عصرایران ؛ صادق حسيني - استيضاح عبدالرضا شيخ الاسلامي كه حالا بايد وزير كار سابق محمود احمدي نژاد خواندش را مي توان منحصر به فرد ترين استيضاح جمهوري اسلامي دانست.
اگر استيضاح عطالله مهاجراني به واسطه هنر خطابه اش جذاب شد و او از مجلس محافظه كار و راست آن موقع -و به تعبير امروزي اصول گرا- رأي دوباره گرفت، استيضاح وزير كار آخرين دولت مهرورزان را بايد به واسطه سخنان جنجالي محمود احمدي نژاد و پاسخ توفنده علي لاريجاني «منحصر به فرد ترين» دانست.
جذابيت ديگر اين استيضاح به آن جهت بود كه غير از شيخ الاسلامي، بيشتر موافقان و مخالفان استيضاح و شخص محمود احمدي نژاد، چندان در خصوص عملكرد وزير كار و موارد استيضاح صحبت نكردند.
مخالفان كه در روزهاي پاياني دولت بينا شده و بر واقعيت ها بصيرت پيدا كرده اند، در پشت ميكروفن فرياد مي زدند كه مشكل شخص شيخ الاسلام يا مرتضوي نيست و ما با دست انداختن و دور زدن قانون مشكل داريم! ما با رويه اي كه قانون را تفسير به راي مي كند و نظر فصل الخطابِ شوراي نگهبان را نمي پذيرد مشكل داريم!
محمود احمدي نژاد هم كه خود را "نوكر مردم" مي خواند و در مصاحبه هاي اخير خود تاكيد مي كند«اجازه دهيد دولت مديريت كند» با دفاع كوتاه از وزير استيضاح شونده اش، مشكل و انسداد پيش آمده در سال هاي اخير را ناشي از دخالت مجلس در كار دولت و تفسير گسترده مجلس از قوانين اجرايي و انتصاب ها دانست و با استفاده از ناآگاهي مردم نسبت به قوانين، برخي از آن ها را كه مي توانست به نفعش باشد خواند و نتيجه گرفت: عزيزان با اين وضع به بن بست مي رسيم.
او همچنين تلاش كرد تا با تكرار مدل «بگم بگم» كه از «كاغذ» به «نوار ويديويي» ارتقاء يافته بود، چنان برادران و خاندان لاريجاني ها را بكوبد و اتهام «كارچاق كني» به «فاضل لاريجاني» وارد كند تا از شانس «علي» در انتخابات رياست جمهوري 1392 بكاهد. اين بار اما اوضاع فرق مي كرد؛ و او جواب سخنان و «بگم بگم» اش را همان جا در محضر ملت از علي لاريجاني شنيد.
اگر در جريان تبليغات انتخابات رياست جمهوري در خرداد 1384 و دولت نهم و در مناظرات انتخابات دوره دهم رياست جمهوري در خرداد 1388 اصولگرايان در مقابل سيل تهمت ها و تخريب هاي احمدي نژاد و اسلافش به همه شخصيت ها و گروه ها كه اوج آن را در مناظره اش با ميرحسين موسوي شاهد بوديم چشم هايشان را فروبستند و ساكت بودند؛ اين بار اما ديگر نيازي به محمود احمدي نژاد و رفتارهايش ندارند براي همين بود كه لاريجاني با اظهاراتي آرام ، شمرده و مستظهر به قانون و البته و با صلابت او را بي اخلاق و مافيايي خواند و گفت با انتشار اين فيلم مردم شخصيت احمدی نژاد را بهتر شناختند.
اين بار اما احمدي نژاد برخلاف حضور قبلي اش در مجلس حرف اش را زد و نرفت ؛ البته می خواست برود ولی رئیس مجلس به او گفت که بنشیند و جوابش را بگیرد و بعد برود. او نشست و با تمام تيك هاي عصبي اش اظهارات 5 ساعته نمايندگان و پاسخ هاي لاريجاني را شنيد و اين لاريجاني بود كه از همان كليدواژه هاي خود احمدی نژاد استفاده و او را محكوم كرد و اين شايد آغازي باشد بر پايان دوره سياسي محمود احمدي نژاد.
احمدی نژاد در حالی روز گذشته ، پروژه اختلاف را علنی کرد که همین چند وقت پیش رهبر انقلاب تاكيد كردند: «از امروز تا روز انتخابات هرکس احساسات مردم را در جهت ایجاد اختلاف بکار گیرد قطعا به کشور خیانت کرده است.»
هزينه اي كه دیروز در اين استيضاح به نظام و ملت تحميل شد نتيجه سكوت 7.5 ساله بزرگان اصول گرا بود. آنان كه به تعبير مجلسيان در «دور زدن هاي قانون اساسي» سكوت كردند، كساني كه در مقابل توهين ها، تخريب ها و اتهام هاي بي اساس سكوت كردند، كساني كه رويه هاي غلط و افراط و تفريط ها را ديدند و دم نزدند و كساني كه امر به معروف و نهي از منكر را فراموش كردند در اين هزينه هنگفت و تلخ كه به نظام تحميل شد سهيم اند.