عقربههای ساعت وقتی به 9:30 رسید، موبایل «خلیل» (پدر فائزه) به صدا
درآمد. «شریفه» (نامادری فائزه) هراسان فریاد میکشید: «برگرد خانه، دخترت
تشنج کرده، برگرد». وقتی احمد به منزل رسید، قلب فائزه دیگر نمیتپید.
به گزارش ایسنا، پدر
فائزه درباره آن صبح غمانگیز بر اساس نظریهپزشکیقانونی گفت: نامادری
فائزه به طور مستمر و دائم نسبت به کودکآزاری و ایراد ضرب و جرح عمدی این
کودک اقدام کرده و ضربههای وارده به مغز طفل سبب ورود وی به زندگی نباتی
شده و قادر به دفع و کنترل ارادی ادرار و مدفوع نیست و هر دو دست و پاهای
وی دچار فقدان حرکت ارادی است.
پدر فائزه مدعی است که شریفه این طفل
را سوزانده است و بارها پرسنل مدرسه به او اطلاع دادند که بدن فائزه
کوچولو دارای زخمهای ناشی از ضربات و شکنجههای نامادریاش است، اما شریفه
این موضوع را تکذیب میکرد و منکر هر نوع ورود آسیب به فائزه کوچولو بود.
وی
گفت: شریفه در روز حادثه طبق روال همیشه شروع به سوزاندن بدن فائزه میکند
سپس سیخ را بعد از داغکردن، وارد نقاط حساس کودک کرده و وقتی با مقاومت
او مواجه میشود، قصد خفگی او را داشته که ناگهان بیتحرکی فائزه، او را
متوجه کارش کرد، اما...
خلیل با بیان اینکه وقتی به خانه رسیدم،
دخترم با ناخنهای کبود روی زمین افتاده بود، گفت: پزشکان در معاینههای
اولیه در یکی از بیمارستانهای کردستان اعلام کردند که به بچه دارو داده
شده است و اجازه ندادند برای ادامه درمان او را به تهران منتقل کنم. بعد از
چهار روز فائزه را مرخص کردند، او را به تهران آوردم اما جواب درست و
حسابی از پزشکان نگرفتم و به اتفاق گفتند باید نامادری اتفاقات افتاده را
برای آنان توضیح بدهد تا درمان را به نحو صحیح انجام دهند.
خلیل با
بیان اینکه دخترم هیچ مشکلی نداشت، گفت: ساعت 9 صبح 25 اسفند ماه سال 88
(تنها نیم ساعت قبل از حادثه) در حال شستشوی ماشین بودم که فائزه نیز به
کمکم آمد بسیار سلامت و خندان بود.
وی با بیان اینکه شریفه در جریان
رسیدگی به پرونده منکر کودکآزاری شد، گفت: متهم انگیزهاش از این جنایت
غیراخلاقی را بیتربیتی فائزه اعلام میکند و میگوید این بچه در ادرارش
کنترل ندارد و خودش را خیس میکند. در حالی که این طوری نبود و فائزه شب
ادراری ندارد.
خلیل با اشاره به اینکه مادر فائزه به محض تولد این
کودک از وی جدا شده و او وقتی فائزه سه ساله بود، با شریفه ازدواج کرده
است، گفت: چشمان فائزه همیشه باز است اما دیدش خیلی کم است و نور را تشخیص
میدهد و وقتی صدای کودکان را میشنود، بلند میخندد و عکسالعملها در
مقابل پدر و عمهاش دارد و آنان را میشناسد.
وی با بیان اینکه
منتظر صدور حکم طلاق شریفه است، گفت: دادگاه با وجود تمام اتفاقات افتاده،
مهریه، نفقه و وسایل زندگی را به او داده است و الان وی با فائزه در شرایط
بد مالی قرار گرفته است.
پدر فائزه که در حال حاضر
دارای شغل ثابت و مشخصی نیست، برای آغاز درمان و نجات فائزه از این وضعیت
بغرنج نیاز به همت بالای ایرانیان دارد تا شاید فائزه شانس دیگر برای زندگی
داشته باشد.
واژه مادر خیلی مقدسه برای این کافر نباید این کلمه رو به کار برد!
این ابلیس رو باید به آتش کشید.
مسئولین محترم تو رو خدا یه کاری کنید.
با دلم گریه کن خون ببار
آنچه اين نامردمان با جان انسان مي کنند ...
چطور ميشه يك پدر از احوال فرزندش بي خبر باشه تا كار به اينجا برسه.
بجای ه اینکه نامادری رو جریمه کنند تشویقش هم کردن و برای او نفقه و مهریه بریدن؟
مرحبا به این قاضی و دادگاه و مسئولها
حیف این فرشته خوشگل که خدا بهتون داده و قدرش نمیدونید لطفا ی شماره حساب یا ادرسی برای کمک بدید ممنون میشم
باید این نامادری جانی رو اعدام کنند تا دیگه کسی کودک آزاری نکنه!
مجازات این نامادری و پدر چیست؟؟؟ یعنی هنوز این بچه تحت حمایت پدرش هست؟ یعنی مددکاران بازم این فرشته کوچولو شکنجه دیده رو به پدرش تحویل دادن و رفتن دنبال کارشون؟ یعنی نامادری داره راست راست برای خودش راه میره؟ پس این عدالت که میگیم کجاست؟ چه کسی جواب زجر و عذابی که این بچه کشیده و به این روز افتاده رو باید بده؟
ای خدا خودت به داده این دختر معصوم برس
به خدا قسم اگر این فاجعه در کشورهای دیگه مثل انگلیس بود رئیس کل حمایت از کودکان آسیب دیده (بهزیستی) مجبور به استعفا میشد
آنوقت ما همه نشستیم انگار نه انگار !!!!
کدوم حیوانی اینکارو میکنه؟ حیف اسم حیوان که رو همچه کسایی گذاشت
لطفا این خبر را تیتر کنید؛
شاید نتوان همه فائزه ها را نجات داد اما یکی را که می توان.