عصر ایران؛ سعید شمس – «هوگو چاوز زنده است تا عدالت و عشق و آزادی زنده است. او زنده است تا ایمان و پاکی و انسانیت زنده است. او زنده است تا ملتها زندهاند و برای استقرار استقلال و مهربانی و عدالت تلاش میکنند. تردید ندارم که او بازخواهد گشت و به همراه همه صالحان و حضرت مسیح (ع) و تنها باقیمانده از نسل پاکان، انسان کامل، خواهد آمد و جامعه بشری را در استقرار صلح و عدالت کامل و مهربانی و کمال یاری خواهد کرد.»
این بخش از پیام احمدینژاد برای مرگ هوگو چاوز بار دیگر رییس دولت را مورد آماج انتقادات قرار داد.
«آقای احمدینژاد باید پاسخگوی این رفتار خود باشد» آیت الله فاضل میبدی عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم با گفتن این جمله به پرسشهای «عصر ایران» پاسخ میگوید:
تحلیل شما از پیام احمدینژاد به مرگ چاوز که سر و صدای زیادی به پا کرده است، چیست؟ این متن را که ریس جمهوری ایران نوشت، باید اتفاقی خطرناک و هزینه ساز دانست و به همین دلیل تاکید من این است آقای احمدینژاد باید پاسخگوی این رفتار خود باشد. به هر حال رییس جمهوری یک کشوری فوت کرده و این طبیعی است که روسای جمهور کشورها تسلیت خود را اعلام کنند.
اما اینکه ایشان در پیام خود به مواردی که هیچ مبنایی ندارد، اشاره کرده است، سؤالی است که حتما باید جوابی به آن داده شود. واقعا نمیدانم چطور میخواهند اشاره به «رجعت» را توجیه کنند. البته رجعت نه تنها در اسلام بلکه در ادیان دیگر هم آورده شده است. اما این دلیل نمیشود کسی را که شخصیت سیاسی بود و هیچ ادعایی درباره دینداری نداشت را شایسته رجعت و حضور در کنار مسیح و امام زمان بدانیم.
ای کاش رییس جمهوری به جای انشاء نگاری و استفاده بیجا از الفاظ دینی، کمی فکر میکرد تا الان این همه حساسیت را بر نمیانگیخت. در شرایط فعلی بر مراجع اعظام و متولیان دین لازم است تذکرات لازم را به احمدینژاد بدهند تا او القابی که شایسته اولیاء الله و امثال ابوذر غفاری و سلمان فارسی است، به کسی به نام چاوز ندهد که هیچ وابستگی به ادیان الهی نداشت. به نظر من این سخن از یک انسان عادی و فکور بعید است و واقعا نمیدانم که چرا چنین حرکتی انجام دادند.
بالاخره رابطه احمدینژاد و چاوز رابطه خوب و تنگاتنگی بود. رابطه خوب روسای جمهوری با هم اتفاق خوبی است که میتواند برای کشورهایشان تبعات مثبتی داشته باشد. امکان رابطه خوب داشتن با کشورهایی که متولیانش هیچ سنخیتی با اسلام ندارند، امری طبیعی است، اما این دلیل نمیشود انسان هر کسی را دوست دارد به مسیح و امام زمان ربط بدهد و از مقدسات استفاده ابزاری کند.
چنین رفتارهایی چه آسیبهایی در پی دارد؟ خوشبخانه آنهایی که دینشناس هستند و مطالعات کافی دارند، هیچ توجهی به این سخنان بیارزش نمیکنند، اما برای جمهوری اسلامی بد است رییس دولتش چنین مسایلی را مطرح کند.
در قانون اساسی ما اسلام مرجع اصلی است و به همین دلیل باید درباره مسایل دینی وسواس زیادی به خرج داد. همچنین می توان گفت رییس جمهوری به عنوان چهره سیاسی باید فکر و ذکر دیپلماتیک داشته باشد و اصولا نیازی نیست که دست به دامان ارزشهای دینی شود.
او باید به جای رجعت و این مسایل به دنبال این باشد که مشکلات معیشتی مردم به کمترین حالت ممکن خود برساند و به این فکر باشد که کشور را به لحاظ اقتصادی، سیاسی و اجتماعی به توسعه برساند. ای کاش آقای احمدینژاد به جای این کارها سعی کند تا با دشمن زدایی، شرایطی را به وجود آورد که رابطه جمهوری اسلامی با دنیا رابطهای بر اساس منافع ملی باشد.
«استفاده ابزاری از دین» ؛ این پدیده مشاهده میشود یا توهمی است که واقعیت ندارد؟ متاسفانه باید گفت بارها مشاهده شده است که افراد از دین استفاده میکنند تا بتوانند هدفهای خود را اجرایی کنند، البته این نوع استفاده ابزاری است که ریشه در ناآگاهی دارد. در کشور ما مرسوم شده است هر کسی که دنبال برنامهای است، به دامن دین چنگ میزند، در حالی که نه سواد دینی دارند و نه مطالعهای و همان طور که در چند روز اخیر مشاهده شده است، موجب تاسف و تعجب همه میشوند.
البته این مورد یکی از موارد است، به طوری که تلویزیون این روزها جولانگاه چهرههایی است که به دلیل بیدانش بودن دین را طوری وانمود میکنند که انگار ضد آزادی است و به همین دلیل باعث میشوند تا جوانان نسبت به دین احساس خاصی پیدا کنند.
نکته قابل تاسف دیگر این است که خرافات مورد توجه زیاد قرار میگیرد و عقل زیر سایه خرافه قرار میگیرد. این در حالی است که اگر عقل به کار گرفته نشود، دین نمیتواند به کار آید و اصولا اصل «دینداری» را باید «عقل مداری» دانست.
صحبتی مانده است؟ بله، نظام جمهوری اسلامی را باید دین مدارترین کشور اسلامی دانست. به همین دلیل اگر چنین رفتارهایی تکرار شود امکانش وجود دارد که کشورهای مسلمان منطقه نسبت به چنین اظهاراتی به ما معترض شوند که این نمیتواند شأن جمهوری اسلامی را حفظ کند.