کنیم. در این زمینه برای تشخیص فرد اصلح، شاخصههای مقام معظم رهبری مشخص است، اما شرط این است که ما طبق این شاخصها عمل کنیم.
دوستان میگویند ما سه نفر ائتلاف کردهایم و تنها چیزی که به عنوان شاخص اصلی میگویند این است که منتظریم ببنیم رأی کدامیک بیشتر است. اینجاست که مرز ما از آنها جدا میشود. جبهه پایداری معتقد است میتوان رایها را با نظرها و اعتقادات تغییر داد، همچنان که احمدینژاد در سال 84 و خاتمی در سال 76 این کار را انجام داد. در سال 76 تا یک ماه به انتخابات اکثریت مردم آقای ناطق را پیروز میدانستند درحالی که در ماه آخر فضا تغییر کرد، بنابراین نمیتوان گفت چون فضا به این شکل است نتیجه نیز به همین شکل باقی خواهد بود.
چرا ما نیاییم و این تغییر فضا را در رابطه با اصلح انجام دهیم؟ اگر آن دوستان اعتقاد به این داشته باشند که میتوانند فضا را به نفع اصلح تغییر دهند و آبروی خود را برای انقلاب و نه برای به قدرت رسیدن بگذارند، قطعا مورد تایید خداوند متعال است و در غیر اینصورت جای ابهام جدی وجود دارد.
البته معرفی تیم ریاست جمهوری اشکالی ندارد اما نه اینکه مشخص کنند هر کس چه سهمی میبرد، بلکه تشکیل تیم باید به این شکل باشد که افراد بگویند هر کس که رئیس جمهور شود ما کمکش خواهیم کرد و لازم نیست که پست داشته باشیم.
جلیلی، فتاح و لنکرانی گفتمان جبهه را قبول دارند و اگر گفتمان را قبول نداشتند در بررسی نامزدها از طرف جبهه امتیازات بالایی نمیگرفتند، لذا بر مبنای اعتقادات، رفتار، عملکرد و مدت مسئولیتشان ارزیابی و باگفتمان تطبیق داده شده و آنها نمرات بالایی را کسب کردهاند. هر مصوبهای که جبهه پایداری و شورای مرکزی داشته باشد مطمئنا به محضر شورای فقها می رسد و اگر نظری غیر از آن داشته باشند ابلاغ میکنند و ما هم نظر آنها را تامین میکنیم.
مسئول ستاد انتخابات پس از تعیین نامزد نهایی و با نظر ایشان[آیت الله مصباح یزدی] مشخص میشود بنابراین باید ببینیم که کاندیدای قطعی ما چه کسی را انتخاب میکند.