فارس - هافبک تيم ملي فوتبال آلمان گفت: من و کريس رونالدو گاهي براي زدن ضربه آزاد قرعهکشي ميکنيم.
مسعود اوزيل که از 3 سال قبل در خدمت تيم رئال مادريد اسپانيا است، در گفتوگويي با سايت روند ظهار داشت: کريس رونالدو و من روي ضربات آزاد مرتب جا عوض ميکنيم. از بين ما دو نفر، بازيکني که آمادهتر باشد، ضربه آزاد را ميزند.
ضربات آزادي که در منطقه راست زمين باشد، را معمولا من ميزنم. آن دسته از ضرباتي هم که در سمت چپ باشد، او ميزند. اگر در اين زمينه به توافق نرسيم، قرعه مياندازيم.
وي در اين مصاحبه به چند نکته اشاره کرده است که در زير ميخوانيم:
*مسعود، دوست داري گفتوگو را از فوتبال شروع کنيم يا رنگ کفش فوتبالات؟
ترجيح ميدهم از فوتبال شروع شود.
*
برخي از کارشناساني که از دوران نوجوانيات مطلع هستند، ميگويند بازي مقابل بازيکنان بزرگتر کمک زيادي به رشد فوتبالات کرد. واقعا اينگونه بود؟
بله، همينطور بود. من با حمايت برادر بزرگترم در گيلزنکرشن مقابل بازيکناني بازي ميکردم که 4، 5 سال از خودم بزرگتر بودند. يادم هست که آن موقع 10 ، 11 سال بيشتر نداشتم اما مقابل بازيکناني درشت هيکلتر بازي ميکردم. مجبور بودم مقابل آنها به نحوي در زمين برنده شوم. بايد جلو ميزدم. بر اين اساس روي تکنيک، بخصوص تکنيک فردي خيلي کار کردم تا پيشرفت کردم.
*روي افزايش سرعت هم کار کردي؟
بله. بايد سرعت دويدنم را افزايش ميدادم. همچنين روي حرکات، سرعت عمل بهتري ميداشتم. اين کار را با حمايت برادرم و مربيام انجام دادم.
*در مصاحبههاي قبلي گفتي که الگوي دوران کودکيات، زينالدين زيدان بوده. ميدانستي او هم براي بهتر شدن در فوتبال، مثل تو با بازيکنان بزرگتر از خودش بازي کرده است؟
نه. از اين موضوع بياطلاع هستم. هميشه تحت تاثير بازياش بودم. زيدان واقعا با توپ قوي عمل ميکرد و ضربات سر قوي داشت. در جنگهاي تن به تن هم باج نميداد. او الگوي اول من در فوتبال بود.
*در رئال اکنون شماره پيراهني را به تن داري که قبلا در اختيار زيدان بود.
همين جا بگويم پوشيدن پيراهن او به اين معني نيست که من، جا در پاي او ميگذارم. از اين که با او مقايسه شوم، بديهي است خوشحال مي شوم و البته افتخار ميکنم. اما فکر ميکنم هنوز جا دارم تا به حد تواناييهاي او برسم.
*برخورد او با تو در رئال چگونه بوده؟خيلي خوب. از زماني که بازيکن رئال شدم، مرتب با او در تماس هستم. او هميشه به من توصيه ميکند و من هم از نکاتي که گوشزد ميکند، استفاده ميکنم. واقعا شخصيتي قوي دارد. او حتي از نظر شخصي هم انساني با فرهنگ است. همصحبت شدن با او به افزايش اطلاعات بازيکني مثل من منجر ميشود.
*اما همين او يکبار رفتاري بد داشت. ميداني منظور چيست؟بله. مد نظر شما فينال جام جهاني 2006 است که فرانسه با ايتاليا بازي داشت. همهمان در اين مورد به قدر کافي خبر داريم. پس اجازه دهيد دراين باره چيزي نگويم.
*بحث را عوض کنيم. خبر داري بايرنيها «پپ گوارديولا» را استخدام کردند. فکر ميکني انتخابي خوب کردند؟من گوارديولا را از نبردهاي رئال با بارسا ميشناسم. اما از نزديک او را نديدهام. با او نيز تاکنون همکلام نشدهام. وقتي ميبينيم که چه تعداد قهرماني کسب کرده، خود همين امر حکايت از قابليتهاي فراوانش دارد.
*به نظرت بهترين مربي جهان، اکنون کيست؟
ژوزه مورينيو.
* اما رسانههاي اسپانيايي ميگويند مناسبات تو و او بار ديگر تيره شده ...
رسانهها از مناسبات ما در واقع بيخبرند...
*واقعا؟بله. در رسانهها زياد مبالغه ميشود. اگر آدم اينجا 3 حرکت خوب داشته باشد، برايش جشن ميگيرند و هورا ميکشند. اگر هم در روز خوبش نباشد، فوري او را زمين ميزنند.
*فراز و نشيبها در رسانهها زياد است؟
بله. نميدانم علتش چيست. باور کنيد گاهي اوقات ما بازيکنان، در رختکن به آنچه در نشريات نوشته ميشود، خندهمان ميگيرد. براي من آنچه مهم و ارزشمند است، همين نکته است که بازيکن و مربي به يکديگر احترام مي گذارند و اين نکته بر هر چيزي مقدم است.
*رسانهها ميگويند مورينيو ، حکم پدر معنوي تو را دارد؟همينطور است. او به من اعتماد ميکند و من هم ميخواهم با بازي خوب، اعتمادش را پاسخ دهم. قبل از آمدن به مادريد، هميشه دلم ميخواست در تيمي شاگرد مورينيو شوم. اکنون 3 سال است که در مادريد شاگردش هستم.
*با کمک او بهتر هم شدهاي؟بله. زير نظر او بسيار کاملتر شدهام. به وضوح باثباتتر بازي ميکنم و خودم را بازيکن ترکيب اصلي ميبينم هر چند خيليها به من چنين اعتمادي ندارند. از شاگردي او نيز خوشحالم و افتخار ميکنم. ژوزه به خوبي ميداند چه قابليتهاي دارم. اغلب با من حرف ميزند. او بيپيرايه حرف مي زند و هميشه هم صادق است.
*حتما به آلماني با هم حرف ميزنيد؟
نه (مي خندد). اکثر اوقات دستوراتش را به اسپانيايي ميدهد. اگر مستقيم متوجه نشوم، آنوقت به انگليسي منظورش را توضيح ميدهد.
*و اگر باز متوجه نشوي؟
در اين حالت دستيارش که مسلط به آلماني است، مي آيد و ترجمه ميکند.
*به اين ترتيب در زمين احساس رضايت ميکني؟من بازيکني کمالگرا هستم. دلم ميخواهد هر آنچه که در وجودم هست، براي کسب برد، خرج کنم. اما در اين بين بايد در نظر گرفته شود، ماشين نيستم. گاهي اوقات اوضاع خيلي بهتر از آن چيزي است که تصورش را ميکردم. گاهي اوقات هم اوضاع بر وفق مراد نيست.
*رسانهها در مورد تو چيزهاي ديگر را هم گزارش ميدهند. به عنوان مثال ميگويند از زندگي در مادريد ناراحت هستي و ميخواهي از رئال فرار کرده و به منچستريونايتد نقل مکان کني.
از اينجا فرار کنم؟ در فرهنگ من، فرار جايي ندارد. مادريد شهري واقعا عالي است. اينجا واقعا احساس راحتي ميکنم. به باشگاهم اعتماد زيادي دارم. در تيم بازيکنان زيادي مثل سرخيو راموس و کريم بنزما دارم. دوست دارم سالهاي سال اينجا بمانم. اگر همه چيز به خواست من باشد، حتي دلم ميخواهد همين جا با پيراهن رئال کفشهايم را آويزان کنم.
*اما ميداني در لاليگا رئال از بارسلونا خيلي عقبتر است.
ما مرتکب اشتباهات سادهاي شدهايم. به خصوص مقابل تيمهاي کوچک لاليگا، امتيازهاي زيادي از دست داديم. بارسا اين مشکلات را تا به حال نداشته است. آنها مقابل ما مساوي کردند و بقيه را هم بردهاند. آنچه در اين مقطع مهم بوده، اين نکته است که دست از تلاش و جنگيدن برنداريم. ما تقابل بزرگي با رئال و هواداران داريم. به نظرم در ليگ قهرمانان و جام حذفي شانس قهرمانيمان زياد است.
*در ليگ قهرمانان از رويارويي با کداميک از دو تيم بايرن يا دورتموند واهمه داري؟
رويارويي با تيمهاي آلماني کار راحتي نيست. آنها بيوقفه ميجنگند و فوقالعاده ميدوند (ميخندد). به نظرم چه بايرن چه دورتموند، هريک قابليت قهرماني اروپا دارند. اما ما رئاليها از رويارويي با هيچ حريفي هراس نداريم. هر چه نباشد اسممان رئال مادريد است. پس نميترسيم. ميتوانيم هر تيمي را شکست دهيم. حتي فکر ميکنم براي قهرماني اروپا کاملا پخته شدهايم.
*به نظرت دسترسي به کداميک از اين اهداف به واقعيت نزديکتر است؟ فتح عنوان نخست ليگ قهرمانان اروپا با رئال يا قهرماني در جام جهاني 2014 با آلمان؟من هيچ فرقي ميان اين دو موضوع نميگذارم. در جام ملتهاي در مرحله نيمه نهايي حذف شديم. همين اتفاق با رئال برايمان افتاد. چه با آلمان و چه با رئال به کسب جام بسيار نزديک شديم اما درست لحظه آخر از کسب جام بازمانديم. اين داستان بايد بالاخره به پايان برسد.به قدر کافي اين ماجرا را تجربه کردهام. براي جام جهاني نيز اجازه دهيد ابتدا انتخاب شويم و حالا از قهرماني حرف نزنيم.
*يواخيم لو، سرمربي تيم ملي آلمان در انتخابات بهترينهاي فيفا تو را به عنوان بازيکن شماره يک برگزيد. فکر ميکني او واقعا ليونل مسي را ميشناسد که چنين رأيي داد؟مسلما او با ليونل مسي آشنا است. اما قابليتهاي مرا نيز خوب ميداند.
*پس انتخابي درست انجام داد؟
ياد گرفتهام که هيچوقت خلاف حرفهاي مربي کلامي نگويم (ميخندد). پر واضح است مسي بازيکني اعجابانگيز است. اما در بازيهاي که مقابل بارسا انجام دادهايم، به خوبي نشان دادهام چه قابليتهاي دارم. من بازيکن ثابت بهترين تيم باشگاهي دنيا هستم. بديهي است ميخواهم بهترين بازيکن دنيا نيز شوم. از خودم انتظارات زيادي دارم و مطمئنم ميتوانم روزي به اين خواستهها برسم.
*خودت را در مقايسه با 3 بازيکن برتر جهان در چه جايگاهي ميبيني؟
از آنجايي که نميخواهم در اين زمينه حرفي از سر غرور و تکبر بزنم، از پاسخ دادن به اين سؤال خودداري ميکنم.
*پس ميپرسيم در چه زمينههاي بايد سطح فوتبالات را بالا ببري؟من بيشتر شکل دهنده بازي هستم تا تمام کننده. روي پاسهاي گل خوب کار ميکنم. ديديد دو سال پياپي بهترين سازنده گل ليگ شدم. اما فکر کنم بايد گلزنتر از قبل شوم. در رئال گاهي لازم است که در موقعيتهايي که همتيميام را در کنارم دارم، گل نيز بزنم. ميدانم که قابليت گلزني دارم. در سال 2012 و تيم ملي بهترين گلزن محسوب شدم.
* تازگيها اجازه پيدا کردي حتي ضربات آزاد را هم بزني.
بله. کريس رونالدو و من روي ضربات آزاد مرتب جا عوض ميکنيم. از بين ما دو نفر، بازيکني که آمادهتر باشد، ضربه آزاد را ميزند.
* به نظر ميرسد رونالدو براي زدن ضربات آزاد هميشه آماده است. پس براي گرفتن توپ چطور وارد عمل ميشوي؟
ضربات آزادي که در منطقه راست زمين باشد را معمولا من ميزنم. آن دسته از ضرباتي هم که در سمت چپ باشد، او ميزند. اگر در اين زمينه به توافق نرسيم، قرعه مياندازيم (ميخندد).
*از رقابت با کريس رونالدو صحبت کردي. واقعا در رختکن رئال، چند آينه براي مرتب کردن وضعيت ظاهرياش وجود دارد؟
تعداد آينههاي رختکن رئال آنگونه که خيليها فکر ميکنند، زياد نيست. تعداد اين آينهها بيشتر از رختکن تيمهاي وردربرمن و شالکه نيست.
* از بين رئاليها کداميک زياد جلوي آينه ميايستد؟
نميدانم. اما ميدانم که من جلوي آينه نميايستم.
*تيم ملي آلمان اکنون با خديرا، مولر، رويس،گوتسه، شورله، پودولوسکي و شما، هافبکهاي رويايي و بسيار خوبي دارد. فکر ميکني با وجود اين هافبکهاي رويايي، باز هم هافبکهاي برتري وجود داشته باشند؟
کم و بيش هافبکهاي ديگري نيز هستند که قدرتمند هستند. مثل ژابي آلونسو همتيمي من در رئال يا ژاوي و اينيستا در بارسا. تازه شما به هافبکهاي آلمان نام شواين اشتايگر را از قلم انداختيد. واقعا بازي کردن در کنار اين هافبکها، لذتبخش است.
*با توجه به اين همه هافبک ارزشمند، کارشناسان باور دارند رشد خط مياني تيم ملي آلمان از ساير نقاط بيشتر است. با اين نظر موافقي؟
به طور کلي بله. اما در مناطق ديگر تيم ملي نيز استعدادهاي زيادي ديده ميشوند. بنابر اين فکر ميکنم کل تيم ملي اکنون در مسير پيشرفت گام برميدارد.
*عمده کارشناسان در مورد تو معتقدند درخششات در اصل از جام جهاني 2010 آفريقاي جنوبي آغاز شد.
حضور در اولين جام جهاني دوران ورزشيام، براي من افتخاري بسيار بزرگ بود. با در نظر گرفتن اين نکته که بازيکنان زيادي شانس حضور در جام جهاني را پيدا نميکنند، من فرصت حضور در پيکارهاي آفريقايجنوبي را به دست آوردم که برايم بسيار ارزشمند بود. سعي کردم از اين فرصت نهايت استفاده را ببرم. بسيار با انگيزه و مصمم بودم. همانگونه که ساير نفرات تيم ملي چنين بودند.
*تو با تيم ملي جوانان آلمان قهرمان زير 21 سالههاي جهان شدي. تجربه حضور در آن پيکارها براي حضور در رقابتهاي آفريقايجنوبي مفيد بود؟بله. قبلا در جام جهاني زير 21 ساله با برخي از بازيکناني که اکنون در ليگ برتر انگليس، لاليگا اسپانيا و چند کشور ممتاز در فوتبال، بازي ميکردند، روبهرو شدم. از طرفي فضاي يک تورنمنت مهم جهاني را حس کردم. به طور قطع اين تجربه به من براي حضوري خوب در بازيهاي آفريقاي جنوبي خيلي کمک کرد.
*تو ريشه ترک داري اما در گيلزنکرشن آلمان متولد شدي. با وجود گذشت 3 ، 4 سال از حضورت در تيم ملي آلمان اين سؤال وجود دارد واقعا به چه دليل تصميم به بازي در تيم آلمان گرفتي. در حاليکه مي توانستيد براي ترکيه بازي کني؟من نسل سوم در آلمان هستم. پدر و مادرم در آلمان بزرگ شدهاند. براي من ترکيه، کشوري بزرگ و با فرهنگ غني است. اما وقتي بررسي کردم، ديدم پايههاي پيشرفت فوتبالم در آلمان، بنا نهاده شده، پس تصميم گرفتم براي تيم ملي آلمان بازي کنم.