واقعيت اين است كه علي رغم گذشت 150 سال از مواجهه ايران با دنياي جديد و ضرورت توسعه و پيشرفت همه جانبه و پايدار، امروز هم مثل همان سالها كساني هستند كه با توسعه و پيشرفت كشور مخالف هستند و معتقدند با توسعه درايران آنچه آنان ارزشهاي بومي مي نامند خدشه دار و احتمالا معدوم خواهد شد.
اينان اغلب نه فهم درست و ريشه داري از ارزشها دارند و نه مباني و الزامات توسعه و پيشرفت را مي شناسند و نگاه محدود و ناقص و بسيار معوج خود از اين مفاهيم را به اين رابطه يعني رابطه توسعه و ارزشها تعميم مي دهند.
البته از انجا كه افكار عمومي توسعه و پيشرفت را يك ضرورت حتمي و قطعي مي دانند و مخالفت با آن را مصداق عيني تحجر و دگماتيسم و طالبانيسم مي دانند اين افراد بجاي مخالفت با توسعه و پيشرفت كه دست كم در اين روزگار ممكن نيست با برخي مفاهيم متضمن توسعه مانند ازادي و تكنوكراسي مخالفت مي كنند و از تكنوكراسي تعاريفي ارايه مي دهند كه در هيچ كتاب و منبعي نمي توان چنين تعابيري را يافت .
تكنوكراسي در معناي عمومي و مصطلح استفاده حداكثري از دانش روز ، مهارت و تخصص و تجربه ي خبرگان و كاردانان با رعايت تقسيم كار است . اين معناي عام از تكنوكراسي لزوما تضاد و تنافري با معنويت وتعهد و دين داري و ميهن دوستي و ... ندارد و به عبارت ديگر مي توان تكنوكرات بود و به تكنوكراسي باور داشت ودر عين حال به ارزشهاي ديني و بومي پايبند بود و اهل تهجد و راز و نياز با باري تعالي بود زيرا ذاتا اين مقولات با هم تغايري ندارند. ولي معلوم نيست چرا برخي با شنيدن واژه تكنوكراسي كهير مي زنند ؟ و تكنوكراسي را با ليبراليسم و سكولاريسم وگاه همه زشتي ها و پليدي هاي عالم مرتبط معرفي مي كنند در حالي كه هيچ پيوندي بين اينها وجود ندارد .
اما در اينجا لازم است به يكي از دلايل آلرژي برخي به اين دست واژه ها من جمله تكنو كراسي اشاره كنم و آن هم فقدان وجود مهارت و تخصص ودانش روز در ايشان از يك سو و حب و شهوت بي پايان براي بدست گرفتن مصادر و مسئوليتها ي گوناگون از سوي ديگر است كه تنها راه هموار كننده اين زياده خواهي حمله به تكنوكراسي است تا زمينه ذهني رواني نشستن براين مصادر يا گماشتن افراد بي سواد و كم مايه و فاقد تخصص بر مصادر مهم و حساس و تخصصي فراهم شود .
تجربه اي كه متاسفانه فراوان شاهد آن بوديم و از اين معبر خسارات فراواني به كشور و نظام وارد شده است و متاسفانه سازو كار دقيقي هم براي جلوگيري از آن طراحي و اجرا نشده است . اي كاش اين افراد به ياد بياورند كه امام صادق (ع ) قريب به اين مضمون فرمود ند كه خيانت اين است كه فرد غير متخصص و نابلدي را بر كار مهمي بگماريد .
بنابر اين وقتي ما از تكنوكراسي دفاع مي كنيم از دانش و تخصص و مهارت و تجربه دفاع مي كنيم كه به هيچ وجه و بهانه اي در عزل و نصب ها و تصدي مسئوليتها قابل چشم پوشي نيست .خلاصه اين كه مخالفان تكنوكراسي در واقع مخالفان شايسته سالاري هستند كه زيربناي مديريت منابع انساني در نظام برنامه ريزي توسعه گراست .
لینک منبع