عصر ایران؛ پریا سپینود - محمد رویانیان شاید مدیر طراز اولی در دنیای فوتبال نباشد، ولی بازیگر خوبی است! بازیگر خوب کسی است که جلوی دوربین به خوبی در نقش خود فرو می رود و از این طریق جلب توجه می کند. جلب توجه، گاهی فی نفسه غایت است و گاهی ابزاری ست برای رسیدن به هدفی دیگر.
اگر به رویانیان بدبین باشیم، باید بگوییم که جلب توجه دیگران برای او به خودی خود اهمیت دارد و هم از این روست که در اوج گرفتاری های کاری اش در پرسپولیس، به ناگاه استعفایش را تقدیم دفتر ریاست جمهوری می کند.
اما اگر به رویانیان خوش بین باشیم، باید بگوییم که او از این کارها هدفی دارد. پلتیک می زند تا به نتیجه برسد! می کارد که بردارد. در واقع او برای سر و سامان دادن بیشتر به باشگاه در هم ریخته پرسپولیس، استعفا می کند. استعفا می کند تا با دستی بازتر بماند.
شاید عجیب باشد ولی استعفای اخیر محمد رویانیان، شبیه استعفای دکتر محمد مصدق در تیر ماه 1331 بود! مصدق هم وقتی که دید آنچه می خواهد شدنی نیست، با علم به ماندگار بودنش در مقام نخست وزیری، استعفایش را تقدیم کرد و رفت. اما او می دانست که رفتنی نیست. استعفانامه نوشت تا دستش بازتر شود برای پیشبرد امور. رویانیان هم این روزها چنین استعفانامه ای نوشته است!
رویانیان و مصدق را شباهتی دیگر نیز در کار است و آن اینکه، رویانیان هم مثل مصدق خوب بلد است نقش مظلومِ تحت فشار را ایفا کند. شو تلویزیونی اخیر رویانیان در برنامه نود، که موجب حیرت عادل فردوسی پور شد، نمونه ای از توان بازیگری مدیرعامل باشگاه پرسپولیس بود.
پس از آن نمایش تلویزیونی، بخش عمده ای از فوتبالدوستان ایرانی – که طرفداران پرسپولیس باشند – برخلاف سایر تقابل های فردوسی پور و میهمانان برنامه نود، این بار جانب فردوسی پور را نگرفتند و برای میهمان برنامه هورا کشیدند. حتی سردبیر یکی از مهمترین سایت های فوتبالی کشور، در صفحه فیس بوکش، به نفع رویانیان نوشت و به او دست مریزاد گفت.
این وضع نشان می دهد که مظلوم نمایی هدفدار و از پیش اندیشیده شده ی رویانیان در تقابل با عادل فردوسی پور، تیری بود که بر هدف نشست و فضا رابه نفع سردار عوض کرد. داد و بیداد هدفدار رویانیان در برنامه نود، چیزی بود شبیه غش کردن های مصلحتی دکتر محمد مصدق در این جا و آن جا. مصدق هم برای رسیدن به اهدافش، جایی که لازم بود غش می کرد و جایی که لازم بود، مردم را برمی انگیخت.
شخصیت و نحوه رفتار رویانیان، به گونه ای است که او بیش از سایر مدیران تیم های حاضر در لیگ برتر، تیتر رسانه ها می شود. کافی است مدیران قبلی پرسپولیس - مثلاً انصاری فرد و کاشانی - را با رویانیان مقایسه کنیم تا رفتار نمایشی و توجه برانگیز رویانیان را تایید به خوبی ببینیم.
مدیران قبلی پرسپولیس، هیچ گاه همانند رویانیان سوژه داغ نقدها و طنزها و خبرهای رسانه های ورزشی نبودند. مصدق هم در قیاس با نخست وزیران پیش از خود، بسیار خبرسازتر و جذاب تر بود. هیچ نخست وزیری در دهه 1320، از حیث نوع رفتار و طرز گفتار، مثل مصدق در کانون توجه مردم و رسانه ها نبود.
به هر حال رویانیان قدرت جوسازی قابل توجهی دارد. این ویژگی لزوماً منفی نیست. جامعه ایران فضای سیاسی اش هم به شدت تحت تاثیر پوپولیسم است چه رسد به فضای ورزشی اش. پوپولیسم اگر چه پدیده سیاسی مطلوبی نیست، ولی شاید ذاتی فوتبال باشد. دست کم در فوتبال ایران کارایی دارد.
جدیااااااااا...
آخه این کجا و اون کجا