تسنیم: کیفیت و قیمت کالاهایی که در نمایشگاههای بهاره عرضه می شود، با آنچه که مسئولان وعده می دهند، اختلاف معنادار دارد.
وقتی سال به اسفند ماه میرسد، عملاً همه فکر عید میافتن. عید هم
یعنی شلوغی خیابانها و شوق و هیجان مردم برای خرید. پدر و مادرها رو می
بینید که دست بچهها رو گرفتن و دارن می رن خرید، تو این اوضاع قیمتهای
بالا.
هر ساله نمایشگاههای بهاره از سوی دولت برای راحتی و خرید
آسان خانوادهها برپا میشود اما باید دید این نمایشگاهها به چه قیمت و
کیفیتی کالاها را ارائه می کنند. نمایشگاه بهاره ارم همانند چند سال گذشته
در پارک ارم برپا شد. این نمایشگاه با ۶ غرفه مختلف از جمله، کت شلوار،
کاپشن، شلوار لی، لباسهای بافت/کفش، جوراب، لباس ورزشی، سررسید، تشک، پتو
لحاف/البسه زنانه پالتو و لباس بچهگانه/مواد غذایی و کنسرو، کیف، چمدان،
ساکو شال و روسری و غرفه اخر نیز آجیل و خشکبار، شیرینی و شکلات و سوغات
شهرها عرضه میشود.
آنچنان ازدحام جمعیت در این نمایشگاه زیاد
است که گویی در یک راهپیمایی شلوغ شرکتکردهاید و باید قدمهای خود را در
برخی غرفه ها به واقع به اندازه مورچه بردارید. باید مواضب باشید وقتی قدم
برمیدارید زیر پایتان را نمی بینید اما باید دید این همه جمعیت با دست پر
از این نمایشگاه خارج می شوند و آیا از قیمت و کیفیت و نحوه عرضه کالاها
راضی هستند؟
قیمت مناسب؟
اگر
کسی بخواهد کلیه خرید عید خود را از این نمایشگاه انجام دهد باید از صبح
تا بعد از ظهر را در آنجا باشد تا شاید بتواند ما یحتاج خود را خرید کند.
می شناسم افرادی را که از زمانی که این نمایشگاههای بهاره در نمایشگاه
بینالمللی برگزار میشد کلیه خریدها به خصوص لباس فرزندان خود را برای طول
سال به دلیل قیمت ارزان و مناسب از این نمایشگاه تهیه میکردند. اما به
نظر میرسد دیگر خبری از قیمتهای مناسب البته در برخی کالاها نیست.
وقتی
وارد غرفه لوازم خانگی می شوید قیمت سرویس قابلمه در فروشگاههای شهروند
کاملا مشابه قیمتی است که در نمایشگاهها عرضه شده است. چرا مردم به خود
این همه سختی دهند تا از نمایشگاه بهاره خرید کنند آن هم در این شلوغی. اگر
قرار است قیمت محصولات در نمایشگاه بهاره که این همه زحمت و مشکلات برای
برپایی آن وجود دارد، تفاوتی با قیمت بیرون نداشته باشد چه کاری است.
مردم
ضامن این نیستند که فردی که غرفه دار لوازم خانگی است تولید کننده اصلی آن
کالا نیست و با چند دست واسطه ان کالا را خریداری کرده و در نمایشگاه
عرضه میکند. مردم به این نمایشگاهها میآیند تا شاید بتوانند با توجه به
تورم و افزایش قیمت هایی که در سال جاری فشار زیادی را به آنها وارد کرده
را تا حدی جبران کنند.
البته بی انصافی نکینم، همه کالاها نیز
چنین شرایطی را ندارند، هستند محصولاتی که البته به گفته غرفه داران ۱۰
درصد قیمت کالاهای عرضه شده با مغازه متفاوت است. یکی از فروشندگان در
غرفه کفش که البته یک تولید کننده بود با اعتراض یکی از خریدارن مبنی بر
گران بودن قیمت، با یک قیافه حق به جانب گفت: "کفشی که اینجا ۴۸ هزار تومان
می فروشم، قیمت آن در مغازهای که در یکی از پاساژای شاهعبدالعظیم دارم
بالای ۵۰ تومان میفروشم.دلیل این اختلاف قیمت نیز این است که تولید کننده
هستم و بدون واسطه کالای تولیدی خود را در این نمایشگاه عرضه
میکنم.همچنین قیمت هر کالا در نمایشگاه بهاره از سوی اتحادیه قیمت گذاری
شده است و این برچسبهایی که می بینید گویای این مسئله است."
این
غرفه دار معتقد است با توجه به اینکه چند سال است در نمایشگاههای بهاره
غرفه دارد، مشتریان خاص خود رادارد که هر ساله در نمایشگاه از غرفه آنها
خرید میکند.
عرضه مرغ کم چرب برزیلی به قیمت ۴۸۰۰ تومان
وارد
محوطه پارک ارم که شدم مساله ای توجهم را جلب کرد آن هم تابلویی بود که بر
روی آن نوشته شده بود "مرغ کم چرب ۴۸۰۰" خیلی جالب بود تا حالا ماست و دوغ
و شیر کم چرب دیده بودیم اما مرغ کم چرب نه!!!
تقریبا حدود ۲۰ نفر
پشت این وانت ایستاده بودند و با استقبال از این مرغها آن هم در تعداد
بالا خرید میکردند. با کنجکاوی به سراغ فروشنده آن رفتم و پرسیدم منظور
شما از مرغ کم چرب چیست؟ گفت: کم چرب دیگه دنبه نداره و مرغ ها کوچک هستند و
این یعنی چربی آن به نسبت مرغهایی که هر کدام از آنها ۲ کیلو به بالا
است، کمتر است.
گوشت نیز وضعیتی بهتز از مرغ ندارد. وقتی کنار این
وانت را نگاه کردم چند غرفه گوشت گوسفندی گرم دیدم گفتم در این وانفسای
گرانی گوشت گوسفند، قیمت این کالا در نمایشگاه چقدر است؟ اولاً گوشت را به
صورت شقهای میفروشند و سعی میکنند در حجم کم یعنی ۲ یا سه کیلو نفروشند.
اما مهم قیمت است که شقه گوسفند ۲۴ هزار تومان، گرد ران ۲۸ هزار تومان و
راسه ۲۴ هزار تومان.
این قیمت مناسب است یعنی با نرخ مصوب که اعلام
شده فرق چندانی ندارد اما کیفت آن چی؟ شاید همین نکته باعث شده بود هیچ
خریداری در این دو غرفه گوشت فروشی که دیدم وجود نداشته باشد. این بی
انصافی نیست که گوشتی که چند روز از کشتار آن گذشته و رنگ و شکل آن تغییر
کرده را در این نماشگاهها عرضه کنید؟ روی این گوشت کاملا خشک شده این یعنی
گوشت تازه نیست.
عید بدون آجیل؟
همین
طور که در نمایشگاه راه می رفتم پیش خودم میگفتم، بهتر می شود. همه کالا
ها که این گونه نیست بالاخره از این همه قلم کالایی که اینجا عرضه می شود
چند مورد شاید به مزاج ما خوش نیامده باشد. دربه رد دنبال غرفه خشکبار
میگشتم تا ببینم این مسائلی که در رسانه ها اعلام می شد آجیل ارزان قیمت
کجاست؟
میخواستم ببینم نظر مردم که در این شلوغی به دنبال خرید
هستند در مورد کالاهای عرضه شده چیست همین طور که درباره غرفه خشکبار
میپرسیدم، گفتم شما از غرفه خشکبار خرید کردید، کیفیتش خوبه؟ قیمت چی؟
با
توجه به اینکه از راه رفتن در نمایشگاه خسته شده بود گفت، غرفه خشکبار پشت
غرفه پوشاک است ولی سایر اعضای خانوادهام رفتهاند تا خرید کنند ولی
نمیدانم چرا همه دنبال پسته هستند، همه مسائل و مشکلات حل شده و تنها پسته
باقی مانده؟!
حالا چه می شود یک سال مردم پسته نخورند آجیل نخورند. واقعا من هم موافقم چی میشه نخریم، نخوریم یعین همه عید به آجیل داشتن است؟
شلوغی دو چندان غرفه خشکبار نسبت به سایر غرفهها
دوست
داشتم با چشم خودم ببینم وضعیت عرضه خشکبار در نمایشگاه با توجه به
وعدههایی که مسئولان داده بودند چه طوری است. به در غرفه که رسیدم، چند
لحظه مکث کردم و پیش خودم فکر کردم که من می تونم از بین این همه جمعیت رد
بشم. یعنی به نظر من کل غرفه های نمایشگاه یک طرف این غرفه هم یک طرف. اگه
قصد دیدن قیمتها و گرفتن گزارش را نداشتم اصلا وارد غرفه نمیشدم.
وقتی
به آدمهایی که از این غرفه به سختی و در آن ازدحام خارج میشدند، نگاه
میکردم جُدای از اینکه نصف مردم دست خالی بیرون میآمدند، بقیه نیز دروغ
نگیم شاید دو یا سه کیلو بار دستشون بود.
آجیل های بی کیفیت با نرخ خشکبار اعلا
وارد
غرفه که شدم غرفه داران داد می زدند پسته ۳۰ هزار تومانی بیا این جا!!!
باید به چشم میدیدم این پسته چیه؟ هر جوری بود خودمو به غرفه نزدیک کردم
اینقدر این غرفه دارا با سخاوت آجیل ها رو برای امتحان به مردم نشان
میدهند که من هم از این آجیل ۴ مغز یه بادام برداشتم ببینم چه جوریه. اولش
احساس کردم دارم بادام تازه میخورم. چون این آجیل ها کاملا نمناک بود.
کیفیت
که این گونه بود و قیمت ها نیز آنچه به چشم دیدم این بود، آجیل ۴ مغز ۴۰ و
۴۲ هزار تومان، تخم کدو گوشتی ۲۰ هزار تومان، پسته خام ۳۰ هزار تومان، مغز
بادام ۳۸ هزار تومان، بادام هندی ۴۵ هزار تومان، بادام زمینی ۱۲ هزار
تومان، تخمه ژاپنی ۱۳ هزار تومان، بادام پوست کاغذی(منقا) ۳۰ هزار تومان و
اما پسته شور بر اساس قیمت مصوب اعلام شده ۳۰ هزار تومان.
برنج ۶ هزار تومانی در نمایشگاه
پسته
یکی از کالاهایی که بود که در دو ماه اخیر حرف و حدیث درمورد آن زیاد بود
اما در کنار پسته که شاید خیل هم واجب نیست، مشکل برنج را نباید فراموش
کرد. بر اساس گفته مسئولان قرار بود در این نمایشگاهها برنج ایرانی با
قیمت کاملا مناسب یعنی ۲۵۰۰ تومانی عرضه شود. ولی تنها چیزی که دیدم برنج ۶
هزار تومانی دم سیاه آستانه اشرفیه و ۴۸۰۰ تومانی جواهری اشرفی بود.
این
غرفهای که بنده دیدم تنها این دو نوع برنج را داشت و دیگر خبری از
برنجهای دیگر نبود. شاید بخش اندکی از مردم به دنبال برنج ۶ هزار تومانی
باشند و غرفه داران باید بدانند که در این نمایشگاهها بیشتر مردم به دنبال
اجناس با قیمتهای مناسب اما با کیفیت حداقل متوسط هستند ولی آنچه
میبینیم چیزی غیر از این است.
همه کسانی که به این غرفه پا میگذاشتند تنها مشتی از برنج را برمیداشتندو بو می کردند. می گفتند برنج آن خوب است ولی قیمت!!
افزایش کیفیت کالاهای عرضه شده نیازمند انصاف و نظارت بیشتر است
این
نمایشگاه از نظر پوشاک بد نبود شاید بتوان گفت از نظر برخی از مردم مناسب
بود. اما مسئله این است که قیمتهای اعلام شده از سوی مسولان برای کالاهای
باکیفیت است ولی چرا فروشندگان تنها برای اینکه این مصوبات را اجرا کنندو
بگویند آنچه گفته شده را انجام می دهیم کالای بی کیفتی را با بالا ترین
قیمت می فروشند.
به عنوان فردی که شاید تعداد زیادی از مراکز خرید
تهران را دیدهام وقتی قیمت محصولات عرضه شده را با بیرون مقایسه میکنم
تنها تولید کنندگان که به صورت مستقیم تولیدات خود را عرضه میکنند با قیمت
مناسب محصولات خود را میفروشند در غیر این صورت قیمتها شاید اغراق نکرده
باشم ۲ هزار تومان یا ۳ هزار تومان و شاید هم هیچ تفاوتی با مغازهها
نداشته باشد.
افزایش ۳۰۰ تومانی قیمت اجاره غرفه ها نسبت به سال گذشته
برخی
از غرفه داران از جمله آنهایی که محصولاتی مثل لحاف و پتو عرضه میکردند
شاید دو غرفه را گرفته بودند تا بتوانند محصولات خود را عرضه کنند که یکی
از آنها که دو غرفه را اجاره کرده بود گفت، سال گذشته در ۱۰ روز نمایشگاه
برای یک غرفه ۱ میلیون تومان اجاره میدادیم که این رقم امسال ۳۰۰ هزار
تومان گرانتر شده است. البته یکی دیگر از همین غرفه داران این بخش برای دو
غرفه بزرگ ۵ میلیون تومان اجاره میدهد یعنی هر غرفه ۲.۵ میلیون تومان.
از
غرفه گل فروشان که پرسیدم گفتند امسال این غرفه را یک میلیون و ۳۰۰ هزار
تومان اجاره کردهایم که سال گذشته ۹۰۰ هزار تومان بود. نارضایتی از این
قیمتها نداشتند و شاید بیشتر نارحت بودند که غرفه آنها کوچک است و به محیط
بزرگتری نیاز دارند که باید اجازه بیشتری بدهند.